سید مجتبی خیام نکویی، يدالله دالوند، صفورا جباری، در رابطه با تأثیر متقابل ژنتیک و محیط بر بروز صفات نیکوکاری از منظر علم و دین بر این باورند که کشفیات نوین در عرصه زیستشناسی و ژنتيك مسبب شناختِ منشأ ژنتیکی بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیک و همچنین اختلالات جسمی مانند بیماریها شده است.
امروزه تردیدی نیست که بسیاری از بیماریها منشأ وراثتی دارند و از والدین یا نسلهای قبل به فرزندان منتقل میشوند، قوانین وراثتِ صفات نیز در موجودات از نسلی به نسلی دیگر را حدود ۱۰ سال پیش، کشیش زیستشناس اتریشی به نام "گریگور منازل" کشف کرد.
برای مطالعه
در مطالعات و پژوهشهایِ جدید ژنتیک نیز مشخص شده است که ژنها در ایجاد رفتارهایی مانند تهییج پذیری، افراطی عمل کردن، ماجراجویی و بیماریهای روانی نیز نقش تعیینکنندهای دارند.
در همین راستا لوح سفید به عنوان یکی از معروفترین فرضیههایی که فعالیت انسانی را شرح میدهد، مورد قبول نیست و پژوهشگران در تلاش برای کشف مکانیسمها و فرضیههای دیگری هستند که فعالیتهای پیچیده مغز انسان را مفهوم کند.
دیدگاه علم ژنتیک در انتقال و بروز صفات اخلاقی به فرزندان
مسئله میزان دخالت و تأثیرِ وراثت در انتقال صفاتِ اخلاقی، همواره موضوع گفتوگوی مردم و اندیشمندان بوده است. در همین راستا حوزه پژوهشی ژنتیکِ رفتاری به مطالعه وراثتِ خصوصیات رفتاری و شکلگیری رفتار براساس ژنوم میپردازد.
تحقیقات مختلفی در تأييد وراثتی بودن صفات اخلاقی انسان از جمله نیکوکار بودن انجام شده است و هر کدام عوامل مختلفی را عامل واراثت این صفات میدانند که شامل:
1. هورمون سروتونین
نتایج تحقیقات محققان دانشگاه جورج تاون سوئد (Georgetown University) نشان داده است که ترشح هورمون سروتونین باعث میشود که افراد دارای خلقِ خوب و اخلاق مناسبتری باشند. همچنین مشخص شده است در خانوادههایی که در هورمون سروتونین ریشه ژنتیکی قویتری دارند، فرزندانشان اخلاق بهتری را به ارث بردهاند.
2. تشابه در ژنتيكِ دوقلوهای همسان
در دوقلوهای همسان که تقریبا ۱۰۰ درصد ژنها مشابه هستند؛ تشابه در ژنتيك دوقلوهای همسان و نیز مطالعات و تحقیقات انجام شده روی دوقلوهای همسانی که از زمان تولد، از یکدیگر جدا شدند و یا دوقلوهایی که مستقل از یکدیگر به فرزند خواندگی پذیرفته شده بودند، نشان داده است که ژنها نقش کلیدی و تعیین کنندهای در بسیاری از رفتارهای آنها دارند.
3. گرایشهای مذهبی
در تأیید بحث وراثتی بودن صفات اخلاقی و خیراندیشی، مطالبی درباره نقش ژنتیک در گرایشهای مذهبی مطرح شده است. "دکتر دين هامر" در کتاب خود با نام «ژن خدا» که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد، ادعا کرد که حتی ایمان مذهبی هم منشأ ژنتیکی دارد.
دکترهامر "متخصص ژنتیک مولکولی و استاد مرکز ملی سرطان در آمریکا" است، مدعی است که صرفاً یک ژنِ خاص، مسئول گرایشهای مذهبی نیست، بلکه مجموعهای از ژنها این نیاز را در انسانها ایجاد میکنند. این دانشمند در مطالعات خود به پروتئین VMAT۲ پی برد که این پروتئین توسط ژن ۲SLC18A رمز شده است.
اعتقاد به خداوند و امور معنوی، رفتارهای بسیار پیچیدهای هستند و به هیچ وجه نمیتوان و نباید دنبال ژنی منفرد برای آنها گشت. در صورت داشتن منشأ وراثتی این گونه رفتارها، قطعاً باید انتظار داشت دهها و صدها ژن با بروز رفتارهای مختلف در آن درگیر باشند. در حقیقت دانشمندان معتقدند که عوامل ژنتیکی، نقش عمدهای در تعیین شخصیت افراد دارند و این تأثیر به خصوص درباره ویژگیهای شخصی هر فرد بیش از پیش بروز میکند.
هر انسان بیست و سه جفت کروموزوم از والدین خود به ارث میبرد که هر يك از این کروموزومها دارای هزاران ژن است. ژنها از مولکولهایی به نام DNA ساخته شدهاند که منجر به بیان پروتئینها میشوند. ژنها را میتوان همانند منابعی از اطلاعات تصور کرد که نحوه ترکیب مولکولهای پروتئینی را کنترل میکنند.
این اطلاعات موجود در ژنهاست که رشد زیستی موجودات را هدایت میکند. آنچه در این بخش بیان شد، نشان میدهد که یکی از عوامل انكار نشدنی در سرنوشت انسان، قانون وراثت است و به تبع آن خصوصیات جسمی، روحی و اخلاقی از جمله خیرطلبی، از طریق عوامل وراثتی (ژنها) از والدین به فرزندان منتقل میشود.
این در حالی است که اگر بپذیریم صفات اخلاقی، همچون صفات جسمانی فقط از طریق وراثت منتقل میشوند، هر انسانی ناخواسته دارای خلق و خویی است که به واسطه آن، رفتارهای معینی از او سر میزند و این مهمترین چالش فرآروی تربیتپذیر بودن انسان خواهد بود.
از این رو در مطالعات گستردهای به تأثیرات عوامل محیطی توجه شده است که بر این اساس اثر متقابل ژنتیک و محیط توانسته است سهم بسزایی در بروز صفات فاضله و رذيلة اخلاقی به خود اختصاص دهد. در بخش بعدی به بررسی تأثیرات این عامل میپردازیم.
وراثت صفات نیکوکارانه از دیدگاه علم ژنتيک
در جدیدترین گزارشی که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، محققان دانشگاه نیویورک به این نتیجه دست یافتند که زنان بارداری که به طور مداوم الكل و دخانیات مصرف میکنند، بدون شک تأثیر درخور توجهی بر رفتارهای اجتماعی و اخلاقی فرزندانشان در آینده دارند.
فرزندان این مادران، افراد دارای ناهنجاری اخلاقی، اجتماعی و شخصی هستند. تحقیقات دیگری نشان میدهد که اگر مادری در دوران بارداری در معرض مواد سمی و شیمیایی، یا رفتارهای تند خويانه اطرافیان قرار بگیرد، یا به مواد غذایی مناسب دسترسی نداشته باشد، منجر به ایجاد تغییرات اپی ژنتیک (Epigenetics) در ژنوم فرزند میشود که صفات، رفتار و اخلاق بد در فرزند ایجاد میکند.
"وورد ورث" بر این باور است که اثر وراثت و محیط در حیات و رشد و رفتار انسان، شبيه تأثير طول و عرض در شکلگیری مستطیل است. همانگونه که مساحت مستطیل، حاصلضرب طول در عرض آن است، ساختار اخلاقی انسان نیز با دخالت دو عنصر وراثت و محیط شکل می گیرد.
در واقع برخی از صفات وراثتی و غیراکتسابی است و برخی دیگر متأثر از محیط و اکتسابی. در این صورت باید بپذیریم که تربیت، فقط در آن گروه از صفات که اکتسابی هستند، اثرگذار است.
به طور کلی میتوان گفت که خصوصیات رفتاری انسان، آمیختهای از تأثیرات هر دو عامل وراثت و محیط است. این حقیقتی است که علم ژنتیک نیز به آن معترف است. میتوان گفت که فنوتیپ (حد واسط صفات)، نشاندهنده اثر متقابل عوامل محیطی و ژنتیکی بر بروز یک صفت و يا صفات اخلاقی است.
اثرات متقابل محیط و ژنتیک بر بروز رفتار خیرخواهانه
با بررسی ارتباط ویژۀ بیان ژنها، عوامل محیطی و اثر هر یک از عوامل محیطی و ژنتیکی در بروز رفتار در انسان، میتوان به روشنی دریافت که صفت «خَیِّر بودن» ناشی از تأثیرات متقابل این دو عامل است. بنابراین تأثیر ژنتیک و عوامل محیطی در بروز این صفت در فرد انکارکردنی نیست.
گروهی از پژوهشگران آلمانی ژنی را در انسان کشف کردند که با نوعدوستی در انسانها مرتبط است. این ژن موجب میشود که افراد برای مقاصد خیرخواهانه به دیگران پول اهدا کنند. این ژن (CMT) نام دارد و مسئول تولید آنزیمی به نام "کاتکولو ترانسفراز" است و بر روی کروموزوم شماره ۲۲ قرار دارد.
