وقفنامهها از مهمترین اسناد شرعی هستند که ساختار و اصطلاحات آن از فرایند منظمی بر خوردار است. معمولا وقفنامهها با ساختار ویژهی خود، دارای ارکان ثابتی میباشند که میتوان آنها را به قرار زیر معرفی کرد:
- تحمیدیه
- دیباچه
- مشخصات کامل واقف
- شرط تحقق وقف(قصدقربت)
- اظهار صیغهی وقف
- کلی گویی جهت مصرف
- حدود اربعه موقوفه
- مخارج
- متولی
- متولی در صورت انقراض نسل
- ناظر
- الفاظ تشریفاتی دال بر وقوع عقد و قبض
- و قبول متولی و سجلات
وقفنامهای را که در این مقاله به آن میپردازیم مربوط به مجموعهی شخصی دکتر علی حجت زاد میباشد که در سال1387هـ.ش به همراه تعدادی دیگر وقفنامه، عقدنامه، مصالحه نامه، مبایعه نامه و یک فرمان به موسسهی کتابخانه و موزهی ملی ملک اهدا گردید.
این وقفنامه، مربوط به آقا شیرمحمد بیگ فرزند آقا عبدل قزوینی الاصل است که در آن نامبرده تمامی ششدانگ منزل مسکونی به انضمام دو باب دکان در گذر گلوبندک محلهی سنگلج تهران را ابتدا به جناب حاج شیخ محمد حسن بهبهانی منتقل و سپس شخص اخیرالذکر تمامی آن را از جانب نامبرده وقف موبد شرعی وحبس مخلد ملی نمود.
محلهی سنگلج که بزرگترین محلهی مسکونی نسبت به سایر محلات تهران آن زمان به شمار میرفت، تا زمان ناصرالدینشاه غیر مسکونی بود، ولی درسال 1269هـ.ق در آنجا ساختمانهای زیادی بنا شد.
همچنین درمحلهی گلوبندک تعدادی دکان ساخته شد که منجر به توسعهی قسمتی از این محله گردید. درسال 1272هـ.ق به دستور ناصرالدینشاه به علت ضیق مکان، زمینهای موات این محله را به مردم دادند تا در آنجا خانه سازی کنند.
این محله دارای چندین گذر بود از جمله گذر تقی خان و گذر شریف الدوله و چند حمام بزرگ. در دورهی پهلوی اول قسمت عمدهای از این محله تخریب و به محل پارک شهر تبدیل شد. امروزه این محله در زمرهی محلههای تاریخی و اصیل تهران به شمار میرود.
مشخصات وقفنامه
- ابعاد: 56×46 سانتیمتر
- تاریخ: 1295 هـ.ق
- نوع خط: نستعلیق تحریری
- تعداد سطر: 15
- نوع کاغذ: پارچهی سفید ململ نازک
- محل نگهداری: آرشیو موسسهی ملی ملک
- شماره ثبت: 9 د ح
برای مطالعه:
متن وقفنامه
هوالواقف علی الضمائر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی وقف السائلون بمواقف مسئلة واحبس نفوس عن ادراک کنه معرفة وتحیرت العقول فی بیداء معالم حمدا صفته یلیق بحضرة واشهد لااله الا الله کما شهد و صلّیاللهعلی رسوله اکرم مخلوقاته واشرف موجوداته محمد الهادی الی خیراته وعز الدوله المیامین الهدات الی مرضاته صلوة دائمة مادام السیارت سیارته والثابتات ثابتاته.
غرض از تحریر این مسطور میمنت دستور آن است که اجراء قواعد خیرات و ایقاع معاقد موقوفات به مفاد هدایت ارشاد والباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا افضل عبادات و اشرف قربات است و اشاعه مبرات و صدقات.
به مصداق (وما تقدموا لانفسکم منخیرتجدعندالله هو خیرا واعظم اجرا) موجب قرب به حضرت الوهیت و افتتاح ابواب مثوبات آخرت است، لهذا امداد به وقفات و اسعاد عنایات سبحانی شامل حال وکامل احوال خیر مآل عالیجاه مجدت و نجدت همراه سماحت و سعادت دستگاه آقا شیر محمدبیگ خلف مرحمت وغفران پناه آقا عبدل قزوینی الاصل طهرانی المقر گردید
و به امتثال حدیث صدق مقال (اذا مات ابن ادم انقطع عمله الا من ثلاث صدقة جاریة اوعلم ینتفع به و ولد صالح یدعوله).
درخیال خیر مال این معنی برآمده که صدقه جاریه به جهت ذخیره آخرت مقرر دارد پس به جهت تصحیح این مطلب و توصل به این مقصد همگی و تمامی ششدانگ اندرونی و چهار دانگ مشاع بیرونی مع کل ششدانگ طویله و بهاربند و دو باب دکان علافی و بقالی که همه متصل به هم و ملک مطلق و مسکونی و موروثی خود عالیجاه مزبور و واقعه درگذر گلبندک سنگلج از محلات دارالخلافه طهران و محدود به حدود مفصله بین السطرین است.
حدی به خانه معمار باشی، حدی به سر طویله معمار باشی، حدی به میدانک، حدی به شارع عام همگی و تمامی املاک مفصله را العرصة والاعیان وکل ما یتعلق بها وینسب الیها به حیث لا یسد منها شیئ به سببی از اسباب ناقله صحیحه شرعیه جازمه لازمه بالطوع و الرغبة و القصد و النیة منتقل به جناب علام فهام حاج شیخ محمد حسن(بهبهانی) نمودند و جناب الحاج محمد القبول و القبض.
تمامی و همگی املاک مرقومه را به همان تفصیل که ملک ایشان گردید بدون استثناء شیئ از آن قربة الی الله وطلبا لمرضاته وقف موبد شرعی وحبس مخلد صریح ملی نموده بر خود عالیجاه مزبور مادام حیاة و بعد وفاته برجهات و متصارف مفصله ذیل که منافع املاک موقوفه بود از تعمیرات لازمه در آنها الی مدت هفده سال شرعی مصارف مسطوره مفصله علی الترتیب المسطور صرف گردد
منافع سه سال آن به جهت حجةالاسلام و زیارة النبی صلّی الله علیه وآله نیابة عن الموقوف علیه المزبور بلغ ما بلغ منافع سه سال دیگر در مصرف استیجار به جهت قضاء صوم و صلوة عالیجاه مزبور منافع شش سال دیگر صرف رد مظالم ارباب استحقاق داده شود.
منافع مدت 5 سال دیگر از بابت رد مظالم از مرحوم آقا حسن نایب اخوی از مرحومین والدین و از مرحوم حاجی بیگ عالیجاه مزبور داده شود و این منافع پنج ساله بین الاربعه قسمت شود.
ازآن به جهت رد مظالم آقا حسن مزبور و یک ربع دیگر به جهت رد مظالم ثلثه باقیه با تسویه و پس از انصرام زمان مزبور منافع مذکوره بر سهام عشره مقرر شده و مصارف سهام(زیر رنگ رفته) تفصیل ذیل است:
- مصارف تعزیه داری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به حسب مصلحت دید جناب متولی درزمان و مکان 3سهم
- مصارف نیابت زیارت عتبات عالیات از جانب عالیجاه مزبور 3سهم
- مصارف نایب الزیاره ارض اقدس 2سهم
- حق التولیه 1سهم
- مصارف تعمیرات مسجد جامع نوروز علی واقعه درگذر و باغخانه سنگلج طهران 1سهم
و تولیت آن خدمت جناب مستطاب شریعت مآب سلاله الاماجد والاطیاب و نتیجةالاطائب و الاستجاب زبدة العلماء الکرام وعمدة الفقهاء العظام جناب آقایی آقا میرزا زینالعابدین امام جمعه
فضله و بعد از رحلت ایشان به اولاد ذکور اعلم و اورع نسلا بعد نسل برقرار و واگذار شد و نظر در امورات مسطوره خدمت جناب مستطاب علام فهام آخوند ملا عبدالرسول زیده توفیقه و پس از ایشان با هرکس که جناب ایشان صلاح بدانند و در زمان حیات خودشان تعیین نمایند واگذار شده.
و پس از انتفاع محل تولیت و نظر استجیر بالله تعالی به اعلم و اورع علماء بلد دارالخلافه مفوض شد و صیغه وقفا صحیحا شرعیا عربیه و فارسیة جاری گردیدة حیث لایباع ولایشتری ولایرهن ولایوهب، فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه والله سمیع علیم.
مورخه 13 شهر شوال سنه 1295، مهر بیضی: محمدحسن 1253، مهر بیضی: عبده شیر محمد 1258.
هامش پایین سمت راست
توضیح آن که دو دانگ مشاع از جمله ششدانگ یک باب حیاط بیرونی که متعلق به غیر است مابقی دیگر آنچه هست از عرصه و اعیان و ممر و مدخل و مجرالمیاه و ابواب و احجار و اخشاب فی و جلوخان و حریم و اشجار مثمره و غیر مثمره از جزیی وکلی کلا و طرا تماما داخل در اعیان موقوفه است و به تصرف داده شده فی شهر متن 1295.
مهر بیضی: شیر محمد 1295، مهر بیضی: عبده الراجی شیر محمد 1279
نایب و جناب حاجی شیخ محمدحسن فقرات مسطوره متن را اقرار نمودند. مهر بیضی: یا امام حسین 1293
سجلات از بالا سمت چپ
سجل اعترافی اول:
قرا و اعترافا و الداعی فی 3 من شهر ذی الحجة الحرام 1295 عالیجاه شیر محمد بیگ به انتقال ششدانگ خانه اندرونی و چهار دانگ بیرونی و ششدانگ طویله و بهاربند و وجوهات و دوباب دکان متعلق بها سوای دو دانگ بیرونی نموده احباب شان
و عالم کامل عامل شیخ محمد حسن بو و فضله اعترف به وقف فقرات مسطوره واجرای صیغه به نحوی که در متن و حاشیه و زیر سطر دوم به خط خود نوشته نمودند و زیر سطر دوم در نوشته در اینجا آخر سطر اول و دوم صحه است.
مهر بیضی: عبده المذنب سید مرتضی ابن محمد محسن الحسنی الحسینی
هو الله تعالی شانه
سجل اعترافی دوم:
قد اعترف النایب المرقوم زید توفیقاته به ما سطر من الانتقال و اعترف الجناب المستطاب الحاج الواقف بالوقف المرحوم علی ما فصل فی الوریقة لدی فی الیوم الحادی عشر من شهر ذی القعدة الحرام 1295.
مهر بیضی: عبده سید ابوالقاسم ابن
سجل اعترافی سوم:
اعترفا به ما سطر فی المتن و الهامش لدی الورقه فی ذیقعده 1295
مهر بیضی: سلام علی ابراهیم
هو الواقف علی الضمائر بسم الله تعالی شانه العزیز فوقفت الاعیان المسطوره وسبلت منافعها قربة الی الله تعالی علی النائب المعظم مادام حیا وعلی الجهات المفصله بعد وفاته وجعلت التولیة والنظر لمن فی الرقة واجریت الصیغة عربی و فارسیا فقد فصل للوقف فی13شهر شوال فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه واقفه سمیع علیم 1295
مهر بیضی: عبده شیر محمد،مهر بیضی: محمد حسین 1258
سجل اعترافی چهارم:
بسم الله خیر الاسماء قد اعترفا بتمام عالمی المهامن فی لدی 1295
مهر بیضی: عبدالراجی محمدحسن 1268
سجل اعترافی پنجم:
هو الله تعالی شانه
قد اقر عالی الجاه شیر محمد بیک. جناب الحاج الواقف الموفق وفقهما الله لما یحب و یرضی کل به ما نسب الیه فی الورقة فی الرابع عشر من شهر ذی القعدة الحرام سنه 1295والعبد حرره العبد
مهر مربع: لا اله الا الله ملک الحق المبین - محمد حسین الحسینی
سجل اعترافی ششم:
بسم الله و بحمده قد اعترف النائب المزبور بالانتقال المسطور و اعترف العلام الشیخ المعظمه حاجی شیخ محمد علی زید فضله بالوقف علی ما فی ال فی 18 شهر ذی القعده 1295
مهر بیضی: عبده محمد باقر بن محمد بن محمد محسن الحسنی
سجل اعترافی هفتم:
قد اعترف النائب المسطور به ما سطر فی الورقة من الانتقال و المستطاب الحاج واقف بالوقف المرحوم علی ما فصل فی الورقة ما الحادی عشر من شهر ذی القعده الحرام فی سنه 1295
مهر مربع: عبده... محمد حسن
سجل اعترافی هشتم:
قد اعترف العالیجاه الانتقال وجنابه سلمه الله بالوقف المرحوم[؟] 5 ذی حجة 1295
مهر بیضی: عبده محمد تقی بن محمد حسن الحسنی الحسینی
سجل اعترافی نهم:
قد اعترفا به ما رقم و سطر فیه لدی حرر العاصی الجانی
مهر بیضی: عبده مهدی الحسینی
سجل اعترافی دهم:
قد اعترفا بتمام سطر فیه لدی
مهر مربع: لا اله الا الله ملک الحق المبین- عبده محمدباقر
سجل اعترافی یازدهم:
قد اعترف العالیجاه بالانتقال وجنابه سلمه الله بالوقف المرحوم[؟]5 ذیححه 1295
مهر بیضی: عبده محمد تقی بن محمد محسن الحسنی الحسینی
بیشتر بخوانید:
بررسی ساختاری متن وقفنامه
تحمیدیه: آغاز متن وقفنامه با نام وحمد وسپاس خدا و تجلیل از مقام پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله است. نکتهی قابل توجه در این قسمت ذکر عنوان الواقف علی الضمائر است که از همان ابتدا خواننده را متوجه میکند که این سند یک وقفنامه است.
واقف: آقا شیر محمد بیگ (صاحب اصلی املاک یاد شده در این وقفنامه)، تمامی املاک مورد نظر خود را به حاج محمد حسن بهبهانی منتقل و شخص اخیرالذکر از جانب وی آن املاک را وقف نموده است.
موقوف علیه: آقا شیر محمد بیگ
نیت واقف: نیت که یکی از مهمترین عناصر فقهی در اسلام است و شالودهی اصلی در هر عمل محسوب میشود، در این سند با عناوین قربة الی الله وطلبا لمرضاة الله آورده شده است.
دایمی بودن وقف: واقف با ذکر کلمات وقف مؤبد وحبس مخلّد شائبه موقتی بودن این موقوفه را از میان برداشته است.
نوع وقف: در این سند وقف از هر دو نوع خاص و عام است.
مصارف وقف: نحوهی مصارف وقف، از آغاز زمان آن تا 17 سال به شرح زیر مقرر شده است:
- منافع 3 سال جهت مخارج زیارت قبر پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله به نایب الزیاره شخص واقف
- منافع 3 سال دیگر برای قضای نماز و روزه واقف
- منافع 6 سال بعد برای رد مظالم واقف
- منافع 5 سال بعد برای رد مظالم برادر واقف آقا حسن
سایر مصارف: پس از انقضای 17 سال به شرح زیر است:
- عزاداری برای امام حسین علیهالسلام
- نیابت زیارت عتبات عالیات
- نیابت زیارت خانه خدا
- پرداخت حق التولیه
- تعمیرات مسجد جامع نوروز علی در محلهی سنگلج
صیغه: از ارکان مهم یک وقفنامه است که در این وقفنامه به دو صورت فارسی و عربی جاری شده است.
متولی: در این وقفنامه برای حفظ عین موقوفه جناب آقا میرزا زینالعابدین امام جمعه به عنوان متولی تعیین و قید گردیده که پس از او تولیت نسل در نسل در اولاد ذکور اعلم و اورع وی قرار گیرد.
ناظرموقوفه: آخوند ملاعبدالرسول
- عدم اجازه خرید و فروش و تبدیل در عین موقوفه
- تاریخ ماه و سال وقفنامه
- مهر واقف یا واقفان
- سجلات
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "وقف نامه ای مربوط به محله سنگلج تهران" نوشته "مرضیه مرتضوی" است.
دیدگاه خود را بنویسید