سازمانهای غیردولتی، سازمانهای مردمنهاد یا سمنها، تشکلهایی خصوصی هستند که برای رفع آلام مردم، ارتقاء سطح زندگی و فراهمآوردن خدمات اساسی اجتماعی تشکیل میشوند، عمدتاً غیرانتفاعی هستند، معمولاً وابسته به هیچ دولتی نیستند و در سطح محلی، ملّی یا بینالمللی برای خدمترسانی یا سیاستگذاری ایجاد میشوند. به بیان دیگر، این نوع تشکیلات، سازمانهایی خصوصی را شامل میشوند که برای رفع گرفتاریها و مشکلات مردم و ارتقاء سطح زندگی آنها ایجاد میشوند و سهم بهسزایی در کاهش معضلات اجتماعی دارند. طبق گزارش سازمان ملل، در اوایل قرن بیستویکم حدود 30000 سمن در کشورهای در حال توسعه وجود داشته است. پژوهشهای انجامشده در ایران نیز گویای رشد چشمگیر سمنها، هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ گستره مسائل مورد توجه از سوی آنان است.
در ابتدای سال 1399 در استان مرکزی، 83 سمن در حوزه جوانان در معاونت فرهنگی و امور جوانان اداره کل ورزش و جوانان استان مرکزی به ثبت رسیده است، که در حوزههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، هنری و... در حال فعالیت میباشند. نکته جالب توجه اما، این است که با شیوع و همهگیری ویروس کووید19 در اواخر سال 1398 و اوایل سال 1399 که تا حال نیز ادامه داشته است، اکثر سمنهای مزبور، لااقل در بخشی از فعالیتهای خود، نقش سمنهای حمایتی را ایفا کرده و در زمان سردرگمی نهادها و سازمانهای دولتی، به حمایت، خدمترسانی و توانمندسازی اقشار محروم و حاشیهای اقدام کردهاند. افرادی که از نتایج اقتصادی سوء دوران کرونایی که به وضعیت نهچندان نابسامان اقتصادی دوران پیشاکرونایی اضافه شده بود، صدمات و لطمات فراوانی متحمل شده بودند. این واقعیتهای تجربی تاییدکننده پژوهشهای مختلفی هستند که نشان میدهند سمنهای حمایتی، نقش موثری در اشتغال گروههای ناتوان، رفع فقر و توانمندسازی محرومین داشتهاند و دولت را در رفع کمبودهای موجود و شناسایی و طرح معضلات مهم و گریبانگیر کشور یاری کردهاند.
یکی از زمینههای نقشآفرینی سمنها، فعالیتهای نوعدوستانه این نوع تشکیلات در هنگام وقوع حوادث است. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش و نحوه نقشآفرینی سمنهای جوانان استان مرکزی در خدمترسانی به محرومین در قالب دو رزمایش همت جوانانه وکمک مومنانه جهت تهیه و توزیع بستههای کمکمعیشتی در دوران یکهتازی ویروس کووید19 میباشد. جهت تحقق این هدف، توضیحاتی چند درباره سازمانهای مردمنهاد به نظر ضروری میباشد.
نقش و کارکرد سمنها در توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
لزوم طرح ایده شکلگیری تشکلهای موسوم به سازمانهای مردمنهاد، با تاسیس سازمان ملل متحد در سال 1945 به وجود آمد و ضرورت انجام امور از طریق آنها با تاسیس بخش اطلاعات عمومی سازمان ملل در سال 1946 آغاز شد. ظهور سمنها از یک سو، واکنشی به شرایط و عوامل اجتماعی و اقتصادی آن دوران، یعنی ظهور گفتمان توسعه و ناتوانی دولتها در پاسخ به نیازهای توسعهای جوامع و از دیگر سو، محصول فعالگرایی نیروهای سیاسی و تحولات در سیاست و ساختارهای نهادی دولتها و سازمانهای بیندولتی بوده است. امروزه گسترش سازمانهای مردمنهاد در کشورهای صنعتی و غیرصعتی چنان شتابی گرفته که آنها را به بازیگران مهمی در زمینه رفاه اجتماعی در سطح ملی تبدیل نموده است.
