مشارکت به مفهوم عام آن از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته، اما در معنای تخصصی جدید، پدیده نوینی به شمار میرود که از نیمه دوم قـرن بیسـتم و بهویژه پـس از جنـگ جهانی دوم در حوزه علوم اجتماعی واردشده است. این نوع مشارکت در برخی کشورهای صنعتی جهان ابتدا در عرصه صنعت و اقتصاد بهمنظور سهیم کردن مردم در مالکیت مطرح شد، اما بهتدریج به دیگر حوزههای زندگی اجتماعی نیز راه یافت های؛ گونه ای کـه امـروزه سخن از شرایطی است که مردم در تعیین سرنوشت خود و جامعه دخالت آگاهانه و واقعی داشته باشند، مشارکت را میتوان فراینـد توانمندسازی محرومـان و طردشدگان تلقی کرد.
این نظر مبتنی بر شناسایی تفاوتهای گروهها و طبقـات اجتمـاعی گوناگون، ازنظر قدرت سیاسی و اقتصادی است. هر جامعهای متناسب با نظام فرهنگی خود، نوع ویژهای از مشارکت مردمی را داراست.
تاثیر امور مذهبی بر مشارکت در امور خیریه
براین مبنا در جامعه ایران، غالب اشکال مشارکتهای مردم در بافت و ساختار ارزشهای مذهبی صورت گرفته است و اصیلترین احساسات، عواطف و خواستههای ایرانیان ریشه در باورها و ارزشهای مذهبی دارد.
مشارکت و یاری گری در فرهنگ ایرانی و اسلامی با تأکید بر جنبههای روانی و معنوی و رشد شخصیت باعث پیدایش و آفرینش دانش و آگاهی شده است و در از بین بردن دشواریها و گشودن مرزهای بسته به راههای تازه کمک مینماید. یکی از برترین آموزشهای عملی اسلام که در ارتباط با دیگران است، سنت حسنه وقف است.
وقف از انواع امور خیریه و داوطلبانه است که برای برخوردار کردن دیگران از اموالِ شخصیِ توانمندان که در حقیقت، نوعی تعدیل ثروت و توزیع درآمد است، به وجود آمده است. در این راستا، وقف میتواند در همراهی مردم با فرایند توسعه نقش مهمی را ایفا کند.
چرا که قادر است تودههایی فاقد بهرهمندی از درآمدهای جامعه را با یک توزیع مجدد داوطلبانه درآمد، بهرهمند سازد و فرصت و قدرت اندیشیدن، درک منافع بلندمدت جامعه و درنتیجه هم سویی با برنامههای توسعه را در آنها ایجاد کند، مشارکت در امور خیریه و بهطور خاص وقف، تابعی از عوامل متعدد اجتماعی و فرهنگی است، شواهد نظری و تجربی نشان میدهند، کنشهای خیرخواهانه انسانها تا حدود زیادی ریشه در باورها و اعتقادات شهروندان دارد و باورهای فرهنگی و اجتماعی در گرایشهای نوعدوستی و رفتارهای داوطلبانه و نیکوکارانه شهروندان مؤثر است.
نظر صاحب نظران درباره تاثیرات مذهب بر مشارکت در امورخیریه
برگر معتقد است شهروندانِ با اعتقادات مذهبی قوی در مقایسه با سایرین، مشارکت بیشتری در فعالیتهای خیریه و کمک به قشرهای آسیبپذیر و نیازمند داشتاند. همچنین وانگ و گرادی بر این باورند که باورهای مذهبی از عوامل تعیینکننده کنشهای داوطلبانه و افزایش کمکهای خیریه و بشردوستانه است. شهروندان معتقد به باورهای مذهبی تمایل بیشتری دارند تا کمکهای خیریهشان را در اختیار قشرهای آسیبپذیر و معلولان قرار دهند.
علاوه بر این، سالمون در یک بررسی تطبیقی، معتقد است که مکتب اسلام نسبت به بسیاری از مکاتب دینی دیگر، اهمیت زیادی به فعالیتهای نوع دوستی و خیریه میدهد. بر این اساس به نظر میرسد بتوان گفت شهروندانی که به باورهای مذهبی بیشتر معتقد هستند، تمایل بیشتری دارند تا در امور خیرخواهانه و داوطلبانه و دگرخواهانه شرکت کنند.
برای مطالعه :
آیاتی از قرآن کریم
از سوی دیگر در قرآن کریم بهطور مکرر به آیاتی برمیخوریم که بر مسئله نیکوکاری و احسان و کمک به فقرا و مستمندان و دستگیری مظلومان و...تأکید مینماید. یکی از عوامل مؤثر در مشارکت در امور خیره انسجام اجتماعی است. امیل دورکیم از برجستهترین نظریهپردازان مبحث انسجام اجتماعی است.
دورکیم، به نقش همبستگی اجتماعی در گسترش و تقویت ارتباطات اجتماعی اشارهکرده و معتقد است هرجا همبستگی اجتماعی نیرومند باشد عامل نیرومندی در نزدیک کردن افراد به هم خواهد بود و باعث تشدید تماسهای آنان و بیشتر کردن فرصتهای ارتباطشان با یکدیگر خواهد شد. بهعبارتدیگر هر چه اعضای یک جامعه هم بستهتر باشند، روابط گوناگون خود را با یکدیگر یا در حالت دستهجمعی با گروه بیشتر حفظ میکنند.
با توجه به این رویکرد، میزان انسجام اجتماعی موجود در بین افراد یک جامعه میتواند در میزان مشارکت آنان در امور خیریه بهویژه وقف تأثیرگذار باشد. چرا که اگر حس همدلی و یکی بودن در بین مرد قوی باشد، آنان بیشتر تمایل دارند تا برای رفع مشکلات یکدیگر در امور خیریه و داوطلبانه بهویژه وقف، شرکت کرده و به حل مشکلات جامعه کمک نمایند.
تاثیر ویژگیهای شخصیتی
اعتماد یکی دیگر از مؤلفهای اجتماعی مؤثر بر مشارکت در امور خیریه است. اعتماد افراد به هم، اعتماد افراد به نهادها و دولت و بهعکس، یعنی اعتماد دولت به شهروندان، سبب توسعه و تعمیق مشارکتهای اجتماعی میشود. اهمیت اعتماد اجتماعی از آن جهت مورد توجه است که این متغیر با بسیاری از متغیرهای موجود در جامعه مدنی از جمله مشارکت دارای همبستگی است. مشارکت اجتماعی و عضویت داوطلبانه در سازمانهای غیردولتی و انجمنهای داوطلبانه ازجمله پیامدهایی هستند که میتوان انتظار داشت در شرایط وجود اعتماد اجتماعی بالا، زمینه مناسبتری برای تحقق پیدا میکنند.
احساس تعهد و تعلق بهعنوان یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی نقش مهمی در مشارکت در امور خیریه دارد بر این اساس، شهروند در قبال بر پا شدن عدالت در شهرش، مسؤولیت و وظایفی را بر عهده دارد که خود را متعهد به انجام آن وظایف میداند. این احساس تعهد در فرد باعث ارتقای روابط فردی شهروند به سطح روابط اجتماعی میشود و حضور او در عرصههای اجتماعی و مشارکت اجتماعی را گسترش میدهد. احساس تعلق اجتماعی نوعی سرمایه اجتماعی محسوب میشود و درصورتیکه این احساس تعلق در بین شهروندان قوی باشد، باعث میشود تا شهروندان برای توسعه و پیشرفت شهرشان، در سازمانها و مؤسسات دولتی و غیردولتی، بهصورت داوطلبانه در حد توان خود مشارکت نمایند. مطالب مطرحشده بیانگر این است که مشارکت در امور خیریه متأثر از عوامل اجتماعی و فرهنگی است. ازآنجاکه شهر کرمان یک شهر مذهبی تاریخی است، سؤال اصلی این تحقیق این است چه عوامل اجتماعی در مشارکت مردم این شهر در امور خیریه مؤثر هستند؟
بیشتر بخوانید :
رابطه معنادار بین دینداری و مشارکت در امور خیریه
این پژوهش باهدف پیشبینی مشارکت در امور خیریه بر اساس دینداری، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق اجتماعی و تعهد اجتماعی در بین شهروندان شهر کرمان انجام گرفت.
در راستای بررسی رابطه بین دینداری و مشارکت در امور خیریه نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین این دو وجود دارد. این یافته با نتایج پژوهشهای صحرانورد و همکاران، شجاعی زند، صدیقی ارفعی و همکاران، شکاری و همکاران و میرسندسی همخوان است. هرکدام از این محققان در پژوهشهای خود نشان دادهاند که دینداری با مشارکت در امور خیریه رابطه مثبت وجود دارد. ازآنجاکه از یکسو، باورهای مذهبی از عوامل تعیینکنندهی کنشهای داوطلبانه و افزایش کمکهای خیریه و بشردوستانه است و از سوی دیگر، شهر کرمان دارای پیشینهی مذهبی و دینی اصیلی است، میتوان در این جامعه انتظار داشت که با افزایش میزان دینداری، میزان انجام کارهای نیکو کارانه نیزافزایش یابد.
مطالعات نشان میدهد که نتیجهی بهدستآمده با پژوهش وانگ و گرادی هم سو است. ازاینرو آموزشوپرورش میتواند از طریق آموزش زمینهی های مذهبیِ مشوق مشارکت در امور خیریه، زمینهی های ذهنی لازم را برای سوق دادن هزینههای مصرفی به سمت فعالیتهای مشارکتی و وقف ایجاد کند. همچنین در این راستا، مؤسسات مذهبی و مراجع دینی نیز میتوانند در کنار آموزشوپرورش، با فعالیتهای خود به افزایش سطح دینداری در جامعه و درنتیجه افزایش مشارکت در امور خیریه کمک نمایند.
در راستای بررسی رابطه بین انسجام اجتماعی و مشارکت در امور خیریه نتایج تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین این دو متغییر بود. این یافته با نتایج پژوهشهای میرسندسی، صدیقی ارفعی و همکاران، شکاری و همکاران، علی پور، همخوان است.بنابراین منطبق با نظر دورکیم میتوان گفت هر چه اعضای جامعه منسجمتر و همبستهتر باشند، روابط گوناگون خود را با یکدیگر یا در حالت دستهجمعی با گروه بیشتر حفظ میکنند و مشکلات هم دیگر را بهتر درک میکنند. از این رو بایستی برنامههای آموزشی مناسب به شهروندان در زمینهٔ های مختلف و ایجاد همدلی و همبستگی بین آنها ارائه شود. .از این طریق میتوان با معرفی مفاهیم مشترک به شهروندان، زمینهی ایجاد همدلی و همبستگی بین آنها را فراهم آورد که در نهایت منجر به تسهیل مشارکت آنان در امور داوطلبانه و خیریه میشود که از این طریق بتوانند مشکلات جامعه را رفع نمایند.
همچنین نتایج تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین اعتماد اجتماعیو مشارکت در امور خیریه بود این یافته با نتایج پژوهشهای صدیقی ارفعی و همکاران، شکاری و همکاران، میرسندسی، همخوان است. بر این اساس ادارهی اوقاف و امور خیریه میتواند بها اطلاعرسانی شفاف درزمینهٔ ی نحوهی استفاده از سرمایههای اهداشده و نمایش نتایج کار، این اعتماد را در سطح جامعه و دربین شهروندان ایجاد کند که کمکها و مشارکتهای مردمی در راستای نیات خیرین و بهدرستی صرف میشود که با این عمل مردمبه سمت انجام این امور گرایش پیدا میکنند.
درنهایت احساس شهروندی از یکسو، به افراد اجازهی دخالت آگاهانه در سرنوشت خود و جامعه را میدهد و از سویی دیگر ، این حق را برای جامعه قائل میشود که از اعضای خود انتظار داشته باشد. حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد. این امر با مشارکت آگاهانه، نقادانه و فعال آنان محقق خواهد شد .بنابراین شهروندانی که نسبت به شهر محل سکونت خود احساس تعلق بیشتری دارند درزمینهٔ ی امور خیریه نیز مشارکت بیشتری دارند.
نتیجه بهدستآمده با نظر رابرت پانتا همسو است .همچنین دادههای بهدستآمده وجود رابطهی معنادار بین تعهد شهروندی و مشارکت در امور خیریه را تأیید میکنند. این نتیجه با نظر کلمن هم سو است. ازآنجاییکه شهروندان کرمانی طبق بررسی تجربی نسبت به شهر خود از میزان بالایی از تعلق و تعهد برخوردارند، برای بهتر شدن اوضاع شهرشان و برای رفع مشکلات در امور داوطلبانه در حد توان خود مشارکت میکنند. بر این اساس، شهرداریها و فرمانداری و سایر ارگان ها و مسؤولین بایستی با انجام اقدامات شایسته و مناسب این حس تعلق و تعهد را در بین شهروندان تقویت کنند.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت شهروندان کرمانی در امور خیریه " نوشته "زهرا پور توکلی " است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید