شهر یزد به‌عنوان بستر مناسب زندگی اقلیت زرتشتی در طول سالیان دراز از زمان باستان تاکنون آبستن حوادث مختلفی بوده است. این بهدینان در طول تاریخ گاه با مسالمت و گاه با نزاع‌هایی کوچک و بزرگ در کنار مسلمانان مرکزنشین ایران جامعه‌ای را تشکیل داده‌اند که همواره در کنش و واکنش با مسلمانان و تساهل و تعصب آن‌ها بوده است. 

این گروه که بازماندگان پیروان اوستا از عصر ساسانی هستند، تحت تأثیر عوامل بیرونی از جمله انجمن‌های زرتشتی ساکن در هندوستان و عوامل درونی چون تحصیل‌کرده‌های جامعۀ خود شاهد تغییرات زیادی بوده و این تغییرات بالاخص در جنبه‌های آموزشی نمود یافته و در پیشبرد فرهنگ و گسترش آموزش‌وپرورش نوین در شهر یزد حتی در بین مسلمانان مؤثر بوده‌اند. 

خیریه‌های زرتشتی و خیرین ثروتمند بهدین بر اساس آموزه‌های دین خود و با هدف حفظ جامعه و دین زرتشتی در کشور ایران از نابودی در دوران هرج‌ومرج و نبود قدرت مرکزی منسجم آغاز به فعالیت کردند. این تشکل‌های مدون در قالب انجمن خیریه در ابتدا تحت نظارت پارسیان هندوستان و شاخه اصلی آن‌ها در این کشور شروع به فعالیت کرده و نیروهایی را آموزش دادند که در سال‌های آتی هدایت تشکیلات و اماکن و مدارس خود در شهر یزد را به آن‌ها سپردند. 

ایجاد و رشد آموزش‌وپرورش نوین، بهبود اوضاع بهداشتی درمانی- رفاهی و اقتصادی مردم مسلمان و زرتشتی با اقدامات مالی و معنوی پارسیان هند آغاز شد و تأثیرات خود را با تربیت یک نسل دانش آموخته علوم نوین بر فرهنگ مردم این شهر مذهبی گذارد. 

پیشینه و وضعیت عمومی زرتشتیان

اکثریت اقلیت مذهبی یزد را زرتشتیان تشکیل می‌دهند آن‌ها که بازمانده دین باستان ایران هستند بعد از حمله اعراب مسلمان به ایران گروهی به هند و گجرات رفته و گروهی در کرمان و یزد ساکن شدند. در دوره‌های مختلف تاریخ ایران پس از ورود اسلام از زرتشتیان اطلاعات مختصری در دست است تا در زمان صفویان که از سوی شاهان صفوی افرادی به‌عنوان کلانتر برای سرپرستی آن‌ها گمارده شدند از جمله میرزا خلیل‌الله و الله قلی بیک و محمد خلیل بیک و میرکمال الدین بندرآبادی و رفتار حکومت صفوی با آن‌ها  چندان همراه با ملایمت نبوده است. این ناملایمات و بدرفتاری با زرتشتیان ادامه می‌یابد تا دوره قاجار که زرتشتیان به جمعیتی برای باج ستانی گروه‌های مختلف بدل می‌شوند و بارها از سوی مستبدان و گاه لوطیان مورد آزار و اذیت و زورگیری و گاه حتی قتل واقع می‌شدند.که البته علت این ستم را می‌توان اندکی ناشی از تعصب مذهبی یزدی‌ها دانست.

تا این‌که در عصر ناصرالدین‌شاه با همت یکی از پارسیان هند به نام مانکجی پورلیمجی پور هوشنگ هاتریا، ملقب به درویش فانی و همیاری سفارت‌خانه انگلیس فرمان معافیت زرتشتیان از پرداخت جزیه صادر شد. در این زمان برای اولین بار در یزد انجمن زرتشتیان یا نام انجمن ناصری تشکیل شد. 

براون در سفرنامه خود واکنش زرتشتیان در برابر شرایط روز را چنین توصیف می‌کند:

یکی از چیزهایی که ضامن بقای مذهب زرتشتی‌ها بوده این تفکر است که آن‌ها آموخته‌اند که ظلم و بی‌رحمی را با اطاعت و بردباری، بهتر از مقاومت می‌توان از بین برد .

به‌طورکلی زرتشتیان در دو مقطع زمانی روی خوش نمی‌دیدند؛ در زمانی که حاکمی ظالم با دستاویز قرار دادن دین بر آن‌ها سخت می‌گرفت و درخواست باج و خراج می‌کرد و دوم در زمانی که هرج‌ومرج کشور را فرا گرفته این گروه هم بالطبع بقیه مردم به علت بی‌پناه بودن بیش‌تر مورد تجاوز قرار می‌گرفتند که سخت‌ترین این دوران بر اساس خاطرات و دست‌نوشته‌های سفرنامه نویسان اروپایی، عصر صفوی، دوران نادرشاه افشار و زمان قاجارها مخصوصاً تا قبل از انقلاب مشروطه بود. هرچند در دوره امیرکبیر، ناصرالدین‌شاه و پهلوی اول با توجه به نگاه ناسیونالیستی و تفکرات دین زدایی وی گشایش اندکی حاصل شد.

اقدامات خیریه تشکلی و آئینی زرتشتیان

با توجه به این اوضاع اجتماعی و سیاسی و با هدف بهبود شرایط زندگی زرتشتیان پارسیان هند بعد از اطلاع از اوضاع هم‌کیشان خود و بعد از دوره ناصری به مرور وارد جامعه بهدینان یزد شده و با آن‌ها ارتباط برقرار کردند در بخش اول خیریه‌های آئینی تحت عنوان گاهنبار که نوعی وقف محسوب می‌شود و در بخش دوم خیریه‌های نوین انجمنی را ایجاد کردند. هر دو دسته اقدامات خیریه در ابتدا به‌طور کامل از سوی پارسیان و با بودجه‌های مالی آن‌ها اداره می‌شد و در ابتدای امر اوضاع معیشتی و سپس بهداشتی و درمانی و آموزشی آن‌ها مورد توجه قرار گرفت.

زرتشتیان بر اساس آموزه‌های دینی خود که خیر و شادی را از آن اهورامزدا و سوگ و فقر را از آن اهریمن می‌دانستند گاهنبارها را ایجاد و گسترش دادند. گهنبار در واقع سفره‌های اطعام برای فقراست که با مراسمی مذهبی و نیایش از سوی موبدان توأم است. لازم به ذکر است که برگزاری آیین گاهنبار و شرکت در این مراسم برای زرتشتیان واجب و ترک آن موجب گناه است.

گاهنبارها که در آیین مزدیسنا روزهای رادی است. در شش مرحله در سال انجام می‌شود و این شش مرحله از آنجا نشات گرفته که هر کدام روز آفرینش یکی از آفریده‌های اهورامزداست. جشن هر گاهنبار پنج روز است که در چهار روز اول مقدمات و تشریفات فراهم می‌شود و روز آخر که از همه مهم‌تر است مراسمی با آداب و رسوم خاص بر اساس متون دینی زرتشت انجام می‌شود. در یزد در مکان‌هایی موسوم به "گمبارخونه" و یا در آتش‌کده ورهرام این مراسم برگزار می‌شود.

نحوه برگزاری مراسم گاهنبار

در خصوص نحوه برگزاری مراسم گاهنبار موبد اردشیر آذرگشسب چنین می‌گوید:

قسمت اول

((در بامداد روز اول هر چهره گهنبار، در آدریان (آتشکده) یا آتش ورهرام محل ، واج یشت گهنبار (تلاوت آفرینگان گهنبار) گرفته می‌شود. در این مراسم کلیه‌ی موبدان و عده‌ای از بهدینان حضور دارند. یکی از موبدان سراسر هفتادودو های یسنا را توأم با تشریفات می‌خواند و سایر موبدان حاضر در بسیاری از قسمت‌های یسنا با او هم‌آواز می‌شوند. پس از اتمام این مراسم که به " واج یشت" معروف است برگزاری گهنبار در خانه اشخاص انجام می‌شود.))

این آیین در یزد در آتشکده ورهرام برگزار می‌شود و سپس گهنبار در منزل اشخاص انجام می‌شود در وقف نامه‌ها گهنبارهای زیادی از سوی بهدینان وقف شده که بنا به سفارش درگذشتگان این مراسم هنوز هم در خانواده آن‌ها اجرا می‌شود .

قسمت دوم

قسمت دوم مراسم که در منزل انجام می‌شود به این صورت است:

پس از نظافت و آب و جارو کردن و پاکیزگی خانه در صفه بزرگ خانه اتاقی  موسوم به پسکم مس سفره‌ای شامل یک ظرف بزرگ آجیل شامل مخلوطی از  بادام، گردو، خرما، کشمش ، انجیر و...که لرک نامیده می‌شود هم‌چنین سبزه و گل ، مجمر آتش و بوی خوش ، آب و نان تازه (لووگ)، میوه‌جات و سایر مخلفات بنا به وضعیت اقتصادی خانواده گستره می‌شود .

موبدان در جلو سفره مشغول خواندن دعای آفرینگان می‌شوند و در ضمن میوه‌ها را باز کرده و بوی‌شان در هوا پراکنده شود . پس از پایان آفرینگان خوانی به همه شرکت‌کنندگان مقداری از مواد غذایی را می‌دهند و بقیه را بین فقرا و مستمندان از هر صنف و مذهبی که در اطراف مکان گهنبار بوده‌اند پخش می‌کنند.

در بخش دوم فعالیت‌های خیریه زرتشتیان به انجمن‌های زرتشتی می‌رسیم. پیشینه این انجمن‌ها به عصر ساسانیان بازمی‌گردد زمانی که زرتشتی گری دین رسمی ایرانیان بود انجمن‌هایی به نام" مهان" و "مازدیسنان"که دارای قدرت زیادی در اجرای لوایح سیاسی ، اقتصادی و مذهبی با ریاست موبدان موبد بود در ایران وجود داشت . پایه‌های انجمن‌های امروزی در هند و اولین بار در 1698 میلادی در پنجایت نهاده شد. پنجایت هیئت پنج نفره از سران و بزرگان زرتشتی بود که وظیفه وضع قوانین اجتماعی پارسیان ، داوری درباره دعاوی اشخاص و دادخواهی از دولت و تقسیم املاک و وجوه موقوفات پارسیان را به عهده داشت. اما از زمانی که هندوستان تحت استعمار انگلیس قرار گرفت. این انجمن‌ها با اجازه دولت انگلیس کمیته‌ای به نام حقوق پارسی تشکیل دادند و تدریجاً عملکرد آن‌ها جنبه خیریه به خود گرفت. آن‌ها علاوه بر رسیدگی به اموری چون ازدواج ، رهایی(طلاق) و مسائل ارثی به ایجاد و حفظ مؤسسات عام‌المنفعه فرهنگی و آموزشی پرداخته و ملجاً و پناهگاه اقلیت‌های مذهبی و ماًمنی برای حفظ قومیت ملی و دینی‌شان شدند.

انجمن اکابر پارسیان هندوستان

انجمن در شهر بمبئی به شماره 914 مورخ 16 اکتبر 1953 در دفتر اوقاف دولت هند ثبت و به رسمیت شناخته شده و در ایران به شماره 465 مورخ 21 خرداد 1329 به نام انجمن هیئت خیریه بهبود زرتشتیان ایران معروف به انجمن اکابر پارسیان هند در اداره ثبت شرکت‌ها و علائم تجارتی و اختراعات تهران به ثبت رسید.

در روز 11 ژانویه 1855 فرامجی نسروانجی پتل، کرست جی نسروانجی کاما جی، مهروانجی فرامجی پانده ، بهمن جی فرامجی ، فرامجی کاماجی، دین شاه مانکجی پتیت و عده‌ای دیگر از زرتشتیان ایرانی ساکن هند در خانه مانکجی نسروانجی پتیت جلسه تشکیل و شالوده انجمن را به‌منظور کمک به زرتشتیان ایران و احداث مدارس و آتشکده و بهبود وضع آن‌ها پی‌ریزی کردند و فی‌المجلس کمیته‌ای را برای اداره اعانات واصله و اعزام نماینده به ایران تعیین کردند. 

ریاست انجمن را تاکنون خانواده پتیت برعهده دارند. این خانواده از اعقاب کیخسرو ایزد یار از زرتشتیان کرمان هستند که در 1796م (1175ه.ش) به بمبئی رفت و دختر او گلستان بانو با بازرگانی به نام فرامجی پندای ازدواج کرد با همت این زن و شوهر و فرزندان آن‌ها ابتدا در سال 1834م (1213ه.ش) صندوقی جهت کمک به پناهندگان ایرانی به هند تأسیس و چند سال بعد انجمن بهبود وضعیت زرتشتیان در ایران تشکیل شد که بعدها انجمن اکابر پارسیان هند نامیده شد و معمولاً شخصی را به‌عنوان نماینده با اختیارات وسیع به ایران اعزام می‌کرد که این افراد معمولاً در دربار ایران و دولت انگلیس افراد پذیرفته شده و با تحصیلات عالیه بودند از جمله مانکجی لیمجی هاتریا، کیخسرو تیرانداز کوچه بیوکی، اردشیر جی ریپورتر، پستن جی تسگر، دستور پشوتن، فرامرز سهراب ماستر، رستم اسفندیار خان بهادری، جهانبخش دارو والا، بهرام سروش فرهمند، سهراب رستم کیانیان، سروش لهراسب. از پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیت اداره تأسیسات پارسیان به انجمن زرتشتیان تهران و یزد واگذار شد.

مانکجی به‌عنوان اولین نماینده اکابر پارسیان با چهار سفارش‌نامه از سوی دولت انگلیس به دربار ایران وارد شد. وی به‌واسطه دوستی با میرزا حسین‌خان سپهسالار که در آن زمان مأموریت سرکنسولگری بمبئی را داشت به دربار وارد شده و در نهایت با مذاکره با ناصرالدین‌شاه متن فرمان لغو جزیه در رمضان سال 1299 هجری با نفوذ رونالد تامپسون(نماینده دولت بریتانیا در ایران) و پول انجمن اکابر هندوستان  صادر شد.

در ادامه سفرش مانکجی در تعلیم و تربیت کودکان زرتشتی تلاش زیادی کرد وی بعد از تأسیس مدرسه همچنین قانون‌نامه‌ای برای مدرسه وقفی و خیریه خود نگاشت و در آن متقبل شد کودکانی که به مدرسه بیایند و پنج سال تحصیل کنند ،کلیه مخارج آن‌ها و حتی بابت  میزان کاری که آن‌ها می‌توانستند در منزل پدرانشان انجام دهند مقرری برای والدین آن‌ها منظور کند.

در سال 1882م (1261ه. ش) مانکجی سرپرستی چهارده مدرسه دخترانه را در اطراف یزد به عهده  داشت که با کمک مالی انجمن پارسیان اداره می‌شد. وی سرانجام در 1890م(1269ه. ش) در تهران در گذشت . در سال 1356 دکتر فرهنگ مهر رئیس انجمن زرتشتیان و دکتر منوچهر گنجی در تفاهم‌نامه‌ای قرار گذاشتند که تمام بنگاه‌های آموزشی اکابر هندوستان به وزارت معارف داده شود اما وزارت سالیانه تا سقف مبلغ سه درصد از ارزش عرضه و تأسیسات برای مرمت و نگهداری این ابنیه در اختیار انجمن قرار دهد که از 60 مدرسه تاکنون تنها 6 مدرسه این هزینه را پرداخت کردند.

انجمن زرتشتیان یزد

انجمن یزد به نام انجمن ناصری یزد در پنجم رجب 1309 هجری قمری به همت روانشاد کیخسرو جی خان صاحب که نماینده اکابر هندوستان بود تشکیل گردید. این انجمن مسئولیت اداره تمامی اماکن مقدسه زرتشتیان از جمله آتشکده، دخمه ، خیله ها و زیارتگاه‌ها در یزد را به عهده گرفت و وقف نامه‌های آن‌ها با امضای علمای اسلام به این انجمن سپرده شده. هم اکنون تنها انجمن فعال در شهر یزد است.

انجمن خیرخواه زرتشتیان یزد

این انجمن که به موازات انجمن ناصری در یزد فعالیت می‌کرد و بیش‌تر به امور داخلی، دینی، تجارت و فلاحت زرتشتیان رسیدگی می‌نمود و برطبق آیین‌نامه داخلی آن در امور سیاسی و مملکتی و اموری مربوط به انجمن ناصری دخالتی نداشت. تعداد اعضای آن 63 نفر بود و با حضور 15 نفر از اعضا رسمیت می‌یافت. این انجمن در عصر جمعه در منزل خسرو شاه جهان تشکیل می‌شد و در ایام مقدس و روزهای اعیاد مجلس جشن و خطابه برگزار می‌کرد ضمناً در صورت تصویب دستوران و روسای ملت زرتشتی انجمن صلاحیت داشت که در قوانین و رسومات زرتشتی تغییراتی ایجاد نماید و همه مقید به قبول آن بودند.

انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی

این انجمن در هند شهر بمبئی -به شماره 271 ب- در 14 اکتبر 1952 در اداره اوقاف بمبئی و در ایران با شماره دفتری- 463نمره 15751 -در تاریخ 21 دی‌ماه 1339 با موضوع کوشش در پیشرفت امور اجتماعی و بهداشتی و فرهنگی زرتشتیان تأسیس گردیده به ثبت رسید . دارایی آن در ایران سالیانه سی هزار روپیه و مکان آن در دبیرستان مارکار بود. مطب سررتن تاتا ، دواخانه دینا بای دسای  و زایشگاه بهمن به همت این انجمن در یزد ساخته شد.

مؤسسین انجمن، دین شاه جی جی بای ایرانی، پستن جی ، خورشید جی ایرانی، به مرد انوشیروان یزدانی، شاپور کیخسرو کوچه بیوکی ، گشتاسب خداداد خودی کلاه کوچه بیوکی، خسرو رشید ایرانی بودند.

برای مطالعه :

کمک‌هایی که به هدف نمی‌خورند.!

فعالیت‌های انجمن‌ها در ایران

1. مدارس

از تأسیس دولت صفویه تا سال 1870م (1249 ه.ش) زرتشتیان نمی‌توانستند برای فرزندان خود مدرسه داشته باشند. کیخسرو جی خان صاحب فرزند تیرانداز کوچه بیوکی (لیسانسیه دانشگاه بمبئی در سال 1871 م (1250 ش)سرشماری دقیقی از جمعیت زرتشتیان یزد به عمل آورد وی شمار مردان باسواد و پسران باسواد هر محل را نیز مشخص و بیان نمود که بانوان ایران عموماً بی‌سواد بوده‌اند و از جمعیت زرتشتیان یزد حدود 5% فرزندان آن‌ها باسواد بوده‌اند. 

اما از نیمه قرن نوزده میلادی با همت انجمن اکابرپارسیان هندوستان و بعدها انجمن ناصری یزد و انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی در وضعیت حقوقی و اجتماعی و فرهنگی زرتشتیان تحولات مهمی رخ داد که ایجاد مدارس از سوی آن‌ها در یزد از این نوع اقدامات است. اغلب این مدارس در روستاها ساخته شده بود و دارای بودجه حدود صد تا سیصد روپیه بودند. و کاملاً به‌صورت خیریه و بدون پرداخت شهریه و گاه حتی با کمک به دانش آموزان مستضعف اداره می‌شد. در شهر یزد بزرگ‌ترین مجموعه فرهنگی آموزشی مجموعه مارکار بود که با دهش پشوتن مارکار در سال 1301 شامل مدرسه، پرورشگاه و برج ساعت ( بلدیه مسئول امور آن بود) ساخته شد.

انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی در ادامه اقدامات فرهنگی در جهت چاپ و نشر پژوهش‌های دینی بهدینان و آثار استاد ابراهیم پورداود تلاش زیادی کرد.

نحوه عملکرد مدارس زرتشتی

در بررسی نحوه عملکرد و فعالیت مدارس زرتشتی به دو مهم می‌رسیم ابتدا حضور دانش آموزان مسلمان در کنار زرتشتیان هرچند بعد از گذشت مدت زمانی آغاز شد، اما باعث شد که آن‌ها از جامعه بسته خود خارج شوند و زمینه ارتباط با مسلمانان را فراهم کنند؛ از سوی دیگر اصلاحات اجتماعی خود را وارد بطن جامعه کنند. هم‌چنین اغلب این مدارس که از سوی دهشمندان زرتشتی ایجاد شد بعد از فوت آن‌ها از سوی فرزندان‌شان حمایت شده و نمود نوعی وقف پایدار است. 

دوم آن‌که با حضور دختران در مدارس از آن‌جا که زنان بخش مؤثر و اصلی هر جامعه‌ای هستند در نوع نگرش و بینش آن‌ها تأثیر گزارده و به‌تدریج زنان را به جامعه مرد سالار آن زمان وارد کرد. اصلاحات پارسیان هند زنان را که نیمی فراموش شده از جامعه‌ی عصر قاجار بودند در بر گرفت و علاوه بر تصویب قوانین حمایتی چون عدم تعدد زوجات به تأکید بر ارتقا تحصیلی و سواددار شدن زنان پرداخت.
بانوان زرتشتی در این سال‌ها با توجه به حمایت‌های معنوی به ایجاد سازمان بانوان زرتشتی پرداخته و جلساتی را به‌صورت منظم با کلاس‌های آموزشی برگزار می‌کردند، هم‌چنین در اعزام و تربیت معلمان زن به مدارس همکاری داشتند.

معرفی برخی از مدارس خیریه زرتشتیان در شهر یزد

1-دبستان دخترانه کوچه بیوک

این دبستان توسط هرمزدیار شهریار در کنار آتشکده کهن کوچه بیوک در سال 1259 احداث گردید و به قولی دیگر توسط رستم خدادی خودی کلاه کوچه بیوکی از زرتشتیان بمبئی در 1304 در خانه‌ای در کوچه بیوک از محلات زرتشتی نشین یزد بنا شد. به نظر می‌رسد مدرسه ابتدا در 1259 در عصر ناصرالدین‌شاه بنا شده و پس از مدت کوتاهی تعطیلی دوباره توسط انجمن اکابر و رستم خودی کلاه بازگشایی شده است.

2-دبستان دخترانه ماهیاری قاسم آباد

در سال 1302 با سرمایه جزئی اهالی روستای قاسم آباد که در حدود 60 خانوار کشاورز زرتشتی دارد مدرسه‌ای دخترانه بر پا شد ولیکن چون حمایت نشد تعطیل گشت اما در 1307 با همت کیخسرو خداداد اشتری ساختمانی در خیابان مشجر این روستا بنا شد و چون ساختمان بر روی اراضی خانه بانو ماهیار آموزگار گذشته قاسم‌آباد که فرزندی هم نداشت بنا شد این مدرسه را دبستان ماهیاری نامیدند.

این دبستان چهار کلاسه توسط همایون اختر خاوری مدیریت می‌شد و مؤسس آن سرمایه‌ای را در یزد و بمبئی برای اداره آن تخصیص داده بود. با کم شدن تعداد دانش آموزان و تعطیلی این مدرسه این ساختمان با بازسازی به‌عنوان باشگاه زرتشتیان جهت انجام مراسم‌ها امروزه استفاده می‌شود.

3-مدرسه دخترانه خرمشاه

در سال 1282به همت استاد کیومرث خرمشاهی که خود آموزگار دبستان پسرانه خدادادی خرمشاه بود، تأسیس شد و با برگزاری امتحانات و نتایج درخشان دانش آموزان دختر، بانوان زرتشتی بر آن شدند که در روستاها نیز مدارس دخترانه بنا کنند. 

4-دبستان خسروی - ارباب خسرو شاه جهان

این دبستان که توسط خسرو شاه جهان و سپس دخترش سیمین بانو اداره می‌شد در سال 1275ش/1314ق تأسیس گردید. مؤسس این مدرسه گرچه خود زرتشتی بود اما برای پذیرش دانش آموزان تبعیضی قائل نمی‌گردید. وی هم‌چنین دبستان دخترانه‌ای (1282ش) تأسیس کرد که بعد از فوت وی ضمیمه دبستان دخترانه مارکار گردید.

در زمان میرزا فریدون این مدرسه طبق برنامه وزارت معارف کلاس‌بندی شد و مراسم آیین زرتشتی در مدرسه گاه اجرا می‌شد از جمله همه‌ی بچه‌های زرتشتی هر صبح از در تالار مدرسه وارد آتش ورهرام می‌شدند و یکی از بچه‌ها که بهتر از همه اوستا یاد گرفته بود صد و یک نام خداوند و سروش باج و اوستای کشتی و برساد را می‌گفت و همه تکرار می‌کردند و این سبب می‌شد که بچه‌ها از کلاس اولتا ششم همه اوستا بدانند و هر روز آن را بخوانند.

دبستان خسروی از زمان تأسیس تاکنون همیشه جهت امور آموزشی استفاده می‌شده البته در مدتی کوتاه مرکز آموزش بزرگ‌سالان بوده است.

5-دبستان دینیاری - ارباب رستم موبد خسرو صداقت

این دبستان در سال 1295ش/1324ق به نام آموزشگاه کنکاش موبدان تأسیس شد که در ابتدا اختصاص به فرزندان موبدان داشت و برنامه آن‌هم تا سال 1294 ش فقط تدریس تعلیمات دینی زرتشتیان بوده است. ارباب رستم این مدرسه را به نام فرزندش روان شاد دینیار نام نهاد وی ماهی هزار ریال هزینه مدرسه را خود پرداخت می‌کرد و برای سال18-1317 امتیاز سه کلاس متوسطه هم گرفته بود، اما به‌واسطه تأسیس دبیرستان مارکار کلاس‌های متوسطه حذف گردید و تنها به آموزش‌وپرورش نوباوگان پرداخت. در این مدرسه هزینه‌ای از سوی دانش آموزان پرداخت نمی‌شد و بعد از فوت ارباب رستم فرزندش فریدون صداقت هزینه‌های مدرسه را پرداخت می‌کرد.

در دوره پهلوی جلسات امتحان این دبستان با تشریفات رسمی و حضور مقامات اداره معاریف طبقات مسلمان و زرتشتی برگزار می‌شد، در دفتر دبستان گزارشاتی از حضور مقامات مختلف در جلسات امتحان وجود دارد. این دبستان هم اکنون به کار خود ادامه می‌دهد و مخصوص فرزندان زرتشتیان است. اما دیگر دبستان‌های زرتشتیان  به اداره آموزش‌وپرورش محول شده و سالانه باید مبلغی را به انجمن زرتشتیان پرداخت کنند تا صرف تعمیر و نگهداری مدرسه شود که تاکنون جز شمار اندکی از آن وصول نشده است. 

6-دبیرستان کیخسروی- کیخسرو مهربان رستم

این دبیرستان در سال 1268ش/1325ق  به‌وسیله کیخسرو مهربان رستم از بازرگانان زرتشتی بنا نهاده شد در ابتدا صورت مکتب‌خانه داشت البته زبان‌های عربی و انگلیسی نیز به محصلین آموزش داده می‌شد .در سال 1301ش به‌صورت دبستان درآمد و در سال 1312 به همت فرامرز ماستر به علت اینکه یزد تا آن زمان دبیرستان نداشت دبستان کیخسروی به دبیرستان کیخسروی تبدیل گشت و برای توسعه آن و تهیه ساختمان مطلوب اقداماتی انجام شد تا اینکه در سال 1315 با موافقت انجمن اکابر هند جهت توسعه دبیرستان زمینی حدود ده هزار مترمربع از طرف فرزندان مرحوم کیخسرو مهربان رستم اهدا شد و ساختمانی که تا به امروز هم استوار است ساخته شد. کیخسرو مهربان در زمان حیات قسمتی از ثروت خود را برای نگاهداری و برپاداشتن این موسسه فرهنگی به انجمن اکابر صاحبان پارسیان هند واگذار نمود تا از سود آن احتیاجات این آموزشگاه را رفع و بر طبق مقتضیات هر دوره آن را اداره نمایند. 

معلمان این مدرسه اغلب دانش‌آموختگانی بودند که مانکجی هاتریا اولین نماینده انجمن اکابر هند در ایران در تهران تعلیم داده بود. 

بعد از فوت ارباب کیخسرو مهربان در سال 1285ه.شفرزندانش  بهمن، نامدار، شاپور و کاووس که همه بازرگان بودند هزینه‌های مدرسه را متقبل شدند و مدرسه همچنان به کار خود ادامه داد. 

7-مجموعه فرهنگی آموزشی مارکار

ساختمان دبیرستان مارکار در تاریخ 17 مهرماه 1313 خورشیدی به اتمام رسید؛ کلیه زمین 70 هزار مترمربع و مقدار زمین زیربنا 2700 مترمربع بود که هزینه کل ساختمان (15هزار تومان برای زمین و 35 هزار تومان برای ساخت) را مارکار پرداخت کرد. البته مسلمانان یزد چون حاج غلام‌رضا مرشد و حاج سید ابوالقاسم رهنی نیز زمین ابتدای اراضی متصل به مارکار را به قیمت نازل فروختند و در این امر خیر همراهی کردند. معماری مدرسه تلفیقی از عرفان و حماسه است و به دست شادروان استاد جعفر و استاد مهدی قیومی بنا شد. این مدرسه شامل نه اتاق در طرفین و سالن امتحانات در وسط و راهرو در هر دو طرف و ساختمان پرورشگاه مشتمل بر سه سالن خواب و 11 اتاق برای احتیاجات و نگه‌داری 75 نفر با زیر زمین و وسایل برای فرزندان زرتشتی تأسیس گردید. هم‌اکنون مدرسه مارکار در میدان مارکار برای آموزش فرزندان کویر به فعالیت آموزشی خود ادامه می‌دهد. در این مدرسه دانش آموزان مسلمان در کنار زرتشتیان مشغول تحصیل بوده و هستند.

تا آن زمان برای دختران زرتشتی مدرسه‌ای نوین در ساختمانی مجهز مانند پسران در یزد وجود نداشت. لذا میرزا سروش تأسیس مدرسه دخترانه مارکار را به انجمن زرتشتیان ایرانی هند پیشنهاد می‌دهد. آن‌ها نیز موافقت خویش را اعلام می‌دارند. هم‌چنین معلمان مدارس جهانیان و موبدان نیز همکاری کرده و در سال 1314 دبیرستان دخترانه مارکار در ساختمان اجاره‌ای دایر شد. بعدها دو خواهر ،آدخت همسر شاپور گشتاسب و دولت همسر فریبرز نسیمی محل فعلی را به انجمن واگذار می‌نمایند.(اداره مدرسه با هر دوگروه مسلمان و زرتشتی).

پس مدرسه دخترانه مارکار در 1306 با اختلاط مدرسه موبدان و جهانیان در محله زرتشتی نشین و با مدیریت بتول اویسی و معاونت مروارید هرمز کیامنش و نظارت خانم‌ها پریزاد گودرز شاه جهان، خرمن دستور تیرانداز ،آذر میدخت رستم کی نژاد و آقایانمهربان رستم تیرانداز و شاهپور گشتاسب کی نژاد و جمشید پرویز شروع به کار کرد. 

در 1313 کلاس‌های متوسطه به مدیریت طیبه شمسی و رخشنده شاکر کرمانی و دکتر مهربان سهراب ایرانی معاون انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی ایجاد شد.

8-پرورشگاه مارکار

مارکار در سال 1301 بر آن شد که پرورشگاهی برای یتیمان یزد تأسیس نماید و پس از اقدامات اولیه که در این راه به عمل آورد. در سال 1303 ش با گروهی از پارسیان برای دیدن اوضاع زرتشتیان به یزد آمد و  پس از بازگشت به هند در شهرهای مختلف هند سخنرانی نمود و توانست مبلغ هزار روپیه برای بهبود وضع آموزش‌وپرورش کودکان زرتشتی ایران گردآوری نماید و مبلغ فوق را به ایران ارسال کند . در سال 1312 ش ساختمان عمارت آغاز و با حضور وی افتتاح گردید وی بار دیگر نیز در سال 1328 ش به مناسبت بیست و پنجمین سال خدمت پرورشگاه به ایران آمد. پرورشگاه در سال 1301 باعده 20 نفر تأسیس و روانشاد ارباب رستم شاه جهان منزل متصل به خانه مسکونی خود را به رایگان در اختیار نماینده انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی ،آقای دکتر جمشید پتل، برای سکونت یتیمان اختصاص داد . فرزندان این پرورشگاه برای تحصیل به دبستان 6 کلاسه خسروی که نزدیک به یتیم‌خانه بود مراجعه کرده و به رایگان درس می‌خواندند.

اسفندیار مرادیان که دانش‌آموز سال 1322 این آموزشگاه بوده است و بعد از فراغت از تحصیل، سمت سرپرستی و مدیریت پذیرشگاه و پرورشگاه را برعهده داشته است؛ گفت : "پرورشگاه این مجموعه برخلاف اذهان عموم،خوابگاهی شبانه‌روزی برای اسکان دانش آموزان بی‌بضاعت روستاها بود که برای تحصیل به شهر یزد می‌آمدند البته با همه امکانات ،بدون پرداخت شهریه. "

هم‌چنین در سال 1346 با کم شدن تعداد فرزندان زرتشتیان به علت مهاجرت به تهران و افزایش مدارس دولتی و پذیرش زرتشتیان در آن‌ها مقداری از اراضی مارکار فروخته شد و در حسابی برای پرورشگاه مارکار سپرده‌گذاری شد، بعدها قرار شد که این مبلغ برای اتمام کارهای ساختمانی هنرستان زرتشتیان در تهران مصرف شود.

زرتشتیان نیکوکار دیگری چون روانشاد کیخسرو خداداد اشتری قاسم‌آبادی، بهرام مهربان خداوندی، خداداد مهربان منشی نرسی آبادی و آقای اسفندیار خرمشاهی و بانو سرافراز پور چیستی دختر شهریار اهرستانی ، ارباب رستم گیو ، ارباب گودرز شاه جهان ، دکتر اسفندیار یگانگی و .... زمین‌ها و باغات و کمک‌های نقدی برای هزینه‌های پرورشگاه اختصاص دادند.

در این دوره برای اولین بار در یزد کودکستانی برای نگهداری کودکان قبل از سن مدرسه ایجاد شد که با دهش ارباب رشید ایدون و هزینه وی با مدیریت خانم بلقیس مشکیان و دو آموزگار در سال 18-1317 تعداد 50 نفر کودک قبل از سن مدرسه که مادرانشان عموماً به معلمی در مدارس مشغول بودند را نگهداری می‌کرد.

9-کتابخانه مارکار

به پرورشگاه مارکار یزد که در سال 1313 تأسیس شد بیش از دو هزار کتاب که بخش مهم آن به‌توسط دینشاه جی جی باهای ایرانی سلیسیتربمبئی و رشید شهمردان اهدا گردید که آن‌ها هسته اولیه کتابخانه مارکار را تشکیل دادند. 

2- امور بهداشتی- رفاهی

-درمانگاه سر رتن تا تا Sir Ratan Tata

به علت شرایط نامساعد زندگی در ایران در طول سده گذشته زرتشتیان به مهاجرت خود به هندوستان و مخصوصاً شهر بمبئی که یکی از مراکز اصلی زندگی زرتشتیان در هند بود، ادامه یافت.  علت بیشتر این مسافرت‌ها شرایط دشوار زندگی و گاه شرایط نامساعد جامعه برای دختران جوان بود. این افراد باید با کارهای سخت گذران امور می‌کردند و شرایط سختی داشتند. بنابراین زرتشتیان نیکوکاری که از سال‌ها قبل به هند مهاجرت کرده بودند و در آنجا دارای امکانات و ثروت زیاد بودند گرد هم آمده و در سال 1918 میلادی انجمنی با نام انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی ایجاد کردند. این اشخاص پذیرشگاهی در بمبئی ساخته و در آن به‌طور رایگان افرادی که به هند مهاجرت می‌کردند می‌پذیرفتند و تا زمانی که این افراد دارای شغل مناسب شوند به آن‌ها غذا و مکان زندگی رایگان می‌دادند. در این زمان انجمن زرتشتیان ایرانی-بمبئی تشکیل شد و ایجاد آن مصادف شد با تحریم زرتشتیان یزد از دوا و طبیب و خریدوفروش که به علت متحدالشکل کردن لباس مدارس آن‌ها صورت گرفته بود. پس چون طبیبی تا آن زمان در بین زرتشتیان یزد نبود، انجمن دکتر جمشید پتل را با مقداری دارو به ایران فرستاد دکترپتل مطب سررتن تا تا را در 1298 ه.ش در یزد تأسیس کرد. سررتن تاتا یکی از پارسیان هند بود که قدیمی‌ترین موسسه خیریه را به شکل نوین در هندوستان ایجاد کرد وی در سال 1918در انگلستان وفات کرد. بازماندگان وی  امروزه صاحب بزرگ‌ترین مجموعه کارخانه جات صنعتی در صنایع نرم‌افزار، ماشین‌سازی، استیل و فولاد و.... در هند هستند.

درمانگاه تا تا در قسمتی از زمین مخابرات یزد روبروی آتشکده یزد در خیابان آیت‌الله کاشانی امروزی برپا بوده است و پزشکان خدمتگزار آن خارجی بودند که حقوقشان را از پارسیان هندوستان دریافت می‌داشتند و بیماران را به رایگان معالجه می‌کردند. بعد از دکتر پتل، دکتر گودرز و دکتر سهراب واتچاگندی، دکتر منوچهر رستمجی در دو نوبت سه سال و سپس دکتر زال به مدت دو سال به ایران آمد. در این زمان دکتر خسرو خسروی یزدی تحصیلات خود را در بمبی تکمیل کرده و از سوی انجمن به ایران اعزام شد با پیشرفت علم درکشورمان پزشکان داخلی تربیت و در آن درمانگاه به خدمت مشغول شدند که با جلوگیری از خروج ارز دولت هندوستان این درمانگاه تعطیل شد و لوازم پزشکی آن به بیمارستان بهمن(زایشگاه بهمن گشتاسب خودی کلاه) انتقال یافت. در کنار مطب سررتن تاتا داروخانه‌ای هم با نام دواخانه دینا بائی دسائی ایجاد شد که به رایگان داروها را به بیماران مطب می‌داد. 

-زایشگاه بهمن

هرمزجی دینشاه و مانک بائی هرمزجی دینشاه از پارسیان هند بودند که نخستین زایشگاه را در 1316 ش در یزد توسط آن‌ها تأسیس شد و به یاد فرزندشان بهمن نام بهمن را بر این زایشگاه گذاردند. عکس این بانیان در سر در این زایشگاه هنوز هم موجود است. سر در ورودی زایشگاه و ساختمان مرکزی آن با مصالح آجر و گچ و پلکان‌هایی از سنگ و با سبک معماری سنتی شبیه به تأسیسات مارکار است. در نمای بیرونی ساختمان مرکزی، در دو کتیبه کاشی‌کاری شده نگاره فروهر به‌طور قرینه مشاهده می‌شود.

اولین فردی که ریاست زایشگاه بهمن را به مدت 12 سال به عهده داشت دکتر خسرو خسروی یزدی بود و بعد از آنکه به تهران آمد دکتر خدارحم بهرامی به مدت سه سال  مطب و زایشگاه بهمن را اداره کرد و پس از او فرخ بهمن جمشیدی عهده‌دار امور شد. 

در این زمان زایشگاه شیر خورشید سرخ در یزد افتتاح شد و خانم سیمین صرفه نیا ریاست آن را داشت و زرتشتیان از وسایل و دوای رایگان برخوردار بودند، اما چون نیاز به مکان وسیع‌تری داشتند مستقیماً به‌وسیله سفارت ایران در دهلی و کنسولگری بمبئی به انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی که در آن زمان میرزا سروش لهراسب نماینده انجمن بود، مراجعه و با توصیه حکمت سفیر ایران انجمن بیمارستان بهمن را طی قراردادی به مدت 10 سال به شیر و خورشید سرخ واگذار کرد.

در ادامه فعالیت‌های بهداشتی درمانی فردی با نام استاد کیومرث خرمشاهی که خود از دانش‌آموختگان دبستان دینیاری بود به آبله‌کوبی زرتشتیان اقدام کرد وی از گوساله ماده سرم آبله استخراج و در شهر و دهات به رایگان مشغول آبله‌کوبی گشت.

3-اقدامات خیریه اقلیمی

یزد به‌عنوان شهری با اقلیمی گرم و خشک در میان دو کویر بزرگ ایران شناخته می‌شود در سال‌های گذشته نیز همین شرایط مردم را به سازگاری با محیط واداشته بود. آب همواره در فرهنگ ایران زمین و به‌طور اخص در میان کویرنشینان عنصری ارزشمند بود و آناهیتا ایزد بانوی آب مقام ارجمندی داشته است. در آیین بهدینان پاک نگه‌داشتن آب از پلیدی‌ها، یکی از ارکان دین به شمار می‌رود و در اوستا یکی از یشت ها به ایزد آب پیشکش شده است. ازاین‌رو بهدینان با توجه به نگاه مردم نادان به آن‌ها در خصوص عدم طهارت به  ایجاد تأسیسات آب‌رسانی اهتمام ویژه‌ای داشتند و آب‌انبارهای زیادی به‌عنوان محلی برای نگهداری آب از سوی آن‌ها ساخته و وقف شد. اغلب آب‌انبارهایی که زرتشتیان در یزد ساختند دارای دو ورودی یکی برای مسلمانان و دیگری برای  زرتشتیان است از جمله آب انبار کیانی اهرستان و آب انبار گیو.

-آب انبار مریم‌آباد

این آب انبار به همت کیخسرو رستم، جهانگیر و خورشید فرزندان اسفندیار کیخسرو مریابادی برای بخشش روان پدرشان اسفندیار و عموی‌شان شهریار کیخسرو ساخته و دارای دو دهانه یکی برای مسلمانان و دیگری برای زرتشتیان است و با همیاری مسلمان و زررتشتیان در روزهایی که مسلمانان تعطیل هستند و از آّب استفاده نمی‌کنند مثل عاشورا و یا شهادت حضرت علی(ع) پر می‌شد. 

-آب انبار اورک

 آب انبار اورک که مخفف اسم هرمزدیار یا اورمزدیار است و در انتهای کوچه هزار درخت و مرزبانی قرار دارد هرچند امروزه آب دارد ولی آب آن بهداشتی نیست. آب انبار چهار بادگیر دارد و متروکه است و درگذشته آب آن از چشمه غربال‌بیز مهریز تامین می‌شد.

-آب انبار کیانی گل یا کیانی

به سال 1296 هجری شمسی که مصادف بوده با خشک‌سالی و قحطی شهریار بهمن کیانی بعد از تحقیق و مناسب دیدن این مکان که بر سر دو راهی اهرستان و نزدیک جوی آب وقف آباد یزد از چشمه‌های ده بالا به یزد بود و به یاد برادرش به ساخت این آب انبار دو دهنه پرداخت. بنا بر کتیبه سر در این آب انبار در سال 1300 هجری شمسی به اتمام رسید. این آب انبار هنوز هم قابل استفاده و آب آن بهداشتی است.

-آب انبار رستم گیو

این آب انبار که کار استاد حاجی علی اکبر خرمی آخوند است، در محله تل واقع است. ارباب رستم گیو در 1267 ه.ش در یک خانواده زرتشتی در یزد از پدر و مادری به نام بهمن و خرمن به دنیا آمد . رستم بهمن در مدرسه کیخسروی یزد به آموختن زبان پارسی و انگلیسی پرداخت و برای تکمیل انگلیسی به مدرسه مرسلین (ایزد پیمان) رفت. در 1287 به تهران آمد و با برادر خود گیو شاپور در شرکت یگانگی پارسیان به تجارت پرداخت در 1312 که نام خانوادگی خود را از بهمن به گیو تغییر داده بود به عضویت انجمن زرتشتیان تهران برگزیده شد و در دوره بعد به نیابت ریاست انتخاب شد. در تیر ماه 1319 او به ریاست انجمن رسید و تا چندین دوره در این مسند ماند. ارباب رستم در دوره چهاردهم مجلس به‌عنوان نماینده زرتشتیان به مجلس شورای ملی راه یافت و تا دوره 19 باقی بود. از آن پس به علت کهولت سن از نمایندگی معذور گشته و در 1342 از سوی محمدرضا شاه به‌عنوان سناتور انتصابی به مجلس سنا راه یافت. وی در جامعه زرتشتیان مصدر امور خیر زیادی است در تهران پارس آپارتمان‌هایی برای اقشار کم‌درآمد زرتشتی بنا نهاد همچنین یک آدریان( آتشکده) و تالار برای انجام امور دینی در محوطه رستم باغ ساخت .دبستان دخترانه و پسرانه و درمانگاه در کوهان دماوند و کمک‌های مالی به دبیرستان کیخسروی یزد و ایرانشهر کرمان همچنین ساخت آب انبار رستم گیو در یزد از دیگر بناهای خیرمنشانه وی بوده است. وی در 1332 سازمانی با عنوان سازمان گیو ایجاد کرد که مسئول اداره امور این بناهای عام‌المنفعه بود.

از دیگر آب‌انبارهایی که زرتشتیان در یزد ایجاد کردند می‌توان به آب انبار جمشید امانت، شاه بهرام، قلعه اسدان (بهرام رستم رشید نرسی آبادی)،خداپرست(گشتاسب خداپرست)، و آب انبار داراب خسرو اشاره کرد. 

4-اقدامات خیریه آئینی

ایجاد مکان‌هایی مخصوص زرتشتیان مانند آتشکده برای عبادت،آب‌انبارهای در مسیر زیارتگاه‌های زرتشتیان،  دخمه محلی برای نگهداری مردگان، خیله ها محلی در نزدیکی عبادتگاه‌ها برای اتراق چند روزه  و تعمیر و بازسازی عبادتگاه‌ها در اطراف یزد از دیگر امور خیری است که توسط خیرین زرتشتی انجام می‌شد. در بیشتر موارد بر سر در این اماکن کتیبه سنگی از نام فرد و تاریخ بنا نصب شده است.

-دخمه

واژه دخمه در اصل دغمه بود که به معنی جای داغ کردن و سوزاندن است و به نظر می‌رسد که این قوانین در دوران عشایری و قبل از زرتشت به عمل در می‌آمد. دخمه محلی است که زرتشتیان مردگان خود را برطبق آداب دینی در آن می‌نهادند و از وقتی که به دفن کردن در گورستان پرداخته‌اند حدود 60 سال پیش این دخمه‌ها متروک شده است. دخمه گذاری که از روش‌های قدیم مرسوم بین زرتشتیان ایران و هند است به علت ویژگی سرزمین‌شان بوده، زیرا که در آن هنگام سرزمینشان ده ماه از سال از یخ و برف پوشیده شده بود و فقط دو ماه هوای ملایم داشت. پس کندن زمین با قشر ضخیمی از یخ ممکن نبود بنابراین روش عاقلانه برای دفع اموات قرار دادن آن‌ها در جای بلند و در معرض دید مرغان شکاری بود که وندیداد آن‌ها را سگ مرده‌خوار می‌نامد. دخمه‌های زیادی در یزد است. دخمه قدیمی یزد ، دخمه مانکجی لیمجی هاتریا که در 1225 یزدگردی مطابق 1235 خورشیدی بنا شده است قدیمی‌ترین دخمه‌ها هستند. 

دخمه چم ،دخمه شریف‌آباد ( مانکجی در 1225 یزدگردی)، دخمه ترک آباد اردکان، دخمه گلستان خانم ، دخمه باستانی بین دخمه یزد و چم تفت، دخمه اله آبد رستاق از دیگر دخمه‌های شهر یزد است که امروزه همه متروک شده‌اند.

- خیله

در پایین دو دخمه و در نزدیکی پیرانگاه ها در یزد مجموعه ساختمان‌هایی ساخته شده که زرتشتیان به آن‌ها خیله می‌گویند این ساختمان‌ها گاه از آجر و گاه از سنگ و یا حتی خشت ساخته شده است خیله به چند منظور مورد استفاده قرار می‌گیرد: اتراق دوستان و آشنایان و بستگان متوفی بعد دفن وی در دخمه، حضور در مراسم پرسه همگانی به نام پرسه هماروانان ، حضور در ایام خاص در پرستشگاه‌ها و برگزاری مراسم. خیله ها هر کدام به‌وسیله افراد یک محل یا یک فرد ساخته شده است در مراسم‌های همگانی هر فرد در خیله مخصوص خود باید باشد اما در زمان‌های دیگر همگان می‌توانند از خیله ها استفاده کنند .

-آتشکده یزد(آتش ورهرام)

از مهم‌ترین بناهای مخصوص زرتشتیان که به همت گروهی آن‌ها و با نظارت برادران امانت به نامگاه پدرشان اردشیر مهربان رستم و بر قطعه زمین اهدایی این خانواده در سال 1313 ش   ساخته شد. امروزه مالکیت بنا وقفی جامعه زرتشتیان یزد است و از سال‌های گذشته  با کمک‌های مالی برخی زرتشتیان و تحت نظارت انجمن زرتشتیان یزد اداره می‌شود. 

در زمان استقرار حکومت ساسانیان فرهنگ وقف به شکلی متفاوت از امروزه رواج داشت. شاهان ساسانی در مواقع گوناگونی که با مشکل و خطر مواجه می‌شدند به زیارت آتش شاهی آذر گشسب می‌رفتند و بسیاری زر و سیم و گوهر و زمین‌های زراعی و بنده وقف آن می‌کردند. همچنین منبع مهم درآمد مغان زرتشتی املاک و مستغلاتی بود که از سوی شاه و درباریان و رجال به‌عنوان وقف به آتشکده هدیه می‌شد. اما امروزه اندیشه وقف در آئین زرتشت علاوه بر توجه به امور دینی به نیاز جامعه هم توجه کرده و در زمانی که جامعه خواستار سواد و آموزش و نگهداری بی‌سرپرستان و معیشت مردم بود به این سو سوق پیدا کرد و بدون یقین پارسیان با الگو گیری از اروپائیان این نوع نمود اصول مذهبی در جامعه امروزی را یاد گرفته بودند.

در فصل 18 از کتاب موبد رستم شهزادی که برداشت‌هایی از کتاب ماتیکان هزار داستان یعنی  "هزار ماه از قوانین مدنی ساسانیان"  به زبان پهلوی است چنین آمده در صرف وجوه یا اموالیکه برای برائت  یا امور خیریه داده شده است: 

بند 1

مالی را که برای انجام امر خیری داده شده است هرگاه دارای درآمدی باشد تنها باید درآمد آن مال را به مصرف آن کار خیر رساند ولی اگر فاقد درآمد باشد آن‌وقت می‌توان اهل مال را به‌منظور آن امر خیر خرج کرد.

بند 2

هرگاه شخصی برای صرف وجوه خیریه خود جهت مخصوصی را تعیین نکرده باشد آن را می‌توان به هر راه خیری که صلاح باشد به مصرف رساند.

بند 3

صرف وجوه خیریه به عهده شخص یا اشخاصی است که دهنده تعیین کرده باشد.

بند 4

کسی که وجهی را برای امر خیری داده است نمی‌تواند آن را به‌عنوان اشوداد (صدقه ، سکوت، خمس، خرج کفن ودفن و سایر واجبات مالی شرعی زرتشتی) صرف نماید.

بند 5

متصدیان امور خیریه حق ندارند مالی را که باید به مصرف امور خیری رسانند اصل یا بهره آن را بفروشند.

بند 6

 حق تصدی ارثاً قابل انتقال است.

بند 7

هرگاه روز یا ماه امر خیر تعیین باشد مثلاً روز اطعام فقرا یا انجام مراسم گهنبار متصدی حق ندارد آن را در تاریخ دیگری انجام دهد.

بند 8

کسی که امر خیری را از طرف دیگری به‌درستی انجام دهد چنان است که خود او نیز در آن عمل خیر شریک بوده است.

5-فعالیت اقتصادی

عموم زرتشتیان تا قبل از دوره ناصری و ورود انجمن اکابر هندوستان در یزد کشاورز بودند اما به مرور با بازشدن جامعه آن‌ها و کمک و سرمایه پارسیان به امور تجارت و بازرگانی و صرافی نیز پرداختند. در سال 1274 ه.ش خسرو شاه جهان و برادرانش پرویز، گودرز، رستم و بهرام شرکتی برای کارهای تجاری و صرافی در یزد تشکیل دادند. ابتدا عملیات بازرگانی آن‌ها مخصوص صدور پنبه بود و آن‌ها از طریق کشاورزی به تجارت رسیدند و با توسعه شرکت به امور صرافی نیز پرداختند. 

مهم‌ترین کار صرافی آنان عبارت بود از قبول سپرده و وجوه نقدی اشخاص در مقابل "بیجک صندوق " ، "قبض عندالمطالبه " نقل‌وانتقال پول در داخل کشور و خریدوفروش ارز و بروات خارجی که حتی حکومت مرکزی هم گاه به آن‌ها نیازمند بود . در دوره اول مجلس آن‌ها سعی کردند که بانک ملی را راه‌اندازی کنند که با توطئه قدرت‌های خارجی و مستبدین داخلی این امر محقق نشد و در نهایت در1291/1912 با قتل پرویز شاه جهان و تبعید خسروشاه جهان این موسسه کاملاً متوقف شد. تأسیس نخستین شرکت گوشت و شرکت سهامی کل تلفن نیز از کارهای برجسته تجارت‌خانه وی می‌توان به شمار آورد.

هدف از فعالیت‌های اقتصادی

هدف این فعالیت‌های اقتصادی که با به‌کارگیری کارگران زرتشتی در تأسیسات نوین و صنعتی و تجاری زرتشتیان آغاز شد، ارتقا وضعیت معیشتی و ایجاد رونق اقتصادی در جامعه زرتشتیان بوده است. زیرا که با قدرت اقتصادی حضور سیاسی این قشر در جامعه نمود یافته و از جمله اقدامات خسرو شاه جهان که از آزادیخواهان و طرفداران مشروطه بود را می‌توان مثال زد.

بیشتر بخوانید :

دوراهی اخلاقی خیریه و اقتصاد سرمایه‌داری

6-تأثیرات سیاسی

در انقلاب مشروطه زرتشتیان و در رأس آن‌ها ارباب جمشید جمشیدیان کمک‌های مالی زیادی به مشروطه خواهان کردند. در یزد ارباب خسرو شاه جهان، صاحب تجارت‌خانه جهانیان با آزادی‌خواهان همکاری‌های زیادی کرد و اسلحه مورد نیاز آن‌ها را از راه بندرهای جنوبی در بین مال‌التجاره‌هایشان به تهران و سایر شهرها حمل می‌کردند، اما پس از استقرار مشروطه با وجود تصویب قانون تساوی حقوق اقلیت‌ها با تلاش روسای زرتشتی چون کیخسرو شاهرخ و فتوای آخوند خراسانی، مرجع آن روز ایران، دیدگاه عمومی مردم چندان تغییر نکرد و هم‌چنان اقلیت‌ها مورد تجاوز و غارت بودند. 

یکی از اعضای جلسه مشورتی در یزد برای تعیین وکیل دوم چنین می‌گوید: ((..نگذارید زرتشتیان غالب شوند،زیرا که می‌شنوم یکی از فصول قوانین مجلس مسئله مساوات است!! بایستی در یزد زرتشتی خفیف و خوار باشد!! بروید طهران و با اهل مجلس حالی کنید که یزد سوای سایر بلاد ایران است!مثلاً می‌شنوم در شهرهای داخله زرتشتی‌ها سوار بر اسب و قاطر و الاغ می‌شوند.البسه‌ی فاخر و الوان می‌پوشند،کلاه به سر می‌گذارند، این کارها خلاف شرع است!!؟ زرتشتی بایستی قبای کرباس (مله ) بپوشد، عمامه‌ی کرباس مله به سر گذارد، اگر متمول باشد و الا...))

اما پارسیان هند با حمایت مستقیم دولت انگلیس فعالیت خود را در هند و سپس در ایران آغاز کردند. آن‌ها بعد از استعمار هند تحت نظر دولت انگلیس آسوده و فارغ از هر دغدغه شدند و چون در بعضی از امور به دولت انگلیس همراهی می‌نمودند دولت نیز در تعلیم و تربیت آن‌ها سعی وافر نمود و بعضی مشاغل دولتی هم به ایشان سپرد و تا به حدی که چند نفر از آن‌ها به عضویت دارالشورای انگلیس در آمدند...))

در قحطی سال 1288 ه.ق که در ایران اتفاق افتاد قریب دو هزار تومان وجه از پارسیان هند توسط سفارت انگلیس به زرتشتیان ایران رسید که باعث نجات این گروه شد.

ناپیرمالکوم مبلغ مسیحیت در یزد که از سوی انجمن کلیسا اعزام شده بود کتابی با عنوان پنج سال در یک شهر ایرانی نوشته او در این کتاب از آیین زردتشت سرسختانه و بسیار جانب‌دارانه حمایت کرده ، به‌صراحت می‌نویسد که زرتشتیان برای خدمت به کشورهای اروپایی جهت تشکیل هر قدرت دست نشانده در جنوب ایران آماده هستند و افزون بر آن به‌رغم اعتقادی که به برتری الهی آیین مسیحیت دارد، کوچک‌ترین تلاش برای مسیحی کردن زرتشتیان انجام نمی‌دهد و آن‌گونه که از کتابش بر می‌آید به‌طور ضمنی از آنان می‌خواهد که بر دین خویش باقی بمانند.

هرچند نگارنده به‌رغم نظر برخی مورخان که معتقدند پارسیان به‌عنوان مهره انگلیس در ایران درصدد اهداف سیاسی خاص بودند؛ چندان موافق نیست اما به‌صورت نرم آن‌ها توانسته به فرهنگ مردم یزد به‌عنوان شهری با بستری کاملاً مذهبی و سنتی وارد شده و تغییرات بالقوه و بالفعلی را ایجاد کنند و در پذیرش زرتشتیان در جامعه مسلمانان و آشنایی مسلمانان با مظاهر تجدد تأثیر به سزایی داشته باشند. این طیف با بازشدن جامعه بسته آن روزگار و رواج دادن مفاهیمی چون حقوق شهروندی و ارجحیت اخلاقی  به‌تدریج در نوع تفکر مردم چنان تغییری ایجاد کردند که این روزها یک زرتشتی به‌عنوان عضو فعال شورای شهر رأی آورده و پذیرفته می‌شود.

7-ممانعت از نابودی آئین زرتشتی گری

حضور میسیون های مذهبی مسیحی و فعالیت آن‌ها در ایران باعث شد پارسیان به تکاپو افتند تا مانع از مسیحی شدن هم‌وطنان خود شوند.

زرتشت در سروده‌هایش آموزش‌های نادرست و گمراه‌کننده را نکوهش می‌کند و می‌گوید: 

 (( ای اهورامزدای پاک ، آموزگار بد، با تعالیم مذاهب گذشتگان ، مردمانرا تحریک کرده  با آموزش‌های نادرست خویش آدمیان را گمراه و از اهداف اصلی و درست زندگانی منحرف می‌سازد. او مردمان را از توجه به‌راستی و پارسایی و اندیشه نیک بازمی‌دارد . ای خدای پاک و ای مظهر دانایی و راستی، با گفتاری که از جان و روانم تراوش می‌کند ، به درگاهت شکوه کرده، طلب یاری می‌کنم))

 اما ناگفته نماند که در طول این سال‌ها و با وجود حضور مسیحیان و کلیسای آن‌ها در یزد و مدرسه میس آیدین تنها یک نفر یزدی با نام حسن دهقانی تفتی مسیحی شد و بعدها به مقام اسقفی هم رسید البته وی از کودکی در کنار آن‌ها در یزد زندگی کرده بود.

گرچه زرتشتیان خود معتقدند که پارسیان هند با وجود زندگی در سال‌های متمادی در میان برهمنان و بودائیان هند آئین پدران خود را فراموش نکرده‌اند . امروز هدفشان در ایران تنها حفظ آئین و رهنمودهای زرتشت پیامبر مبنی بر رادی و جوانمردی و به دست آوردن بخشایش مینوی در جهانی دیگر است. و مؤسسات آن‌ها فارغ از هر دین و نژاد به روی همه‌کس باز است.

در فرگرد چهارم وندیداد  در فقرات 44-45 از داد و دهش و دستگیری هم‌دیگر می‌گوید(( اگر کسانی در رسند که خواستار چیزی باشند باید آنان را بی‌نیاز کرد از برای مستمندان باید وسائل زناشویی فراهم ساخت، به‌ویژه اگر کسی در رسد که جویای دانش دینی است و خواستارست که آئین مزدیسنا فرا گیرد و از راستی برخوردار گردد باید با او همراهی کرد و بهره‌ای از اوقات شبانه‌روز را صرف آموزش‌وپرورش او کرد، خود آن دانش‌پژوه نیز باید کوشا باشد، جز از نیمروز و نیمش خواب و آسایش بر خویشتن روا مدارد تا اینکه مانند آموزگار خویش از دستور دین و آموزش آیین  برخوردار شود.

نتیجه گیری

پارسیان هند با ورود فعال در ایران در عصر ناصری و تداوم آن در سالهای بعد در عرصه اقتصاد و فرهنگ در شهر یزد تغییرات متعددی ایجاد کردند. اقتصاد وضعیت معیشت مردم را بهبود داد و در پی آن مدارس متعدد و حضور مسلمانان در کنار زرتشتیان علاوه بر بالابردن سطح سواد مردم، فرهنگ آنها را نیز گسترش داده و معیارهایی چون حقوق شهروندی و ارجحیت تخصص با تعهد به ملت ایرانی بر دیگر معیارهای متحجرانه گذشته در فرهنگ این روزهای مردم شهر یزد وارد شد.

این مطلب برداشت و خلاصه‌ای از مقاله "تأثیر و تأثر زرتشتیان و انجمن‌های خیریه آن‌ها در گسترش فرهنگ و آموزش در شهر یزد در دوره قاجار و پهلوی اول" نوشته " مهدیه خانی سانیج  " است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده‌ و در سیویلیکا منتشر شده است.