سازمانهای مردمنهاد از نظر نقش، کارکرد و توسعه، همواره در طول زمان دستخوش تغییر و دگرگونی بودهاند. عموماً سه مرحله برای تکامل سازمانهای مزبور مطرح شده است. در دوره اول، این سازمانها بیشتر معطوف به کارکردهای رفاهی و امدادرسانی بودند، چنان که برخی اندیشمندان، نخستین مرحله توسعه سازمانهای غیردولتی در دهههای 60 و 70 میلادی را رفاهگرایانه دانستهاند که به طور مستقیم به تامین نیازهای فقرا کمک میکردند. در مرحله دوم، این سازمانها خصلتی محلیتر پیدا کرده و عمده فعالیتشان معطوف به اجتماعات محلی و تامین نیازهای این قبیل اجتماعات بود. در مرحله سوم و از دهه 90 میلادی به بعد نیز، این سازمانها بهعنوان یکی از ارکان توسعه مورد توجه قرار گرفتند و نقش و کارکردشان به سطح عاملین توسعه تغییر ماهیت داد.
علاوه بر نقش و کارکرد سمنها در توسعه اقتصادی، انجام اعمال حمایتی توسط افراد و گروههای یک جامعه و تشویق سایرین به انجام چنین کارهایی، از نظر توسعه سیاسی نیز بسیار مهم و حتی موجب حمایت از جامعه مدنی و توانمندی آن میباشد.
برای مطالعه :
سازمانهای مردم نهاد در سطح جهانی
روند جهانی رشد سمنها، این سازمانها را به عنصر اجتماعی با اهمیتی در دنیا و از جمله ایران تبدیل کرده است که با مداخله در حل و فصل مسائل اجتماعی، به بهبود و رفع معضلات مختلف کمک نموده و از گروههای آسیبپذیر جامعه حمایت میکنند. سمنها همچنین، ایجادکننده بستری مناسب برای همکاری و مشارکت گروههای مختلف مردم در گرهگشایی از معضلات جامعه هستند و توان ویژهای برای کاهش فقر و توانمندسازی گروههای حاشیهای و محروم دارند. از سوی دیگر، فعالیت سازمانهای مردمی، موجب ایجاد حساسیت در جامعه نسبت به مشکلات گوناگون اجتماعی شده و شناسایی، طبقهبندی و اولویتگذاری حل این مشکلات و برآوردن نیازهای اجتماعی را در پی دارد.
سازمانهای مردمنهاد نسبت به سازمانهای دولتی از یک مزیت مقایسهای برخوردارند که از نظر سرنیا در چهار مورد به شرح ذیل قابل ارائه میباشند:
الف. مردم فقیر مناطق محروم را مورد رسیدگی قرار میدهند، جایی که دولت حضور ندارد و یا حضورش اثر بخش نیست،
ب. با هزینههای بهمراتب کمتری نسبت به سازمانهای دولتی، عملیات و اقدامات خویش را انجام میدهند، چرا که ماهیتی داوطلبانه دارند،
ج. از طریق کار مشترک با گروههای اجتماعی، مشارکت محلی را ارتقاء میبخشند و بر ابتکارات خود یاری محلی و کنترل محلی برنامهها تاکید دارند و نهایتاً،
د. متناسب با نیازها و شرایط محلی دست به نوآوری میزنند و خود را با نیازها و شرایط جدید تغییر و تطبیق میدهند.
مقایسه سازمانهای دولتی و سازمانهای مردم نهاد
به دنبال مطالب فوق باید گفت که سازمانهای مردمنهاد، جایگزین مناسبی برای سازمانهای دولتی در ارائه خدمات اجتماعی و پرکردن خلأ خدماترسانی دولتی در حوزههای گوناگون هستند و از این طریق میتوانند به کاهش میزان تصدیگری دولت در حوزه مسائل اجتماعی یاری رسانند. این سازمانها موجب فعالشدن هر چه بیشتر توان بخش عمومی جامعه شده و ظرفیتهای مناسبی برای پیشبرد مشارکتهای مردمی دارند.
سازمانهای مردمنهاد در مقایسه با نهادهای دولتی، از نفوذ اجتماعی بیشتری در جامعه برخوردارند و به دلیل بهرهمندی از ساختار مردمی و تحرک و چابکی بالا، قابلیت تبدیل شدن به مراکز کانونی جذب، سازماندهی و هدایت کمکهای مردمی را به شکلی بالقوه دارا هستند. یکی از عوامل عمدهای که مانع وجود چنین ویژگیهایی در سازمانهای دولتی است، همانا ساختار بوروکراتیک این سازمانها میباشد. ساختاری اجتماعی که متشکل از سلسله مراتبی از منزلتها و نقشهای منبعث از مقررات و رویههای صریح است و بر تقسیم کارکردها و اقتدار سلسلهمراتبی مبتنی میباشد.
1. مزایا و معایب سازمانهای دولتی
مزایا و معایب فراوانی از سوی اندیشمندان مختلف برای سازمانهای دولتی بوروکراتیک مطرح شده است. به عنوان نمونه، وبر در عین حال که سازمان بوروکراتیک را موثرترین شیوه اداره امور جامعه در جوامع مدرن میداند، آن را نیروی اجتماعی تهدید آمیزی برای جامعه در نظر میگیرد که بشریت را با آیندهای تاریک تهدید میکند. وی معتقد است که با بوروکراتیکشدن نهادها و سازمانها، انسانها کنترل مستقیم بر ابزارهای اقتصادی، آموزشی، نظامی و... را برای ساختن زندگیشان تا حدّ بالایی از دست میدهند و برای رفع بسیاری از نیازهای خود به بوروکراسی وابستگی پیدا میکنند.
طی همین فرایند است که بوروکراسی، درگیری عاطفی و شخصی افراد را به نفع تصمیمگیریهای عقلانی از بین میبرد و جهان را به جایی تبدیل میکند که غالباً بیهویت است. بوروکراسی جهانی اجتماعی را به وجود میآورد که در آن، انسانها موجوداتی وابسته و فاقد قدرت هستند، انسانهای دگر راهبری که با وابستهشدن به بوروکراسی، میپذیرند که سرنوشتشان به دست آن تعیین شده، میشود و خواهد شد. نتیجه این فرایند، اسارت در شرایطی اجتماعی است که وبر، قفس آهنیناش مینامد. چنین موضعگیریهایی نسبت به سازمانهای دولتی بوروکراتیک، حرکت به سوی تشکیل سازمانهای مردمنهاد و استفاده از آنها در جهت رفع مسائل اجتماعی را بیش از پیش مطرح و الزامی میکند.
بیشتر بخوانید :
2. ویژگیهای مثبت سازمانهای مردم نهاد
البته باید توجه داشت که سازمانهای مردمنهاد، زمانی میتوانند به اهداف مورد نظر خود دست یابند که جایگاهشان از سوی دولت به رسمیت شناخته شده باشد و قیود و محدودیتهای کمتری بر آنها تحمیل شود. در واقع، همکاری بین دولت و سازمانهای غیردولتی، هنگامی به بهترین شکل اتفاق میافتد که در یک موضوع مشخص، نهتنها هدف و روش نسبتاً مشترک، بلکه حتی ابزار نسبتاً مشابهی را نیز به کار بگیرند. لازمه این وضعیت، وجود گردش آزاد اطلاعات، برنامهریزیهای مناسب دولتی و بیطرفانه بودن سیاستهای حکومتی است.
بعلاوه، باید توجه داشت که سازمانهای غیردولتی در هماهنگی با سایر نهادهای جامعه مدنی، نهتنها رقیب ساختار سیاسی محسوب نمیشوند، بلکه در کنار حکومت و بهعنوان پلی ارتباطی میان جامعه و حکومت، میتوانند نقش موثری در کاهش آلام اجتماعی و رفع نابسامانیهای جامعه داشته باشند. همچنین، تقویت سازمانهای غیردولتی میتواند جامعه را از حالت تودهوار خارج کند و خصلتی پویا بدان ببخشد و انسجام اجتماعی را که لازمه حرکت به سوی توسعه است، افزایش دهد.
به بیان دیگر، در غیاب چنین سازمانهایی، جامعه خصلت تودهوار پیدا میکند، وضعیتی که در آن، افراد هویت فردی خود را از دست میدهند و در غیاب گروهها، انجمنها و نهادهای واسط و میانجی بین دولت و فرد، هویت جمعی خودانگیختهای ندارند. تقویت سمنها و نهادهای مدنی سبب میشود تا افراد، ضرورت فعالیت جمعی و تشخیص منافع جمعی را دریابند و بر خودخواهی و منفعتطلبی خودخواهانه غلبه کنند. علاوه بر موارد پیشگفته، سازمانهای مردمنهاد در بلندمدت با اصلاح برخی ساختارهای معیوب میتوانند به اجرای عدالت نیز یاری برسانند.
یکی از سادهترین روشها برای طبقهبندی سازمانهای مردمنهاد به شرح ذیل است:
الف. سازمانهای عملیاتی که هدف اصلیشان تدوین و اجرای پروژههای توسعه است
ب. سازمانهای حمایتی که هدف اصلیشان حمایت و دفاع از مردم در برابر یک معضل خاص است
هدف این سازمانها تاثیرگذاری بر سیاستها و رویههای نهادهای خاص مرتبط با آن معضل و مشکل است. البته باید توجه داشت که این طبقهبندی، انحصاری و مطلق نیست و بسیاری از سازمانهای مردمنهاد در هر دو بخش فعال هستند. بر همین اساس و با توجه به آنچه که در مقدمه در مورد تغییر رفتار و عملکرد سمنهای جوانان استان مرکزی در حرکت از فعالیتهای معمول خود به سوی فعالیتهای حمایتی از اقشار آسیبدیده از بیماری کرونا بیان شد، در ادامه و پس از ارائه مطالبی مرتبط با روششناسی پژوهش، اقدامات سمنهای مزبور در قالب دو رزمایش همت جوانانه و کمک مومنانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
نقش حمایتی انواع خیریهها در دوران کرونا
همانطوری که گفته شد، یافتههای پژوهش حاضر، مبتنی بر اقدامات و فعالیتهای حمایتی، داوطلبانه، خیرخواهانه و عامالمنفعه سازمانهای مردمنهاد جوانان استان مرکزی در قالب دو رزمایش همت جوانانه و کمک مومنانه است که از ابتدای وقوع بحرانهای ناشی از شیوع ویروس کووید19 در اسفندماه 1398آغاز شده و تا پایان خردادماه 1399 ادامه داشته است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که تعداد قابل توجهی از سمنهای جوانان استان مرکزی به شکل انفرادی، دوتایی و نیز، چندتایی و در قالب مجمع سمنهای جوانان در بیشتر شهرستانها به انجام اقدامات حمایتی پرداختهاند.
نکته قابل توجه این است که زمینه فعالیت سمنهای مزبور عمدتاً در حوزه فرهنگی، اجتماعی، آسیبهای اجتماعی، علمی- پژوهشی، اعتقادی- مذهبی و... بوده است که با شیوع ویروس کووید19 در جامعه و تاثیرات اقتصادی سوء آن بر معیشت مردم، بلافاصله نقشی حمایتی به خود گرفتهاند و با تهیه و توزیع بستههای کمکمعیشتی، در حد توان خود به یاری اقشار آسیبپذیر شتافتهاند. در این میان، زمینه فعالیت برخی از سمنها به اقدامات حمایتی نزدیکتر و برخی دورتر بوده است ولی تاکید نوشتار حاضر بر این نکته است که سمنهای جوانان استان مرکزی، بسیار سریع و در فاصله زمانی کم به تغییر موضع و وظیفه خود و حرکت از زمینه فعالیت مصرحشان به سوی فعالیتهای حمایتی اقدام کردهاند، امری که در سازمانهای دولتی، اگر نگوییم غیرممکن است، حداقل بسیار زمانبر میباشد.
همین امر، نشاندهنده وجود انعطاف و چابکی در سازمانهای مردمنهاد نسبت به سازمانهای دولتی و مزیتی بزرگ برای آنها به شمار میآید. کل تعداد نفراتی که در بازه زمانی پژوهش و در قالب دو رزمایش پیشگفته به فعالیت پرداختهاند 162 نفر میباشند که اقدامات خود را در نه شهرستان استان مرکزی به انجام رساندهاند.
طی اقدامات سمنهای مزبور در قالب دو رزمایش همت جوانانه و کمک مومنانه در بازه زمانی پژوهش، 6148 خانوار بستههای حمایتی کمکمعیشتی را دریافت کردهاند. بایستی توجه داشت که این اقدامات، تنها بخشی از کل فعالیتهایی است که در مدت مزبور انجام گرفته و سایر گروهها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی نیز در این بازه زمانی و در این زمینه به فعالیتهای خیر و حمایتی پرداختهاند. در هر حال، یافتههای پژوهش حاضر را در قالب جدول ذیل میتوان به شکلی مدون مشاهده کرد:
ضرورت حضور خیریهها در شرایط بحران
شیوع گسترده ویروس کووید 19 نشان داد و تایید کرد که در برخی بحرانها و حوادث، گاه عمق فاجعه آنقدر وسیع و مخرب است که دولت بهتنهایی نمیتواند به همه امور در کوتاهترین زمان ممکن و با تصمیمگیری یکجانبه رسیدگی کند. در چنین شرایطی حضور نهادهای برخاسته از بطن مردم یک جامعه بهشدت احساس میشود، چرا که باید به دنبال مدیریت بحران اجتماعمحور بود که خود، مستلزم درگیر ساختن نیروهای مردمی، بومی و محلی در برنامهریزی، سیاستگذاری، هماهنگی، کنترل و سازماندهی مدیریت بحران با هدایت دولت و کمکهای سازمانهای اجتماع محور است که همان سازمانهای مردم نهاد هستند.
در واقع، در مدیریت بحران سه نهاد اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی نقشی اساسی دارند و در بحرانهای اخیر مرتبط با شیوع ویروس کووید 19، جامعه مدنی یا همان سازمانهای مردم نهاد ثابت کردند که میتوانند همچون بخشهای دیگر جامعه و یا حتی موثرتر از آنها، در سراسر کشور به اقدامات حمایتی از اقشار آسیبدیده اقدام کنند.
همزمان و همگام با سراسر کشور، در استان مرکزی نیز سمنهای جوانان در قالب دو طرح همت جوانانه و کمک مومنانه تا اواخر خردادماه 1399 به تهیه بستههای کمکمعیشتی و توزیع آنها در میان 6148 خانوار اقدام کردهاند. کاری که شاید در این مدت زمانی و با این گستردگی از نهادهای دولتی بوروکراتیک ساخته نبود.
در این مورد باید گفت که ماکس وبر در جامعهشناسی سیاسی خویش از سه نوع مثالی سلطه سنتی، کاریزمایی و قانونی- عقلانی سخن میگوید و بوروکراسی را بهمثابه مصداق اصلی شکل سازمانی سلطه قانونی- عقلانی مطرح میکند. وی معتقد بود که بوروکراسی موثرترین شیوه اداره امور در جهان مدرن است ولی در عین حال، پتانسیل تبدیل به یک نیروی اجتماعی تهدیدآمیز را نیز داراست، چرا که در ساختارهای بوروکراتیک، انسانها کنترل خود بر ابزار برآوردنده نیازهایشان را از دست میدهند. بر همین اساس، وبر نظم بوروکراتیک دائمالتزاید را که التذاذ خودانگیخته از زندگی از آن محو شده را مترادف خلق قفس آهنینی میدانست که انسان مدرن مجبور به زندگی در آن است.
برداشت خاص نگارندگان نوشتار حاضر از آراء وبر و مواجهه با واقعیات تجربی سمنهای جوانان استان مرکزی و اقدامات آنها در دوران شیوع ویروس کووید19 در بازه زمانی مورد پژوهش، این است که چهبسا دلیبودن اقدامات مزبور و ابتنای آنها بر ارزشهای والای انسانی و عقلانیت معطوف به ارزش را بتوان عامل موفقیت بیشتر و برگ برنده آنها در مقایسه با اقدامات مبتنی بر قانون و عقلانیت معطوف به هدف سازمانهای دولتی بوروکراتیک دانست. از این نظر، سازمانهای مردمنهاد و اقدامات آنها را میتوان دارای نیرو، قابلیت و توانمندی جهت گشودن قفس آهنین بوروکراسی دانست.
در نهایت، باید توجه داشت که تکیه و تاکید بیش از حد بر سازمانهای مردمنهاد و دولتی حمایتی و خیریه و تلاش در جهت تاسیس و گسترش بیحساب و کتاب آنها، صرف نظر از سوءاستفادههای محتمل اقتصادی، میتواند موجب به محاق رفتن مطالبه برابری و گفتمان عدالتطلبی در جامعه نیز بشود و از این رو، توجه و توسعه سازمانهای مردمنهاد و دولتی خیریه، حتماً میبایست همگام و همراه با توجه دولت به توزیع عادلانه قدرت و ثروت در جامعه باشد. امری که بدون شک و به شکلی زیربنایی و اساسی میتواند به کاهش شکافهای طبقاتی و بهبود شرایط طبقات آسیبپذیر جامعه منجر گردد.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "اقدامات سمنهای جوانان استان مرکزی در تهیه و توزیع بستههای کمکمعیشتی در دوران شیوع ویروس کووید19" نوشته "ابوالفضل فتحآبادی و علی انصاری" است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید