ناکامی دولتها در تحقق اهداف محرومیتزدایی به خاطر محدودیتهای بودجهای و عدم خلاقیت لازم و عدم تمایل بخش خصوصی در تعقیب مسائل اجتماعی به دلیل ماهیت انتفاعی و انگیزه سودگرایانه حاکم بر فضای بازار، میطلبد که از ظرفیت مشارکتهای مدنی و اجتماعی برای جبران این ناکارآمدی و شکست بازار در پیگیری اهداف توسعه اجتماعی استفاده گردد.
جوامع جهانی با بحران غذایی، بحران زیست محیطی، بحران بهداشت و بحران مستمر اقتصادی و اجتماعی مواجه میباشند. چاره اصلی جهت حل اساسی این معضلات و توسعه پایدار، بهرهمندی از سیاستپژوهی است.
سیاستپژوهی چیست؟ چه کارایی در خیریهها دارد؟
سیاستپژوهی عمومی مجموعهای از قوانین، مقررات و اقدامات را شامل میشود که تغییر نظم اجتماعی از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را مدنظر دارد و بر سه هدف عمده متمرکز است:
- کاهش نابرابریها،
- افزایش سطح رفاه و کیفیت زندگی
- بهبود مؤلفههای شهروندی. امور خیریه به عنوان اقدام داوطلبانه در جهت نفع اجتماع،
ظرفیت بسیار مناسبی برای شناسایی مشکلات عمومی و بالفعل کردن پتانسیلهای بالقوه برای پرداختن به آنها در جهت رفع و یا تقلیلشان است؛ لذا بهرهمندی از خیریه و وقف در راستای سیاستپژوهی میتواند منجر به ایجاد مؤسسات خیریه سیاستپژوهی گردد.
مؤسسات خیریه سیاستپژوهی برای کاهش معضلات اجتماعی چون فقر، بی سوادی و بحرانهای زیست محیطی و ... با انجام مطالعات بین رشتهای و با به کارگیری کارشناسان متخصص به ارائه طرحها و پژوهشهای سیاستی میپردازند.
دلایل رایج معضلات اجتماعی در جامعه
فقر، محرومیت و معضلات اجتماعی در کشور را میتوان از نگاهی به دو سرمنشأ تقسیم نمود.
منشأ نخست
ناشی از حوادث و اتفاقاتی است که ممکن است برای فرد یا گروه یا مکانی رخ دهد که در آنها حادثه و عدم اختیار انسان دخیل است. زلزله، سیل، طوفان، تصادفات غیر عمد و امثال آن که منجر به معضلاتی میگردد را میتوان از این نوع حوادث دانست.
منشا دوم
اما منشأ دیگری از مشکلات که عمده معضلات و محرومیتها را ناشی میگردد ناشی از عملکرد و یا طرح و برنامه قبلی انسانها است؛ مثل بحرانهای اجتماعی و یا اقتصادی که ناشی از عملکرد نادرست و یا طرح و نقشه دشمنان است که گریبانگیر جامعه میشود. همچنین عدم استفاده از ظرفیتها مطابق با برنامه و طرحهای کارشناسی، از دیگر عوامل است.
برای مثال در بسیاری از مناطق کشور باوجود امکانات کافی به دلیل عدم مدیریت و طرحریزی مبتنی بر ظرفیتها، مردم در محرومیت به سر میبرند. این مسئله در معضلات اجتماعی نیز حائز اهمیت است. بسیاری از معضلات همچون مصرف مواد مخدر، بداخلاقیها، انواع آلودگیها همچون زیستی، صوتی و اسراف را میتوان با طرحها و سیاستگذاریهای عمومی مبتنی بر نیازهای محدود موردنظر رفع نمود. کار خیر و نیکوکاری در صورتی که منجر به رفع اساسی و ریشهای مشکلات گردد مطمئناً بسیار ارزشمندتر و پایدارتر خواهد بود.
با توجه به رشد جمعیت، کمیابی منابع و گسترش رقابت در بازار جهانی، استفاده بهینه و کارآمد از منابع انسانی و فیزیکی و افزایش بهرهوری آنها نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها ایفاء میکنند. به عبارت روشنتر برای داشتن رشد اقتصادی مداوم یا باید منابع تولیدی فراوانی در اختیار داشت و یا سعی شود از منابع موجود استفاده مؤثرتر و بیشتری به عمل آید.
وقف و بهرهوری و چگونگی به کار گرفتن آن ها در معضلات اجتماعی
در مورد وقف و بهرهوری آن هم دو گونه میتوان عمل کرد.
- جهت اول:
چگونه میتوان اوقاف جدید را هدفمند کرد تا به افزایش بهرهوری کمک کنند؟ به عبارت دیگر جهت اول در مورد نقش بالقوه وقف در افزایش بهرهوری است. - جهت دوم:
چگونه میتوان از اوقاف موجود بهرهبرداری کرد تا به افزایش بهرهوری کمک کنند؟ به عبارت دیگر، جهت دوم در مورد نقش بالفعل نهاد وقف در افزایش بهرهوری است.
ازجمله عوامل مؤثر در بهرهوری هرچه بیشتر از اوقاف و کمکهای خیر، در گام نخست شناسایی دقیق و همه جانبه مسائل و معضلات و سپس ارائه طرحهای اساسی جهت رفع پایدار آنها است. بدین منظور استفاده از خلاقیت و علوم گوناگون توسط کارشناسان خبره کلید اصلی است که ایجاد مراکزی که به طور غیرانتفاعی به این امر بپردازند میتواند موجب بهرهوری هرچه بیشتر موقوفات گردد.
تأسیس مؤسسات خیریه سیاستپژوهی میتواند یکی از راهکارهای امروز کشورهای اسلامی باشد. همچنین با افزایش این مراکز، نیروی انسانی متخصص، با مسائل و معضلات جامعه هرچه بیشتر آشنا میگردد و با نگرش علمی و حرفهای در پی رفع آن است که این فرایند در نگاه کلان میتواند نیاز جامعه به متخصصین متعهد به مسائل جامعه را تأمین کند.
این مقاله به ضرورت مؤسسات خیریه سیاستپژوهی به عنوان یک نیاز اساسی در زیست بوم نهادهای خیریه در کشور میپردازد.
سازمانهای مردم نهاد و مؤسسات خیریه
فلسفه وجودی سازمانهای مردم نهاد و مؤسسات خیریه، استفاده از ظرفیت مشارکتهای مردمی است که باانگیزههای نوع دوستی و انگیزههای اعتقادی و مذهبی باهدف حل مسائل اجتماعی در حوزههای مختلف فعالیت میکنند.
ناکامی دولتها در تحقق اهداف محرومیتزدایی به خاطر محدودیتهای بودجهای و عدم تمایل بخش خصوصی در تعقیب مسائل اجتماعی به دلایل ماهیت انتفاعی و انگیزه سودگرایانه حاکم بر فضای بازار، میطلبد که از ظرفیت مشارکتهای مدنی و کارآفرینی اجتماعی برای جبران ناکارآمدی دولت و شکست بازار در پیگیری اهداف توسعه اجتماعی استفاده گردد.
بررسی تعاریف مختلف از سازمانهای غیردولتی نشانگر این است که تعاریف مختلفی از سازمانها وجود دارد که حتی بعضاً متعارض مینمایند. با این حال میتوان به قدر متقینی از تعاریف دست یافت که عناصر آن عبارتاند از:
- غیر حاکمیتی،
- مردم نهاد بودن
- عامالمنفعه بودن.
مهمترین رکن در تبیین ماهیت حقوقی سازمانهای غیردولتی نیز با توجه به عناصر مذکور سازمانها، غیردولتی بودن آنها و فعالیت غیرانتفاعی آنها است. به عبارت بهتر آن چیزی که ماهیت حقوقی ذاتی این سازمانها را تشکیل میدهد عنصر غیر حاکمیتی و غیرانتفاعی بودن آنها است و عناصری همانند عام المنفعه بودن، دموکراتیک بودن ساختار و فعالیت غیرسیاسی نیز جزئی از مقتضای اطلاق آنها به شمار میرود.
مفهوم سازمانهای غیردولتی از اوایل دهه ۱۹۸۰ به طور فراوان در ادبیات مربوط توسعه و مشارکت رایج شده است. قبل از این زمان این سازمانها در حوزه مذهب و امور خیریه فعالیت میکردند و بیشتر به سازمانهای خیریه موسوم بودند. مهمترین عنصر بارز در این نمادها، داوطلبانه بودن فعالیت و بی توجهی به سود حاصل از فعالیت برای افراد مشارکت کننده است. بر همین اساس در دهه ۱۹۷۰ تعداد نسبتاً محدود سازمانهای غیردولتی در جامعه را واجد فعالیتهای تقریباً موازی و همگام با دولت و مهمتر از همه نقشهای خیریه و مذهبی میدانستند.
برای مطالعه:
کانون تفکر چیست؟ چه رویکردی در حل معضلات دارد؟
کانون تفکر نوعی سازمان ویژه برای تفکر و پژوهش درزمینۀ سیاست سازی و تصمیمسازی است که بر اصل جمع اندیشی یا ایدهپردازی جمعی استوار است. کانونهای تفکر با انجام مطالعات بین رشتهای و با به کارگیری کارشناسان متعدد، خوراک فکری لازم را در حوزههای مختلف برای مدیران و سیاستگذاران جامعه تأمین میکنند.
همچنین با توجه به اینکه یکی از مهمترین وظایف مدیران تصمیمگیری است، کانونهای تفکر در فرایند تصمیمگیری به مدیران و به ویژه مدیران ارشد سازمانها کمک فراوانی میکنند.
در تعریفی دیگر، کانونهای تفکر نهادهای مردم نهاد هستند که به تولید و انتشار نظریه و ایده درزمینهٔ سیاستگذاری عمومی میپردازند. کانونهای تفکر به طور فعالانه به دنبال حداکثر نمودن اعتماد عمومی و دسترسی سیاسی خود برای تأثیر در سیاستگذاری عمومی میباشند.
همچنین از واژههایی همچون «اندیشکده»، «اندیشگاه»، «مؤسسات سیاستگذاری»، «اتاق فکر» و ... نیز به همان معنا استفاده میشود.
سیاستپژوهی نیز طراحی و برنامه ریزی روشها و راههایی برای دستیابی به اهداف معین درزمینه های مشخص است.
ضرورت سیاستپژوهی
بحران مالی تنها یکی از چند بحران تهدیدکننده جوامع انسانی است. ما با بحران غذایی جهانی، بحران انرژی، بحران زیست محیطی، بحران بهداشت و بحران مستمر اقتصادی و اجتماعی فقر عظیم جهانی مواجه هستیم و آن را تحمل میکنیم. اگرچه این بحرانها چندان موردتوجه قرار نمیگیرند ولی به اندازه بحران مالی اهمیت دارند. در حقیقت این بحرانها از ریشه ضعف اساسی نظریهپردازی درزمینه سرمایهداری نشئت میگیرد.
یکی از وظایف حکومتها (دولتها) ایجاد بسترهای لازم برای تأمین رفاه و امنیت اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی آحاد مردم و توسعه شاخصهای سلامت اجتماعی است. یکی از موضوعاتی که میتواند این وظیفه را تحتتأثیر قرار دهد گسترش جرائم و آسیبهای اجتماعی هستند. ازجمله وظایف حکومتها اتخاذ سیاستهای مناسب برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی و تأمین رفاه اجتماعی برای مردم است.
سیاستگذاری اجتماعی مناسب در حوزه آسیبهای اجتماعی یا حوزههای مرتبط میتواند کمک کند تا نقشه راه کشور در هر حوزهای مشخص شود. سیاستگذاری اجتماعی در عرصه عملی دامنه گستردهای از اقدامات جبرانی و توسعهای را شامل میشود. به طورکلی سیاستگذاری اجتماعی مجموعهای از قوانین، مقررات، نمادها و اقدامات را شامل میشود که تغییر نظم اجتماعی از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را مدنظر دارند و بر سه هدف عمده متمرکز هستند؛ کاهش نابرابریها، افزایش سطح رفاه و کیفیت زندگی و بهبود مؤلفههای شهروندی (امیدی، 1393). هدف سیاستگذاری اجتماعی کاهش نابرابری و بهبود رفاه انسانی است.
کانونهای تفکر و توسعه پایدار
امروزه کانونهای تفکر و مراکز سیاستپژوهی به سرعت در حال گسترش است و سیاستپژوهی در مسائل گوناگون مهمترین شیوه پایدار حل مشکلات و توسعه شناخته میشود. سیاستپژوهی به دنبال شناخت دقیق مسئله و ارائه راهحل اساسی و کارشناسی برای حل آن است که نتیجه آن توسط سیاستگذار اجرا میشود. سیاستپژوهی که همواره حول یک مسئله شکل میگیرد با نگاهی کاربردی به علم و استفاده از کارشناسان به راهحلی میان رشتهای و اساسی منتج میشود.
کانونهای تفکر سیاستپژوهی سالهاست در کشورهای پیشرفته پشتوانه فکری حل مسائل جامعه است. در دو دهه اخیر با توجه به احساس نیاز به حل کارشناسی و ریشهای مسائل به دور از نگاههای سیاسی و درگیریهای اجرایی، در کشور شاهد رشد این نوع مراکز سیاستپژوهی با عنوانهایی همچون «کانون تفکر» و یا «اندیشکده» هستیم. با مشاهده روند پیشرفت کشورهای پیشرو به جرئت میتوان کانونهای تفکر را یکی از مهمترین علل آن دانست.
در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی ازجمله منابع تأمین مالی کانونهای تفکر، مؤسسات خیریه میباشند که سالیانه میلیونها دلار از طریق این مؤسسات و بنیادهای خیریه صرف پژوهشهای کانونهای تفکر میشود. حوزههای فعالیت این مراکز سیاستگذاری بسیار متنوع بوده و مسائلی همچون فقر، مصرف مواد مخدر، محیط زیست و مسائل اجتماعی را شامل میشود که در سطوح محلی، منطقهای، شهر، کشور و حتی بینالمللی در حال فعالیت میباشند.
اهمیت فرایند سیاستپژوهی
فرایند سیاستپژوهی در سطوح مختلف به سازمان دهی ویژهای نیاز دارد. تحولات سریع جهانی و ابعاد روزافزون توسعه از عواملی هستند که ضرورت تدوین سریع سیاستها و الگوهای تصمیمگیری را به ویژه در کشورهای در حال توسعه مشخص میکنند. امری که بدون استفاده وسیع از ایدههای نو و دید کارشناسی و جمعبندی تجارب و نظرات خبرگان و افراد خلاق امکانپذیر نیست.
از آنجا که مدیران ارشد به دلیل حجم زیاد امور و لزوم شرکت در جلسات متعدد و بحث با افراد مختلف و پیگیری برنامهها، فرصت تفکر کافی و ایجاد طرح و برنامه را ندارند و نمیتوانند تصمیمات کلان را بامطالعه لازم اخذ کنند، وجود مجموعهای به عنوان اتاق فکر ضرورت مییابد.
با توجه به کارکرد کانونهای تفکر و همچنین اهمیت مدیریت پیشنگر، ضروریترین ابزار موردنیاز برای سیاستپژوهی در کشور را میتوان کانونهای تفکر دانست. کانونهای تفکر بر اساس اصل جمع اندیشی و مطالعات بین رشتهای به بررسی و ارائه دیدگاه و سیاست پیرامون مسائل میپردازند.
وقف، خیریه و سیاستپژوهی
بخش سوم اقتصاد روز به روز در جهان در حال گسترش بوده و از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. انگیزه داوطلبانه مبتنی بر ایثار و نوع دوستی نهادهای بخش سوم (وقف و امور خیریه) اقتصاد را نسبت به نهادهای خصوصی و کارایی بیشتر و هزینههای پایینتر آنها نسبت به بخش دولتی برای ارائه خدمات اجتماعی و عام المنفعه باعث توجه روزافزون جوامع و نیز توجه روزافزون دانش اقتصاد به ارتقاء بهرهوری و توسعه علمی و عملی این بخش معطوف شده است.
امور خیریه به عنوان اقدام شخصی و داوطلبانه در جهت خیر عمومی و نفع اجتماع یک شاخص مهم از ظرفیت یک جامعه برای شناسایی مشکلات عمومی و توسعه استراتژیها و بالفعل کردن پتانسیلهای بالقوه برای پرداختن به آنها در جهت رفع و یا تقلیلشان است.
اندیشه وقف در اصل اندیشهای است در جریان توسعه و پیشرفت، مانند دیگر واجبات و مستحباتی که باهدف و منظور «حسبه» انجام میشود. این امر به اساس آن بازمیگردد که با نیت قرب الهی انجام میگیرد و به اراده شخص وابسته است و او با هوای نفس خود به سبب این کار نیک مدام درگیری دارد.
مشخصات حوزه های کارکرد وقف
مشخصه حوزههایی که وقف در آن کارکرد دارد، توسعه، پیشرفت و فزونی یافتن است؛ بنابراین تشکیلات اوقاف محتاج برآورده ساختن احتیاجهایی است که اجابت آنها تنها با رشد و توسعه وقف صورت میگیرد. توان تشکیلات وقف بر تولید و ثمربخشی برای مشارکت داشتن در رشد امت و جامعه است. این مسئولیت ویژه برای اندیشه وقف و زکات، به کار و کسب نیز مسئولیتی ویژه با وظیفهای تعبدی عطا میکند و آنگاه باید از وقف این گونه تعبیر کرد: «حبس عین موقوفه و تسبیل منفعت».
منفعت موردنظر از وقف در رشد و افزایش خود، بر کار مبتنی است که از یک جهت برای انجام وظایف، انبوهی از امور مادی را در بردارد که البته برای نائل شدن به اهداف و مقاصد غیرمادی اوقاف نیز ضروری است. اینجاست که در اسلام به این معنای دوگانه برای کار دست مییابیم: تحصیل رشد مادی و ارتباط آن با افزایش زکات، صدقات اوقاف و نیز افزایش «کسب حسنی»، اگر تعبیری درست باشد.
احسان و نیکوکاری بخش مهمی از فرهنگ مردم مسلمان به شمار میآید و گستردگی صدقه، وقف و دیگر مدلهای انفاق در اسلام و در کشورهای اسلامی نشان از اهتمام تاریخی مسلمانان به امور خیریه نیکوکاری است. وجود تعداد زیادی از قناتها، مدارس و حمامها بیانگر میزان توجه مردم درگذشته به امور خیریه و نیکوکاری و احسان به مردم مستمند است.
خلال قرون و اعصار شکوفایی تمدن اسلامی، وقف همواره بسیاری از نیازهای خاص جامعه را تأمین مینموده و ارائه برخی کالاها و خدمات که در اقتصاد مدرن از آنها به عنوان کالاهای عمومی یاد میشود، تا مدتها بر دوش واقفان و از طریق موقوفات بوده است. نمونههایی مانند کاروانسراها، آبانبارها، زاویهها، بیمارستانها، حوزههای علوم دینی و ... شواهدی بر این مدعاست.
هدف از وقف چیست؟
وقف، یکی از بهترین و پایدارترین مصادیق تعاون است. وقف میتواند راهگشای حل مسائل و مشکلات و نیازهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی باشد. اما تأکید بیشتر ما بر امر توسعه علمی و تحقیقاتی از طریق وقف و بنیادهای وقفی به منظور رسیدن به توسعهای پایدار است.
هدف اصلی از وقف و ترویج نهادهای خیریه تأسیس و تثبیت محل سکونت، منبع ارتزاق و تأمین قسمتی از نیازمندیهای عمومی یا دستهای از اعقاب و فرزندان واقف یا دانشمندان، بیماران، مسافران و سایر طبقاتی است که به نحوی باید حمایت شوند.
سنت حسنه وقف در طول تاریخ از آن چنان توجهی برخوردار گردید که در برهههایی از زمان، تأمین مهمترین نیازهای مستمندان را بر عهده داشت. به وسیله وقف میتوان بسیاری از نیازهای جامعه را شناخت و برای رفع آن از فرصت افراد نیکوکار استفاده نمود. اما علی رغم تغییرات عمدهای که در حوزه مدیریت و کشورداری ایجادشده است، تغییرات و به روزرسانی مبتنی بر عصر حاضر درزمینه وقف و امور خیر در کشور صورت نگرفته است؛ لذا نیاز استفاده از شیوههای نوین در این زمینه ضرورت مییابد.
مؤسسات خیریه سیاستپژوهی
عصر حاضر، عصر تغییرات گسترده است که هر لحظه با متغیرهای گوناگونی روبه رو هستیم. به دلیل سرعت زیاد پیشرفت و تغییرات، مسائل جدید و متناسب با آن نیز بلاشک ایجاد میشود؛ لذا در صورتی میتوان به پایداری در حل مسائل و معضلات رسید که از نگاه تسکینی به نگاه چاره اندیشی روی آورده و سیاستهای لازم برای رفع آن تهیه شود.
سیاستپژوهی برای حل مسائل در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فراتر از نگاه تسکینی به راهحل یابی از طریق میانرشتهای میپردازد. مؤسسات خیریه سیاستپژوهی برای کاهش مسائل اجتماعی چون فقر، بی سوادی و تخریبهای زیست محیطی با حمایت خیرین تلاش میکند و طرحها و پژوهشهای خود را برای اجرا و تأثیرگذاری به نهادهای خصوصی و یا دولتی ارائه مینماید و به جهت رفع مشکلات به گونهای پایدار اجرای آن را مطالبه مینماید. اجرای سیاستها و طرحهای این مؤسسات بالأخص در مسائل اقتصادی لزوماً نیاز به حمایتهای دولتی نداشته بلکه میتواند از طریق بخشهای خصوصی و تجاری انجام شود.
ضرورت ورود مؤسسات خیریه در امر سیاستپژوهی به جهت حل مشکلات و معضلات اجتماعی از آن روی است که سازمانهای خصوصی که به دنبال کسب سود مالی بوده و به بسیاری از مسائل نمیپردازند. همچنین سازمانهای دولتی عموماً به دلیل شناخت ناکافی و عدم بهره گیری از کارشناسان خلاق و ایدهپرداز، قادر به شناسایی و ارائه راهحلهای اساسی نمیباشند. در مؤسسات خیریه سیاستپژوهی هدف اجتماعی مدنظر است نه منافع مالی.
هدف مؤسسات خیریه سیاستپژوهی
هدف مؤسسات خیریه سیاستپژوهی حل مسائل اجتماعی است. در این نوع از سیاستپژوهی، نتایج سودآور است و حاصل آن منجر به حل مسائل میشود.
شیوه تأمین مالی در موسسات خیریه
به دلیل آن که انگیزه کسب سود مالی وجود ندارد، اولین منبع برای سیاستپژوهی و ارائه طرحهای سیاستی، پولی است که برای حمایت از فعالیتهای بشردوستانه، توسط بسیاری از مردم اهدا میشود. همچنین از طریق «قرضالحسنه» نیز میتوان هزینه انجام پژوهشهای سیاستی و همچنین در مقام اجرا، هزینه اجرا تأمین گردد.
بسیاری از نویسندگان با مرور تاریخی موضوع وقف در ایران به وقف علمی آموزشی در مقالات خود اشاراتی داشتهاند و با مطالعات آنها به این نتیجه میرسیم که موقوفات در این بخش به دو صورت بوده است.
- الف) واقفهایی که سود حاصله از وقف را به گسترش علم و معرفت اختصاص دادهاند. مثل حمام نقش جهان.
- ب) واقفهایی که به طور مستقیم برای گسترش علم و آموزش و نهادهای علمی و آموزشی موقوفاتی داشتهاند. مثل ربع رشیدی.
بسیاری از افراد تمایل به کمک برای حل معضلهای خاص و حتی در مناطق و یا قشرهای محدود موردنظر میباشند. مؤسسات خیریه سیاستپژوهی با بررسی معضلات در محدودههای منطقهای و سنی متفاوت میتواند جامعه هدفهای معینی را مشخص نموده و برای برطرف نمودن آن مسائل از طریق ارائه راهحلهای سیاستی، از طریق خیرین متمایل به حل آن مسائل، تأمین مالی نماید؛ لذا حامیان به طور شفاف میدانند که مبالغ پرداختی آنها، صرف چه مسائلی میشود.
تأمین نیاز میان رشتهای در حل معضلات
توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به هم وابسته بوده و متقابلاً شکل دهنده به عوامل توسعه پایدار هستند. مهم توجه هم زمان به هر سه بعد در تحقق پایداری است.
در حوزه محیط زیست باید دانست بهرهمندی از محیط زیست سالم از حقوق شهروندی است که در نسل سوم حقوق بشر موردتوجه قرارگرفته است. هم چنین در بعد اقتصادی توجه به کیفیت بسیار مهم بوده و توسعه پایدار فراتر از رشد اقتصادی صرف تعریف میشود؛ لذا در مؤسسات خیریه سیاستپژوهی با استفاده از متخصصین رشتههای گوناگون، مسائل از زوایای مختلفی بررسی و تحلیل میشوند و سرانجام طرحها و سیاستهایی مطابق نیاز مسئله ارائه میگردد.
بیشتر بخوانید:
سرمایه انسانی در موسسات سیاستپژوهی
نقش سرمایه انسانی در توسعه، از مسائلی است که درباره آن تقریباً اتفاقنظر وجود دارد. پایه اصلی ثروت ملتها را منابع انسانی آن تشکیل میدهد؛ زیرا سرمایههای فیزیکی و منابع طبیعی، عوامل فرعی تولید هستند، در حالی که انسانها عوامل اصلی تولید بوده و سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند، سازمانهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی را تشکیل میدهند و توسعه ملی را تحقق میبخشند.
مؤسسات خیریه سیاستپژوهی ضمن استفاده از نیروی متخصص داخلی جهت رفع نیازهای جامعه سبب ایجاد رابطهای بین علوم دانشگاهی با نیازهای جامعه میشود. همچنین با افزایش شناخت متخصصین از نیازها و معضلات، سبب تربیت نیروی متعهد و متخصص جهت تأمین نیازهای جامعه میگردد.
جمعبندی و نتیجهگیری
یکی از مسائل مهم در جهان امروز بحث توسعه پایدار و رفع ریشهای معضلات است؛ به طوری که توسعه و پیشرفت کشورها با توسعه مراکز سیاستپژوهی گرده خورده است. راهحلهای کارشناسی نشده و غیردقیق که نیازهای بومی و شرایط زمانی و مکانی را در نظر نگرفته است ازجمله آسیبهایی است که به امید حل مسائل، معضلات جدیدی را ایجاد میکنند.
امروزه مهمترین راهحل برای این امر استفاده از کانونهای تفکر سیاستپژوهی (Think Tanks)، به منظور استفاده از نخبگان و کارشناسان متخصص به دور از مسائل جانبی اجرایی است که با مطالعات دقیق و بین رشتهای به ارائه طرحهای سیاستی میپردازند.
با هدایت وقف و خیریه به سیاستپژوهی میتوان به مؤسسات خیریه سیاستپژوهی دست یافت. در این مؤسسات هدف تنها حل معضلات اجتماعی است؛ لذا با نگاهی غیرانتفاعی به شناسایی معضلات و ارائه راهحل میپردازد و در صورت حصول سود، صرف حل بیشتر مسائل و مشکلات میگردد؛ لذا با توجه به تأکید اسلام بر اصلاح امور به طور پایدار، به نظر میرسد این نوع مؤسسات خیریه از مؤثرترین نمونههای عمل خیر و صدقه پایدار خواهد بود.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله مؤسسات خیریه سیاست پژوهی نوشته علی صفرپور است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید