در دنیای پرتلاطم امروز، توجه به عقلانیت و تأکید بر خردگرایی، بر احتمال ماندگاری امور میافزاید. به عبارت بهتر، جانمایه ماندگاری، خردگرایی است. نیکوکاری نیز همچون سایر افعال، نیازمند اجرایی شدن در سایه خرد است. تجلی خیر ماندگار، اهتمام به نیکوکاری خردمندانه است.
نیکوکاری خردمبنا، با هدف کلان رفع فقر و گرفتاری مردم با رعایت اصولی همچون پرهیز از خودنمایی و حفظ حرمت دریافت کنندگان خدمات، معطوف به توجه به پاداشهای اخروی بوده، در نهایت به خیری ماندگار برای بهبود سرنوشت نسلهای بعد میانجامد. گاهی عمل نیک نیز دچار چالش اسناد توهمی شده به زوال خرد و نهایتاً از میان رفتن خیریت آن عمل میانجامد.
به این صورت که فرد، با تصور بهترین بودن، جسورانه تصمیمهای گرفته شده خود را در فضای آزموده نشده، موفق جلوه میدهد و پاداشهای مادی و خارجی را درباره عمل خود، به تصویر میکشد و در نهایت با نفی دیگران و تائید تعصبآلود خود، به ناپایداری عمل خیر میانجامد.
در نظر بگیرید حالتی را که نیکوکارنمایان به مقصد اجرای برنامه نیکوکاری میرسند که برای مثال مدرسهای را افتتاح نمایند ولی ناگهان متوجه میشوند که دوربین به همراه ندارند، کار را متوقف کرده، دست خالی برمیگردند.
این پژوهش سعی دارد با ارائه مدلی خام پایداری سنتهای نیکوی خردمبنا، مفهوم اسناد توهمی در نیکوکاری را مدنظر قرار دهد.
مفهوم عقلانیت و اهمیت آن
در دنیای مدرن و دموکراتیک امروز، هیچ مشکلی به اندازه ایجاد ظرفیت برای توسعه خطمشیهای عاقلانه، مسئولانه و هدف محور، حیاتی نیست. ظرفیت یک مجموعه برای عمل عاقلانه و مسئولانه در برابر یک خطمشی معیار مهم برای تعیین کارایی پایدار آن است.
ماهیت هر خطمشی (تصمیم)، ممکن است بر پایههای نظری، واقعگرایانه و ارزشی مبتنی باشد، بهطوریکه ظرفیت مسئولیتپذیری و عقلانیت مبنایی آن را افزایش دهد.
مفروضات بنیادی مربوط به عقلانیت، از اجزای الزامی و ضروری نظریههای مربوط جامعهشناسی، روانشناسی، سیاسی و انسانشناسی است. عقلانیت، شیوهای از رفتار است که برای دستیابی به اهداف، با وجود محدودیتهایی که شرایط به ما تحمیل میکنند، مناسب است. مفروضات عقلانیت در ساخت رایجترین و محوریترین مفروضات نظریههای رفتار افراد در سیستمهای گوناگون، نقش مؤثری دارند.
عقلانیت، ممكن است به دليل پیچیدگی در رصد عملکرد هزینه و یا دیگر محدودیتهای محیطی، رو به زوال گذارد، بهطوریکه فرد كنشگر نتواند بهترين تصميم ممكن را اتخاذ نمايد، اما بیشتر رفتارها معطوف به خیرماندگار در جوامعي شكل میگیرند كه به توسعه عقلانیت در انتخابها، التزام دارند.
هرچه پایههای رفتار عقلانیتر باشد، چشمانداز امور وسیعتر است. رفتارهای غیر عقلایی، در تقابل با خردگرایی قرار میگیرد که ناظر بر اعمال محدودیتهایی است که منافع مجموعه کنشگران را به تعادل میرساند، بهطوریکه بتوانند منافع خود را در عقلانیت رصد کنند.
برای مطالعه :
خرد، جانمایه ماندگاری
خرد لازمه کارکرد پر ثمر است و مبنای ماندگاری امور، خردگرایی است. اقدام بخردانه، اقدامی است که مبتنی بر ارزشها، در چارچوب هنجارها و در راستای پیشبرد اهداف اساسی سیستم باشد. نیکوکاری نیز به منزله یک فعل بخردانه، در صورتی ماندگار است که مبتنی بر پایههای عقلانیت باشد.
آنچه به تزلزل در ماندگاری منجر میشود و اساساً مفهوم خیر و برکت را بیمفهوم میکند، دوری جستن از خرد به هر نحوی از انحاء است. روابط سه سویه خرد، نیکوکاری و ماندگاری در مدل خام پایداری سنتهای نیکو به شرح زیر مدنظر قرار میگیرد و جزئیات این مدل نیز در مباحث بعدی تشریح میگردد.
نمودار 1. پایداری سنتهای نیکو
خردمبنایی نیکوکاری
نیکوکاری خرد مبنا با اصول توضیح داده شده در ذیل تعریف میگردد:
الف) حل بنیادین فقر و گرفتاری
هدف بنیادین نیکوکاری خرد محور، حل بنیادین فقر و گرفتاری است. به عبارت بهتر، هدف اساسی، چشمانداز و رسالت امور خیر، میبایست معطوف به حل بنیادین و ریشهای مشکلات جامعه باشد. با این تعریف، بر ضرورت توجه به فقر و پیامدهای تسلسلی منتج از آن، تصریح میگردد.
برخورد موضعی با فقر، جامعه را در معرض تشدید آن قرار میدهد و چهبسا موجب تضعیف برخی سازوکارهای طبیعی شود. برای مثال با مداخله دولت، مردم از اقدامات خود فاصله بگیرند و بخشی از خدمات خیر به مردم به امید اقدام دولت، حذف یا تضعیف گردد.
ب) پرهیز از خودنمایی و دیگرنمایی
خودنمایی، بر خلاف ظاهرش، به معنی نوعی تحقیر خویشتن است و هر آنچه به حقارت هویت درونی انسان بیانجامد، جز فروکاهیدن خرد نتیجهای در بر نخواهد داشت و دور شدن از مبانی عقلانیت، همانگونه که اشاره شد ماندگاری نیکوکاری را از میان برده و اساساً پایههای خیرخواهی را زیر سؤال میبرد.
نمودار 2. تأثیر خودنمایی در زوال خرد
ج) حفظ حرمت دریافت کنندگان خدمات
برکت کار خیر، در حفظ کرامت و احترام به آبروی دریافت کنندگان کمک هاست. هرگونه اقدامی که عزت نفس و آبروی نیازمندان به نیکوکاری را از میان ببرد، شئون انسانی را بهطور کامل نادیده گرفته است. از بین رفتن شئون انسانی، نتیجه دوری از خردورزی است و همچنین مانند یک دور باطل، خود علت خرد گریزی خواهد بود.
د) تأکید بر پاداشهای داخلی
پاداشهای داخلی بسیار مهم و برانگیزانندهاند و بهویژه در اهتمام به امور خیر مؤثرند. از مصادیق توجه به پاداشهای داخلی، میتوان به احساس ایجاد خیر ماندگار، احساس توسعه باقیات صالحیات و پیامدهای تسلسلی نیکوکاری،ُ اشاره کرد.
منظور از پیامدهای تسلسلی نیکوکاری تشویق سایرین به انجام خیرات در سایه خرد است که مهمترین نتیجه آن، کاهش آمار فقر و به تبع آن کاهش فسادهای منتج از فقر است. جامعه سالم، تجلی همدلی، خردورزی، نوعدوستی، اقتصاد فسادستیز و نهایتاً نیکوکاری خردمندانه است.
ه) عطف توجه به پاداشهای اخروی
خیرماندگار، معطوف به نگاه به آخرت و امید داشتن به پاداشهای دور برد اخروی است. فرد نیکوکار، با هدف کمک به هم نوع، از لذتهای کوتاه مدت دنیوی خود کاسته و با امید به آرامش اخروی، در پرتو عقلانیت، اقدام به امر خیر مینماید.
خرد، راهنمای انجام افعالی در ورای پاداشهای کوتاهمدت است. افعالی که سطح آرامش و آسایش جمعی را تحت تأثیر قرار میدهد.
و) ملاحظه پیامدهای تسلسلی و آثار سوء اجتماعی
مبتنی بر پایههای اصیل خردگرایی، میتوان اقداماتی که آثار مخرب اجتماعی در بر دارد را شناسایی کرد و با ملاحظه و یا پیشبینی پیامدهای تسلسلی آنها، از نتایج زیانباری که در سطح کلان به بار میآورند جلوگیری نمود.
درک پیامدهای تسلسلی بسیار مهم است و نیاز بهدقت و تدبیر و کاربست ابزاری کارآمد دارد.
ح) دغدغه اثرگذاری پایدار
نیکوکاری اگر با هدف ماندگاری و مبتنی بر دغدغه اثرگذاری پایدار باشد و از طریق عقلانیت به اجرا برسد، به معنای واقعی خود نزدیکتر شده، به اهداف خود نائل میگردد.
فرد نیکوکار، باداشتن دغدغه ایجاد جامعهای سالمتر که در آن، فقر به حداقل خود رسیده باشد، مبادرت به امر خیر مینماید. به عبارتی، اگر داشتن هدف والا و نگرانی درباره آینده نسل بعدی، انگیزاننده فرد نیکوکار باشد، در آن صورت عمل او به خیر ماندگار تبدیل میشود.
نمودار 3. عوامل مؤثر بر شکلدهی جامعه سالم
نمودار4. عوامل مؤثر بر نیکوکاری خرد مبنا و اخلاقی
بیشتر بخوانید :
نیکوکاری و پدیده اسناد توهمی
منظور از اسناد توهمی، آن است که فرد تصور میکند بهترین است. او شجاعانه و به دور از سنجههای خردمندانه، تصمیمگیری میکند و بر این تصمیمها، پا فشاری دارد و با این عمل نابخردانه، منابع مورد استفاده را بر باد داده و نتایج نادرستی نیز میگیرد.
در چنین حالتی، فرد با تصور برترین بودن، تصمیم نادرست خود را در فضایی که آزموده نشده و بدون ارزشیابی است، موفق جلوه میدهد. بهطورکلی، اسناد توهمی در نیکوکاری، نقطه مقابل نیکوکاری خرد مبنا بوده، پیامدها و مصادیق آن در تقابل با یکدیگر قرار میگیرد.
پیامدهای اسناد توهمی در نیکوکاری
پیامدهای اسناد توهمی در نیکوکاری عبارتاند از:
- سهلانگاری در توجه به بنیانها و ریشهها
- تمایل به خودستایی و دیگرستایی
- بیتوجهی به حرمت انسانهای دریافتکننده خدمات،
- تمایل به پاداشهای خارجی
- تمایل به پاداشهای مادی
نمودار 5. عوامل مؤثر بر اسناد توهمی در نیکوکاری
خطمشیگذاری تعالیگرا برای رسیدن به توسعه خیرماندگار
خیر ماندگار، الزاماتی دارد که برای توسعه یک جامعه خردمند ضروری است، سیستم خطمشی گذاری تعالی گرا، باید خردمبنا باشد، بهویژه آنگاه که مترصد توسعه خیر ماندگار است.
این خطمشی گذاری با هدف پرهیز از ریاکاری، تقویت اعتماد به نفس، تقویت خود اتکایی، زایندگی و استمرار عمل خیر، شناسایی ریشهها و مبانی و تربیت افراد خردمند، صورت میپذیرد.
خطمشی گذاری تعالی گرا با بهرهمندی از مبانی عقلانیت و خردگرایی منجر به خیر ماندگار شده، نهایتاً به توسعه ماندگار در جامعهای خرد سالار نزدیک میگردد.
نتیجهگیری
نیکوکاری پایدار و خیر ماندگار، ناگزیر باید خردمبنا باشد زیرا التزام به خرد برای ماندگار شدن ضروری است.
منظور از خرد محوری در اینجا شناسایی ریشههای فقر ، شناسایی نیازمندان حقیقی و مقتدر کردن ایشان بهمنظور از بین بردن پایههای فقر و ترویج نیکوکاری مبتنی بر عقلانیت است. شیوههای مورد استفاده باید قابل تکرار و استمرارپذیر باشد. استفاده از الگوهای یک بار مصرف و هیجان افزایی موقت برای کمک به فقرا، خردمندانه نیست.
ترویج کار خیر، همانند توسعه یک فرهنگ، نیازمند اقدامات اصلاحی تدریجی و برنامهریزی دوربرد در پرتو عقلانیت است.
بنابراین خطمشی گذاری برای توسعه خیر ماندگار باید بهگونهای باشد که خردگرایی را مبنا قرار داده، به اتخاذ خطمشیهایی بیانجامد که متضمن بازگشت به عقلانیت بوده، پایداری را هدف قرار داده و بهویژه، باید از اسناد توهمی مبرا باشد و فرهنگ عقلانیت را بیشازپیش ترویج نماید. از مصادیق اسناد توهمی میتوان به این موارد اشاره نمود:
بزرگنمایی کار کوچک و اتکا به کاری خودبافته و خودتراویده فاقد اثر پایدار، خودشیفتگی افراطی و مرید خویشتن شدن، مبادرت به نیکوکاری، به منزل اقدامی تصنعی شبیه وظایف اداری، گرایش به کمکهای زینتی، مثل ورزشگاه ساختن برای اقشار بیخانمان (بدون توجه به اولویتهای زندگی آنان) است.
اسناد توهمی و خودشیفتگی ناشی از آن امری بسیار خطرناک است. تصور کنید روستایی را که در آن چندین مسجد ساخته میشود، حال آنکه هنوز مدرسهای ندارد. یا نذوراتی که هزینهها و اسرافهای گزاف آنها، از برکات روزیرسانی آنها بیشتر است.
همچنین انجمنها و کمیتههایی که فقط به رفع نیازهای ظاهری افراد میپردازند و از توانمندسازی ایشان غفلت میکنند یا سازمانهایی که در پرتو نیکوکاری ظاهری به اقدامات منفعت طلبانه گروههای صاحب نفوذ اهتمام مینمایند.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "خیرماندگار در چالش اسناد توهمی و تجلی عقلانیت در نیکوکاری"؛ نوشته "علی اصغر پورعزت" و "نیلوفر کوکلان" است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید