امور خیرخواهانه و نیکوکاری از دیرباز در هر جامعهای با هر انگیزهای از جایگاه خاصی برخوردار بوده است. در کشورهای مختلف این امر را به وضوح میتوان دید و یکی از وجوه اجتماعی برای افراد محسوب میشود. از آنجا که این امور از مسائل اجتماعی و جزء مشارکتهای اجتماعیست بازتاب آن در ادبیات مانند مسائل دیگر اجتماعی مشاهده میشود.
این پژوهش به بررسی انگیزههای امور خیرخواهانه و چگونگی بازتاب این مسئله در ادبیات به روش کتابخانهای، اسنادی و تحلیلی پرداخته است. منظور از امور خیرخواهانه در این پژوهش "مفهمومی عام است که شامل هر نوع کار خیری اعم از مادی و غیر مادی میشود."
از نتایج این تحقیق انگیزههای انجام این امور است که به سه دسته :
- انگیزههای دینی و مذهبی،
- انگیزههای روانشناختی،
- انگیزههای اجتماعی،
تقسیم و برای هر کدام در ادبیات مصادیقی بیان شده است. انگیزههای دینی و مذهبی خود به دو دستۀ:
- سفارش دین در باب نیازمندان،
- انگیزۀ دریافت پاداشهای اخروی و دنیوی،
تقسیم میشود. انگیزههای روانشناختی، ریشههای عمیقتری دارد که به دستههای متعددی تقسیم میشود. از جنبه روانشناختی مسائلی چون:
- حس نوعدوستی و همدلی،
- احساس مسئولیت اجتماعی،
- حمایتهای عاطفی،
- میل به بقا و حس جاودانگی بشر،
- نیاز انسان به رابطه و تعامل،
- دستیابی به حس خوشبختی،
- انجام کارهای خیرخواهانه بهمنظور کاهش گناه،
مطرح میشود. از جنبه انگیزههای اجتماعی نیز با توجه به اینکه بشر، یک موجود تقریباً اجتماعی است پس تمایل به مشارکتهای اجتماعی دارد. در زمان بعد مشروطه در شعر فارسی میبینیم که توجه شاعران به جامعه سطح عوام و مشکلات آنها جلب شده بنا براین در شعرهای اکثر آنها مسائلی چون:
- توزیع برابر ثروت،
- کمک به هم نوع ،
- بیان ظلم و فقر برای ترغیب مخاطب در جهت مشارکتهای اجتماعی،
بیشتر مرکز توجه است.
آشنایی با مفهوم واژه «خیر»
واژه «خیر» در لغت به کارهایی اطلاق میشود که دلپسند و مرغوب است. راغب در مفردات میگوید:
"خیر آن است که همه بدان رغبت کنند؛ مثل عقل، عدل، فضل و ...، که در مقابل آن شرّ است."
مشاركت در امور خیرخواهانه ميتواند در گستره وسيعي از دیدگاههای جامعهشناسانه قرار گيرد. برخي دیدگاهها این رفتارها را بهعنوان انگيزه و حالتي ذهني در نظر گرفتهاند و برخي ديگر به آنها بهعنوان تظاهرات رفتاري نگاه کردهاند و آنها را يك پيامد ذهني كسب شده تعبير نمودهاند.
اين تقابل دیدگاهها، در تبيين رفتارهاي افراد، طيفي را تشكيل میدهند كه از یکسو تأکید بر جنبههای فردي و شخصيتي (زيستي، روانشناختی) و از سوي ديگر تأکید به جنبههای فرا فردي (جامعهشناختی) گردیده است.
برای مطالعه :
ادبیات در معنای عام کلمه علاوه بر متون ادبی به هر نوشتهای از جمله اسناد، اعلامیهها، بخشنامهها و دیگر آثار علمی و فلسفی اطلاق میشود. به سخن دیگر هر نوع نوشته و نظم و نثری که در شرایط زمانی و مکانی خاصی و توسط نویسندهای خاص نگاشته شده است.
از طرف دیگر جامعهشناسی هم وظیفه شناخت و توصیف پدیدههای اجتماعی را دارد. دکتر روحالامینی معتقد است «جامعهشناسیِ» ادبیات، جامعهشناسی متن ادبی است، اما پیدا کردن مسائل اجتماعی در آثار ادبی «اجتماعیات در ادبیات» نام دارد.
در مراحل اولیه، اجتماعیات در ادبیات، استخراج مضامین و موضوعات اجتماعی در ادبیات فارسی بود. در این پژوهش نیز از این منظر انگیزههای امور خیرخواهانه در شعرِ دوره مشروطه، بهعنوان یکی از مضامین اجتماعی در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار میگیرد، اما از دو منظر "انگیزههای دینی و مذهبی" و "انگیزههای روانشناختی" جزء مطالعات بینرشتهای در ادبیات محسوب میشود.
تاکنون پژوهشی جامع درباره این موضوع ارائه نگردیده و مطالبی پراکنده در بعضی مقالات مانند «در جستجوی خوشبختی» از محمد کاظم مصباح موسوی و مقاله «تحلیل روانشناختی دیدگاه مولوی در موضوع نوعدوستی» از محمد کاویانی وجود دارد. در پژوهش حاضر ابتدا انگیزهها را شناسایی خواهیم کرد سپس چند مصداق از شعر فارسی برای آنها بهعنوان مثال ذکر خواهد شد.
انگیزههای امور خیرخواهانه
بشر در طول زندگی خود در تعامل با همنوع خود بوده است و از این منظرگاه کوچکترین کاری که برای این هم نوع انجام داده با هر انگیزهای کار نیک محسوب میشده. فلسفه وجودی سازمانهای مردمنهاد و مؤسسات خیریه نیز استفاده از ظرفیت مشارکت مردمی است که با انگیزههای نوعدوستی و انگیزههای اعتقادی و مذهبی و با هدف حل مسائل اجتماعی در حوزههای مختلف فعالیت کردهاند.
شواهد تجربی تأیید میکند که فعالیتها و اقدامات خیرخواهانه تا حدود زیادی ریشه در باورها و اعتقادات شهروندان دارد و باورهای فرهنگی و اجتماعی بهعنوان خمیر مایۀ شخصیت جوامع و ملتها در گرایشهای نوعدوستی و رفتارهای داوطلبانه و نیکوکارانه شهروندان بسیار مؤثر است. از مهمترین انگیزههای انجام امور خیر عبارتند از:
- انگیزههای دینی و مذهبی،
- انگیزههای روانشناختی،
- انگیزههای اجتماعی
1. انگیزههای دینی و مذهبی
در مطالعهای که تحت عنوان تأثیر مذهب روی فعالیتهای خیریه در کانادا انجام شد، یافتههای تحقیق، تأثیر تعلقات و باورهای مذهبی را در گسترش فعالیتهای خیریه و داوطلبانه تأیید میکند.
بر اساس یافتههای به دست آمده شهروندان کانادایی با اعتقادات مذهبی قوی در مقایسه با سایرین مشارکت بیشتری در فعالیتهای خیر و کمک به اقشار آسیبپذیر داشتهاند.
همچنین وانگ و گرادی بر این باورند که باورهای مذهبی از عوامل تعیین کنندۀ کنشهای داوطلبانه و افزایش کمکهای خیریه و بشردوستانه است. شهروندان معتقد به باورهای مذهبی تمایل بیشتری دارند تا کمکهای خیریهشان را در اختیار قشرهای آسیبپذیر و معلولان قرار دهند.
باتوجه به این مطالب میتوان گفت یکی از مهمترین انگیزههای امور خیرخواهانه انگیزههای دینی و مذهبی ست. در این بخش ما این انگیزهها را به دو دسته تقسیم کردهایم و برای آن نمونههایی از نمود این انگیزه را در شعر فارسی آوردهایم.
سفارش دین در باب کمک به نیازمندان
نیکوکاری و دهش، سفارش همۀ دینها و آیینها از آغاز تاکنون بوده است، چه ادیان باستانی ایران و چه دین اسلام از اینرو است که در جای جای این سرزمین، بناهای خیر و عامالمنفعه ساخته شده است.
این بناها به وسیلۀ پادشاهان، فرمانروایان و یا دولتمندان به انگیزۀ خوشنودی یزدان، اهورمزدا و یا روان آمرزی
نیاکان، در گذشتکان و بستگان ساخته میشد و کماکان این اندیشه نیک در طول تاریخ پابرجا مانده است. سفارش به نیکی از منظر دین اسلام از جایگاه والایی برخوردار است بهطوریکه آیات و روایات متعددی در این زمینه میتوان مشاهده کرد.
پروردگار حکیم در آیات متعددی از قرآن کریم انسانها را تشویق و ترغیب به سبقت و سرعت گرفتن در خیرات نموده است. برای به دست آوردن معنا و مصداق خیرات، یکی از آیاتی را که در آن دستور به پیشی گرفتن در خیرات داده شده آیه 148 سوره بقره است:
«وَ لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»
"هر طایفهاى قبلهاى دارد که خداوند آن را تعیین کرده است (بنابراین، زیاد درباره قبله گفتگو نکنید! و به جاى آن،) در نیکىها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید! هر جا باشید، خداوند همه شما را (براى پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز،) حاضر مىکند زیرا او، بر هر کارى توانا است."
این آیه پیرامون گفتوگوی مردم در مورد تغییر قبله نازل شده است که خداوند حکیم، آنان را از این گفتوگو نهی میکند و دستور به سبقت در نیکیها و اعمال خیر میدهد.
در آیه ۳۴ سوره توبه نیز اشاره شده است:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّ کَثِیرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ»
"اى کسانى که ایمان آوردهاید بسیارى از دانشمندان یهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مىخورند و [آنان را] از راه خدا باز مىدارند و کسانىکه زر و سیم را گنجینه مىکنند و آنرا در راه خدا هزینه نمىکنند ایشان را از عذابى دردناک خبر ده"
پیامبر اکرم (ص):
«ما نقَصَ مالٌ مِن صدَقهٍ قطّ فَأُعطُوا وَ لا تَجَبُنوُا»
"هیچ گاه مال انسان با صدقه کم نخواهد شد، پس بدهید و نترسید"
**********
بیهوده نقدِ عمر مکن صرف کیمیا پاینده، مالِ فانی خود از زکات کن
(دیوان صائب: غزل 6374)
یکی از مواردی که دین مبین اسلام در باب نیازمندان سفارش زیاد نموده در باب نیکی و کمک به ایتام است؛ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
«اِنّ اليَتيمَ اِذا بَكي اِهتَزَّ لِبُكائِهِ عَرشُ الرَّحمنِ!»
"وقتي يتيم گريه ميكند عرش خداي رحمن به لرزه درميآيد!"
«الا تا نگريد که عرش عظيم بلرزد همي چون بگريد يتيم»
(بوستان سعدی)
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):
«مَنْ ضَمَّ يَتيماً لَهُ أوْ لِغَيْرِهِ حَتّي يُغْنيهِ اللَّهُ عَنْهُ وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّهي.»
رسول خدا (ص) در حدیث 3033 از نهج الفصاحه، فرمودند:
"هر که يتيم خود يا ديگري را سرپرستي و ياري نمايد تا اين که خداوند او را بينياز سازد، بهشت بر او واجب است."
یکی خار پای یتیمی بکند ،بخواب اندرش دید صدر خجند
همی گفت و در روضهها می چمید کز آن خار بر من چه گلها دمید
(بوستان سعدی)
قَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع):
«أَنَّ مَنْ مَسَحَ يدَهُ عَلَى رَأْسِ يتِيمٍ تَرَحُّماً لَهُ كتَبَ اللَّهُ لَهُ بِعَدَدِ كلِّ شَعْرَهي مَرَّتْ عَلَيهَا يدُهُ حَسَنَهي»
حضرت علی(ع) در بحارالانوار فرمودند:
"هـر مـرد و زن با ایمانی که دست نوازش بر سر یتیمی بکشد، خداوند رحمان به هر تار مویی که از زیر دست او بگذرد برایش ثواب مینویسد"
**********
پدر مرده را سايه بر سر فکنغبارش بيفشان و خارش بکن
نداني چه بودش فرومانده سختبود تازه بي بيخ هرگز درخت؟
(بوستان سعدی)
عنایت قرآن کریم بر توجه به دیگران، به حدی است که انفاق و گرهگشایی از کار دیگران را از شرایط مهم بهره جستن از روح هدایتگری قرآن میداند. چنانکه خداوند در آیههای 2 و 3 سوره بقره میفرماید:
آن کتاب [قرآن] که تردیدی در آن راه ندارد، مایه هدایت پرهیزکاران است. [پرهیزکاران] کسانی هستند که به غیب [یعنی آنچه از حس، پوشیده است] ایمان دارند و نماز به پا میدارند و از مواهبی که روزیشان دادیم، انفاق میکنند.
بنابراین آیات خداوند، آنهایی را هدایت میکند و کسانی را از شهد شیرین حقایق خود مینوشاند که در کنار ایمان به غیب و به پاداشتن نماز، اهل انفاق و در اندیشه احسان و خدمت به دیگران نیز باشند.
چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان
تو همچو باد بهاری گرهگشا می باش
حافظ
پاداش امور خیر و نیکی در دنیا و آخرت
از جمله آثار نیکوکاری و انجام امور خیر پاداشی ست که چه در دنیا و چه در آخرت نصیب فرد میشود. در آیات و روایات بسیاری برای کار خیر پاداش مطرح شده که گاه این پاداش خیر و خوبی برای فرد در دنیا و گاه آخرت است گاه نیز این پاداش خوشنودی خداوند است که فرد با این انگیزه والا کار خیری را انجام میدهد.
خوشنودی آفریده، مایۀ خرسندی آفریدگار یکتا بخش است. در آيه 30 سوره نحل میفرماید:
«و قيل للذين اتقوا ماذا انزل ربكم قالوا خيرا للذين احسنوا في هذه الدنيا حسنه و لدار الاخره خير و لنعم دارالمتقين»
"و هنگامیکه به پرهيزگاران گفته میشد: پروردگار شما چه نازل كرده است؟ میگفتند: خير و سعادت براي كساني كه نيكي كردند در اين دنيا نيكي است و سراي آخرت از آن هم بهتر است و چه خوب است سراي پرهيزكاران"
همچنین نیز در مورد اجر و پاداش دنيوي احسان و نيكوكاري در آیه 148 عمران میفرماید:
«فئاتهم الله ثواب الدنيا و حسن ثواب الاخره و الله يحب المحسنين»
"خداوند پاداش اين جهان، و پاداش نيك آن جهان را به آنها داد و خداوند نيكوكاران را دوست میدارد.»
تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
سعدی
**********
«نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت بدی را بدی باشد اندر خورت
چو نیکی نمایدت کیهان خدای تو با هر کسی نیز نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد ز بد گردد اندر جهان، نام بد
وگر بد کنی، جز بدی ندروی شبی در جهان شادامان نغنوی»
فردوسی
*********
انبیا تو را گفتند نیک باش و نیکی کن تا که نیکویی بینی از اماثل و اقران
بهار
**********
حدیث درست آخر از مصطفی ست که بخشایش و خیر دفع بلاست
سعدی
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
"به درستی که برای خداوند، بندگانی است که آنها را برای برآوردن حوائج مردم برگزید که مردم برای رفع حوائج خویش، به آنها پناه میبرند، این بندگان فریادرس، از عذاب خداوند در امان خواهند بود"
تیرهروزان جهان را به چراغی دریاب
که پس از مرگ ترا شمع مزاری باشد
صائب
**********
حدیث درست آخر از مصطفی ست که بخشایش و خیر دفع بلاست
سعدی
در تمام ابیاتی که مشاهده کردیم نیکی، احسان و انجام امور خیر به نحوی باعث پاداشی نیک برای فرد در دنیا یا آخرت میشد.
2. انگیزههای روانشناختی
بر اساس رویکرد رفتاری دگر خواهی صرفاً به عقاید واقعی ارائهکنندگان کمک توجه میکند. از این منظر کنش خیرخواهانه بر اساس پیامدهایش سنجیده میشود.
اگر نتایج بتواند تا حدی نیازهای دیگران را برآورده کند به عنوان دگرخواهی انسان گرایانه تلقی میشود. برخی بر این باورند، نوعدوستی فداکاری را در کنه خود دارد، امّا واضح است در رفتار کمکرسانی به دیگران، بیش از عنصر فداکاری، خود مسئولیتی و دغدغه خاطر، برای دیگران مطرح میشود.
این عناصر هنجارهای اجتماعی را منعکس میسازند و فرض بر این است که این نوع رفتارها برای ارتباط و پیوند ضروری است. انگیزههای انجام امور خیر از نظر روانشناختی گستره وسیعی دارد که میتوان در ابعاد مختلفی آن را بررسی کرد.
بیشتر بخوانید
در اینجا مهمترین این انگیزهها با توجه به مطالعاتی که تاکنون انجام شده بیان میشود:
- نوعدوستی،
- حس جاودانگی و میل به بقا،
- دستیابی به خوشبختی بر اساس نظریه ارسطو،
- انجام امور خیر بهمنظور کاهش گناه،
نوعدوستی
در علم روانشناسی اجتماعی، که در پی دستیابی به علل پدید آمدن رفتار، احساسات و افکار افراد در موقعیتهای اجتماعی و نیز شناخت چگونگی هر یک از آنهاست، اینگونه رفتارها را رفتارهای حمایتی مینامند و مراد، دستهای از رفتارهای اجتماعی است که ماهیت تعاون دارد؛ مانند:
- دوستی،
- همدلی،
- فداکاری،
- و غیره.
این رفتارها اغلب به عنوان رفتاری داوطلبانه در جهت منافع دیگری، مانند کمک، همکاری و دلجویی کردن تعریف میشود. معروفترین شعر فارسی که معرف این ویژگی است و بشر را به نوعدوستی و کمک به هم نوع دعوت میکند از سعدی ست:
بنیآدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
سعدی
مولانا نیز در جای دیگر همین مضمون را عنوان میکند:
بر مسلمانان نمی آری رحم مؤمنان خویشند و یک تن شحم و لحم
رنج یک جزوی زتن رنج همه است گر دم صلح است یا خود ملحمه است
مثنوی
در ابیات زیر مولانا به تشریح به توصیف روحیات افراد نوعدوست میپردازد، این افراد هر جا کسی را نیازمند کمک ببینند به یاری او میشتابند و به سبب محبت زیاد نسبت به هم نوع خود بدون چشمداشت و انتظار پاداش کمک میکنند:
شیر مردانند در عالم مدد آن زمان کافغان مظلومان رسد
بانگ مظلومان ز هر جا بشنوند آن طرف چون رحمت حق میدوند
آن ستونهای خللهای جهان آن طبیبان مرضهای نهان
محض مهر داوری و رحمتند همچو حق بیعلت و بی رشوتند
این چه یاری میکنی یک بارگیش؟ گوید از بهر غم و بیچارگیش
مثنوی
میل به بقا و جاودانگی
انسان، دوست دارد موجودی جاودانی باشد. لذا از فنا و نابودی نفرت دارد. مرگ در حقیقت وسیلۀ انتقال به عالم دیگر برای زندگی ابدی است. تاریخ بشر نشان میدهد که حتی ناباوران به خدا و دین خود را موجودی فانی به شمار نمیآورند.
از این رهگذر، انسان دوست دارد پس از وی نامی از او در این جهان به یادگار بماند. این انگیزه درونی همواره باعث شده انسانها به دنبال راهی برای باقی نهادن نامی نیک از خود بودهاند. در زمانهای گذشته این کار به شکل ساختن آبانبارها ، پل و مهمانسرا بوده است اما امروز به شکلهای خاصی چون ساختن بیمارستان، مدرسه، کتابخانه است.
نمرد آن که ماند پس از وی به جا پل و برکه و خوان و مهمانسرا
سعدی
در ادب فارسی معمولاً شاهان برای جاودان ماندن نامشان به شاعران صله میدادند در مقابل شاعران قصیدهای در مدح آنان میسرودند.
از نمونههای آن شاعرانی چون فرخی، منوچهری و عنصری هستند که شرایط مالی خوبی نیز نداشتند و با سرودن مدیحههای در وصف پادشاهان دوران خود و ذکر نام آنها در شعر خود صلههای عظیمی دریافت کردند.
این در حالی است که شکل بهتر این عمل آنجا اتفاق افتاده که کسانی چون حاتم طایی از بخشندگان بزرگ شعر فارسی بدون هیچ چشمداشتی بخشیدهاند و نامشان در تاریخ ثبت شده است. به طور کلی یکی از انگیزههای حمایتهای عاطفی شاهان و متمکنین، همین "حس درونی میل به جاودانگی" بوده است.
مولوي از اين نوع حمايت در گوشه و كنار مثنوي سخن به ميان آورده و آن را صفات افراد نيكوكار معرفي كرده است . به عنوان مثال، وي در خلال داستانی در توصيف فقيري كه از شدت تنگدستی، به درگاه خلیفهای بخشنده رو آورده است. در مورد بخشندگي خليفه چنين میسراید:
يك خليفه بود در ايام پيش كرده حاتم را غلام جود خويش
رايت اكرام و جود افراشته فقر و حاجت از جهان برداشته
بحر و كان از بخشش اش صاف آمده داد او از قاف تا قاف آمده
در جهان ِخاك، ابر و آب بود مظهر بخشايش وهّاب بود
ازعطايش بحر و كان در زلزله سوى جودش قافله بر قافله
قبله حاجت، در و دروازهاش رفته در عالم به جود آوازهاش
هم عجم هم روم هم ترك و عرب مانده از جود و عطايش در عجب
مثنوي
شاعر در توصیف حمایت خلیفه از فقرا و نیازمندان، او را چنان بخشنده معرفی میکند که آوازه جود و کرمش بین همه مردم پیچیده و فقرا به امید رفع حاجتشان از هر سو به درگاهش میآیند و البته او در ارائه کمک بدون هیچ تبعیضی، همه را مورد عنایت قرار میدهد.
مولانا با این تعریف و تمجید از بخشش خلیفه علاوه بر اینکه بهصورتی غیر ارادی نام خلیفه را جاوید میکند مخاطب را به کمک به دیگران نیز تشویق مینماید.
در خیر کوش زان که بر اوراق روزگار باقی به ذکر خیر بود نام آدمی
(مستوفی)
دستیابی به خوشبختی بر اساس نظریه ارسطو
انسان از نظر روحی و عاطفی نیازمند تعامل با دیگران است. همه ما دوست داریم که با دیگران در ارتباط باشیم میخواهیم دیگران را دوست داشته باشیم دیگران نیز ما را دوست داشته باشند ما از برخورد با دیگران لذت میبریم.
ارتباط با دیگران بهطورکلی یک بنای جدی و اساسی زندگی است آنگونه که اگر بهترین امکانات در اختیار آدمی قرار بگیرد ولی از ملاقات با جامعه محروم باشد به هیچ وجه احساس شادی و رضایتمندی نمیکند. از این رو هر اندازه انسان در تعامل عاطفی و انسان دوستانه بیشتری باشد، احساس مثبتتری نسبت به خود و زندگی خواهد داشت.
این ارتباط و تعامل گاه بهصورت انجام امور داوطلبانه و خیریه است. بر اساس نظریه ارسطو خوشبختی واقعی در گرو کمک به دیگران است. برخی از اندیشمندان عصر حاضر نیز نظرات مشابهی را ارائه نمودهاند بهعنوان بنیانگذار اقتصاد مدرن، آدم اسمیت میگوید:
«جهت رسیدن به خوشبختی باید نخست در اندیشه خوشبخت کردن دیگران باشیم و به دیگر سخن ما هرگز به خوشبختی دست نمییابیم مگر آنکه در جهت خوشبخت سازی دیگران گام برداریم.»
آنچه آشکار است این موضوع ست که همه ما انسانها در نتیجه انجام یک کار نیک و خیر حس شادی و رضایتمندی از خود در درونمان شکل میگیرد. این حس و دستیابی به آن یکی از انگیزههای انجام کارهای خیرخواهانه است.
خرّم آن کس که در این محنتگاه خاطری را سبب تسکین است
پروین اعتصامی
**********
سحر دیدم درخت ارغوانی کشیده سر به بام خسته جانی
به گوش ارغوان، آهسته گفتم بهارت خوش که فکر دیگرانی
فریدون مشیری
**********
یکی خار پای یتیمی بِکَند به خواب اندرش دید صدر خُجَند
همی گفت و در روضهها میچمید ز آن خار بر من چه گلها دمید
سعدی
انجام امور خیر بهمنظور کاهش گناه
یکی از نظریههای که در مورد کمک به دیگران وجود دارد این است که علاقهمندی به اشتغال به اموری که چندان هم مورد علاقه آدمی نیست، مانند انفاق و بخشش به دیگران باعث شادی در وجود انسان میشود که این خود در نتیجه کاهش احساس گناه ایجاد میشود.
انگیزه بسیاری از مردم برای کمک به نیازمندان کاهش بار حس گناهکاری با تمسک جستن به مبانی دینی است. از یک سو کمک کردن به باور این افراد موجب بالا رفتن کفه اعمال نیک میشود و از سویی تداوم برخی رفتارها موجب افزایش کفه گناه شده و حلقه مکرری را ایجاد میکند.
گاهی نیز افراد بعد از اینکه مرتکب عمل خلافی شد دچار عذاب وجدان و ناراحتی شدیدی میشوند انجام کارهای خیرخواهانه و کمک به دیگران باعث کاهش بار گناه شده و رضایت و شادی درونی در فرد ایجاد میکند.
3. انگیزههای اجتماعی
امروزه برقراری عدالت اجتماعی و کاهش فواصل طبقاتی، رشد ثروت عمومی و تعدیل اقتصادی، رفاه همگانی و تعاون اجتماعی، جلوگیری از تکاثر ثروت در دست عدهای معدود، از طریق امور خیریه امکانپذیر است. افراد و وافقین تمایل دارند با شرکت در امور خیریه ، درآمد را مجدداً در بین اعضای جامعه به نفع قشرهای کم درآمد توزیع کنند.
این نیت از رهگذر تأثیر در دو زمینه جامعه را به سمت توازن اجتماعی هدایت میکند و اثر درونی آن بر انسان خیّر در کمک به تزکیهی نفس و زدودن تعلقات مادی و روحیۀ مالاندوزی است و اثر بیرونی آن در کمک به کاهش فقر و محرومیتها و جلوگیری از اختلافات شدید طبقاتی است که به طبع آن از طریق گسترش عدالت اجتماعی، اسباب تلطیف قلوب انسانها نسبت به یکدیگر فراهم میکند.
امور خیر میتواند در همراهی مردم با فرایند توسعه نقش مهمی را ایفا کند چرا که قادر است تودههایی فاقد بهرهمندی از درآمدهای جامعه را با یک توزیع مجدد داوطلبانۀ درآمد، بهرهمند سازد و فرصت و قدرت اندیشیدن درک منافع بلند جامعه و در نتیجه هم سویی با برنامههای توسعه را در آنها ایجاد کند.
در قرن بیستم، بر اثر رشد گرایشهای قومی یا ملی، توجه عموم شاعران متعدد به مشکلات و مسائل داخلی کشور که در آن میزیستند و احساس تعلق به آن میکردند منعطف شد، چنانکه شاعران عصر مشروطه در ایران میکوشیدند مسائل و مشکلات و نابرابرهای اجتماعی ایران را در شعر خود بازتاب دهند.
توجه ادبیات در این دوره به مردم و توده های اجتماعی جلب میشود پس از مضامین این دوره توزیع برابر ثروت و حمایت از قشر ضعیف است.
در شعر پروین اعتصامی بیشترین حمایت از مظلومان و قشر ضعیف دیده میشود در شعر «طفل یتیم» حال و روز رقتبار کودکی یتیم را به تصویر میکشد و از دردها، محرومیتها و آرزوها و نیازهای کودکانهی او سخن میگوید. پروین در عرصهی بازگویی دردمندان کمنظیر است گویی وصف حال خود را کرده است آن هم با عمق جان و سوز دل:
چیزها دیده و نخواستهام
دل من هم دل است آهن نیست
روی مادر ندیدهام هرگز
چشم طفل یتیم روشن نیست...
کودکان را کلیج هست و مرا
نان خشک از برای خوردن نیست...
همه گویند پیش ما منشین
هیچ جا بهر من نشیمن نیست...
چرخ هر سنگ داشت بر من زد
دیگرش سنگ در فلاخن نیست
و همینگونه است شعر «قلب مجروح» از زبان کودک فقیری پدر مرده که با مادرش گفتگو میکند و اینکه به دلیل فقر و بیپدری، کودکان به او توجه نمیکنند، او را از خود میرانند و همصحبت نمیشوند حتی تبعیض تا جایی است که استاد نیز به درس و مشق او توجهی ندارد. میگوید چرا خوراک همسایگان بره و مرغ است و غذای ما خون جگر؟
بروز این بیعدالتیها در شعر نشان دهنده میل جامعه به توزیع برابر ثروت است که نتیجه آن مشارکت اجتماعی و انجام امور خیرخواهانه برای برقراری این امر است.
با پژوهش بیشتر در شعر این دوره که اکثراً بیانگر فقر است بهنوعی شاعران علاوه بر آگاه کردن جامعه از بیعدالتیها خواهان توجه قشر سرمایهدار به لایههای زیرین جامعه نیز هست.
نتیجهگیری
طبق پژوهش مورد نظر میتوان گفت از مهمترین انگیزههای انجام کارهای خیرخواهانه عقاید دینی و مذهبی، حس نوعدوستی و مشارکت اجتماعی است.
البته در بحث انگیزههای روانشناسی انجام امور خیرخواهانه بسیار وسیعتر از آنچه در این پژوهش ذکر شده هستند و جا برای انجام تحقیقات و پژوهش کاملی در این زمینه بسیار است.
این در حالی است که در ارتباط با بازتاب آنچه که گفته شد، در ادبیات باید گفت شعر فارسی همواره وسیلهای بوده برای انتقال عقاید، احساسات و حتی بیان خواستههای اجتماعی از این رهگذر که شاید شعر توانسته گاه ترحم و دلسوزی بیشتری جلب کند، جهت برانگیختن حس نوعدوستی افراد برای انجام کارهای نیک و گاه شعر باعث شده نام فرد خیّری برای همیشه در تاریخ ثبت شود.
آنچه که حائز اهمیت است شعر فارسی در جهت ترویج همدلی و نوعدوستی در راستای کمک به هم نوع ابزاری جدی بوده که همواره به کار رفته است.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "انگیزههای امور خیرخواهانه و بازتاب آن در شعر فارسی"؛ نوشته "پرستو حیدری"، است که در همایش خیر ماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
بازنشسته
بسیار عالی
645 روز پیش ارسال پاسخ