مکانی که این آنزیم در آن بیان میشود، مسئول صفاتی همچون شخصیت انسان، احساسات و رفتارهای مهربانانه نظیر صفت «انجامِ عملِ خیر» و نیز حافظه کوتاه است. آنزیم به همراه "دوپامین" که ژن شادی است، در مغز انسان فعالیت میکند و در نهایت موجب بروز رفتارهایی از قبیل کمک به همنوع، بخشنده بودن و رفتارهای خیرانه در انسان میشود.
این محققان در بررسیهای بیشتر خود دریافتند که بیان این ژن تحت تأثیر عوامل محیطی و ژنتیکی قرار دارد. یعنی انسانها اگر در محیطهایی که موجب بیان این ژن میشود قرار گیرند، میتوانند در امور خیر سهم بسزایی داشته باشند. مطالعه دیگر را "پریچارد و همکارانش" انجام دادند.
در این مطالعه مشخص شد یک "پلی مورفیسم" بسیار قوی بین گیرندۀ ژنِ هورمون "اکسی توسین" و گیرنده ژن هورمون "وازوپرسین" وجود دارد که این پلی مورفیسم با ظهور رفتارهای خیرخواهانه در افراد جامعه ارتباط مستقیم دارد. به طوری که امروزه متخصصان اعصاب و روان این دو هورمون را به نامِ هورمونهای عشق میشناسند و اگر در جامعه بتوان این دو هورمون را در افراد تحت شرایط کنترل شده بیان نمود، میتوان به جامعه با تفکر خیرانه دست یافت.
دیگر بررسیها نشان داده است که اگر مادران باردار در طی دوران بارداری در شرایطی قرار بگیرند که بتوانند در امور خیرخواهانه شرکت کنند و رفتارهای ترانه از خود بروز دهند، این عوامل موجب تولید هورمونهایی در بدن مادر میشود که میتواند بر تکوین سیستم عصبی و هورمونی جنین تأثیرگذار باشد.
این بدین معنی است که جنین با تغییراتی هورمونی که در ساختار جفت آن در دوران رویانی ایجاد میشود، میتواند برخی از این چنین صفتها را از والدین خود به ارث ببرد.
دیدگاه قرآن و احادیث در انتقال و بروز صفات اخلاقی به فرزندان
اسلام نیز موضوع وراثت را به طور اجمال پذیرفته است. "عبدالله بن سنان" میگوید: «به امام صادق "علیه السلام" عرض کردم: «گاهی فرزند به پدر یا عمویش شباهت دارد.» فرمود:
«هنگامی که نطفه مرد بر نطفه زن پیشی بگیرد غلبه کند فرزند به پدر يا عمویش شبیه میشود و گاهی که نطفه زن بر نطفه مرد پیشی بگیرد، فرزند به مادر يا دایی خود شبیه می شود.»
از این قبیل آیات و احادیث استفاده میشود که اسلام نیز به طور اجمال قانون وراثت را پذیرفته است، گرچه در کیفیت و حدود آن بحثی ندارد؛ چون در آن زمان این گونه بحثها رایج نبوده است. قرآن و عترت در حالی که هنوز ۲ قرن از عمرِ دانش ژنتیک (علم وراثت) نمیگذرد، بیش از ۱۴ قرن پیش نه تنها اشاراتی به مسئله «وراثت صفات» کردهاند، بلکه در مواردی به آن تصریح فرمودهاند. برخی مستندات آیات و روایات در این زمینه، عبارتند از:
«(برادران) گفتند: اگر او (بنیامین) دزدی کند، (جای تعجب نیست، چون برادرش (يوسف) نیز قبل از او دزدی کرد...» (یوسف / ۷۷)؛
بنا بر روایتی، محمد حنفیه در جنگِ جَمَل علمدار لشکر بود، اما گویا ترسیده بود، چرا که در حمله به سپاه جمل اندیشه میکرد. علی علیه السلام پیش آمد و علت حمله نکردن را جویا شد. او گفت: «در پیش رویم به جز تیراندازان که تیر میاندازند، کسی را نمیبینم». علی "علیه السلام" با دسته شمشیر به او زد و فرمود: «این عِرْق از پدرت به تو نرسیده است». در روایتی از پیامبر اکرم "صلی الله عليه وآله" چنین آمده است:
«برای نطفههای خود، همسر مناسب انتخاب کنید که عِرْق پنهانی تأثیر دارد».
رسول اکرم و معصومین "علیهم السلام" که حقایق را با نور وحی میدیدند، به این قانون عظيم خلقت (وراثت) توجه کامل داشتهاند و در این روایت و روایات دیگر درباره این راز بزرگ سخن گفتهاند و کلمه "عِرْق" را معرف عامل وراثت (ژن) قرار دادهاند.
بیشتر بخوانید
به عبارت دیگر، همان معنایی که امروز محافل علمی از واژه «ژِن» استفاده میکنند، از کلمه «عِرْق» استفاده میشود. این حدیث در کمال صراحت از قانون وراثت سخن گفته است و از عامل آن به واژه عِرْق تعبیر کرده است و به پیروان خود توصیه میکند که از قانون وراثت غافل نباشید و توجه کنید زمینه پاک باشد تا فرزندان شما وارث صفات ناپسند نشوند.
از سوی دیگر انسان به زندگی جمعی گرایش دارد، چون استعدادهای نهفتهای دارد که در پرتوی زندگی جمعی به فعلیت میرسد و نیازهایی دارد که در جمع دست یافتنی است. اموری نظیر زبان، دین، مذهب و آداب و رسوم نیز که از امور تأثیرگذار بر شخصیت انسان هستند، غالبا از جانب محیط، بر انسان تحمیل میشوند؛ بنابراین میتوان گفت محیط تأثیر بسزایی در شکوفایی استعدادهای انسان و شکل گیری شخصیت او دارد. خداوند رحمان در قرآن کریم در آیات متعددی به سفارش این امر اشاره کرده است که برخی از مهمترینِ آنها شامل:
1. آیه ۱۱۵ سورة آل عمران:
«بهره مندی صالحان و اهل کتاب از اعمال خیر بدونِ شک مقدر خواهد شد».
2. آیه ۲۱۵ سوره بقره:
"انسانهای مؤمن باید در همه داراییهایشان انفاق کنند و هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید، مگر از آنچه داريد انفاق کنید».
3. سوره انفال آیه ۲۳:
«انجام خیر در انسان موجب برخورداری از هدایت های ویژه خداوند و پذیرش معارف دین می شود».
در آیات ۵۶ و ۵۷ سورة يوسف، ۱۰۳ سوره بقره، ۸۰ سورة قصص و در آیات ۳۷ و ۳۸ سوره نور خداوند بر انجام اعمال خیرو صفت «خَیِّر بودن» تأكيد فراوان دارد.
اصلاح و بهینهسازی ژنتیک در جهت گسترش صفات خیر
توارث رفتارهای خیرخواهانه به فرزندان و بروز آنها در فرد یکی از موضوعهای مهم در اسلام است که امروزه دانشمندان اسلامی حوزه علم ژنتیک به آن توجه میکنند. آنچه در این علم پژوهیده میشود، ارائه مواردی در اثبات به ارث رسیدن «صفت خَیِّر بودن» و بیان اثرات محیطی بر بروز این صفت است، اما چنین موضوعی فقط در علم ژنتیک به آن پرداخته نشده است، بلکه دین مبین اسلام نیز به آن پرداخته است.
اسلام در راستای ایجاد بستر مناسب ژنتیک، مخاطبان خود را در زمینههایی همانند انتخاب همسر، چگونگی ارتباط جنسی والدین، توجه به عنصر زمان، مکان، حالتهای روحی و جسمی والدین، یاد خدا، دعا و... راهنمایی کرده است.
توجه به این نکته ضروری است که عناصر یاد شده در احادیث اهل بیت "علیهم السلام" به معنای علیت داشتن آنها در ساختار ژنتیک به صورت منفی و یا مثبت نیست، بلکه به این معناست که رعایت مسائل بسترساز مناس، سبب میشود فرزندی که در آینده پا به عرصه وجود میگذارد، علاقه بیشتری به رفتارهای خیرخواهانه داشته باشد.
البته به نظر میرسد موضوع اثبات ژنتیک، محدوده آن و شیوههای بسترسازی مناسب دارای گستره وسیعی در متون دینی است، به طوری که توجه به عوامل محیطی در قرآن کریم و سخنان اهل بیت وجود دارد.
از این رو پیشنهاد میشود پژوهشگران عرصه علوم اسلامی با استفاده از برخی گرایشهای روانشناسی و علوم ژنتیک اقدام به تحقیقی جامع در این زمینه کنند تا اثبات شود که دستورات دین در تکامل جسم و روح انسانی و اصلاح و بهینه سازی ژنتیک در راستای گسترش "صفت خیریه" تأثیری منحصر به فرد دارد.
دیدگاه خود را بنویسید