با کار در سازمانها و مؤسسات مردم نهاد، با چیزهایی روبرو خواهید شد که گاهی شما را هیجانزده و گاهی ناامید میکند. برای مثال برخی از مزایا، مانند انجام کار مفید و کار با همکاران مهربان در مقابل بسیاری از معایب، مانند افزایش بوروکراسی و فرسودگی شغلی، اغلب افراد مشغول در این حوزه را غافلگیر میکند.
اطلاع از مزایا و معایب کار در این حوزه قبل از تصمیم گیری، شما را برای موفقیت بهتر در این زمینه آماده میکند.
توجه داشته باشید که مزایای کار در سازمانهای مردم نهاد بسیار بیشتر از معایب آن است. در ادامه با این مقاله از وبلاگ فرهنگ خیر ایران با ما همراه باشید.
معایب کار در سازمانهای مردم نهاد
کار در یک سازمان مردم نهاد میتواند در عین حال که رضایتبخش است، میتواند دیوانهکننده نیز باشد. این حوزه، روش خاص خود را برای انجام کارها دارد و افراد باتجربه میدانند که چگونه نکات منفی را مرور کنند. در اینجا برخی از رایج ترین معایب کار در سازمان مردم نهاد آورده شده است.
1. تشخیص دشوار نتایج مشخص یا معیارهای واضح موفقیت
کسانی که در سازمانهای مردم نهاد مشغول هستند، باید به کاری که میکنند ایمان داشته باشند و با آگاهی به این موضوع کار کنند که فعالیت روزانه آنها میتواند به یک هدف بزرگتر و مهمتر کمک کند یا تبدیل شود.
2. احتمال محیط کاری خسته کننده
فرقی نمیکند که در یک محیط قدیمی کار میکنید یا در یک محیطی با تشریفات اداری کامل، کار در یک سازمان مردم نهاد میتواند کاملاً آزار دهنده باشد. معمولاً از کارمندان خواسته میشود که کار بیشتری را با منابع کمتر انجام دهند و نوآوری روزانه داشته باشند.
با این حال سرعت تغییر اغلب کندتر از یک محیط دولتی است، زیرا باید نظرات زیادی در نظر گرفته شود و از آنجا که راضی نگه داشتن همه امکانپذیر نیست، نتیجه آن چندان واضح نخوهد بود.
بیشتر بدانیم:
3. سطح بالای فرسودگی شغلی
کسانی که با هدف و ماموریت خاصی به عنوان نیروی کار در سازمانهای مردم نهاد مشغول میشوند، این کار را با هدف بزرگی انجام میدهند. این هدف عالی اغلب بار سنگینی را بر دوش کسانی که کار را انجام میدهند، قرار میدهد.
4. احتمال تهدید خطرات جدی
بعید است که یک روز بد در یک کار شرکت دولتی، شبیه یک روز بد در یک شرکت یا سازمان غیرانتفاعی باشد. تفاوت بین از دست دادن چند درصد از قیمت سهام خود و از دست دادن یک جوان آموزش دیده به دلیل مواد مخدر را در نظر بگیرید. هنگامی که با یک دلیل که با قلب و روح شما سروکار دارد، مواجه میشوید، خطرات جدی تر و آسیب زننده تر خواهد شد.
5. تمرکز دائمی بر جذب سرمایه
مدیران سازمانهای مردم نهاد هر روز صبح از خواب بیدار میشوند و هر شب به رختخواب میروند و نگران مکان بعدی برای جمع آوری دلار هستند.
این فشار مداوم منجر به عدم رسیدگی به برخی مسائل داخلی میشود تا زمانی که یک بحران پدیدار شود، مدیر اجرایی را برای مدت طولانی از دفتر دور میکند و میتواند خود را به سمت جابجایی ماموریت سوق دهد.
مزایای کار در NGO ها
حالا بیایید در مورد ابعاد خوب ماجرا صحبت کنیم، زیرا بسیار زیاد و ارزشمند هستند. شاید بهترین مزیت این باشد که به سادگی احساس میکنید در حال حاضر برای چیزی که عمیقاً به آن اعتقاد دارید کار میکنید.
1. سازمانهای مردم نهاد افراد باهوش را استخدام میکنند؛
این یک تصور غلط رایج است که سازمانهای مردم نهاد باید تنها به کارمندانی بسنده کنند که مایلند ساعتهای طولانی با دستمزد کم کار کنند.
برعکس، سازمانهای مردم نهاد اغلب کارمندانشان را از بین بهترین و باهوشترین نامزدها انتخاب میکنند و میتوانند در مورد افرادی که برای استخدام انتخاب میکنند، سختگیر باشند. در مورد افرادی که این کار را در جهت هدفی بالاتر انتخاب کردهاند، میتوان بهتر تصمیم گیری کرد.
معرفی:
2. فرصتهای رشد بینظیری در NGO وجود دارد؛
در حالی که ممکن است سه کارمند شرکتی به یک پروژه اختصاص داده شوند، یک کارمند در یک سازمان مردم نهاد ممکن است وقت خود را به سه پروژه اختصاص دهد.
این میتواند منجر به توسعه شغلی سریعتر و مسئولیتهای شغلی متنوعتر برای کسانی شود که به دنبال پیشرفت سریع هستند.
3. کارمندان میتوانند مهارتهایشان را ارتقاء دهند؛
بخش غیر دولتی و سازمانهای مردم نهاد عاشق یک متخصص عمومی هستند، یعنی چه؟ یعنی سازمانهای مردم نهاد از کارمندان میخواهند با تعداد کارکنان کمتری از میزان لازم، چند کار را انجام دهند.
به همین دلیل، سازمانهای مردم نهاد فرصتی را برای کارمندان فراهم میکنند تا مهارتهای جدید را بیاموزند و در زمینههایی که هنوز به آنها رسیدگی نکردهاند، تجربه کسب کنند.
3. جهان اطراف افراد بزرگتر میشود؛
کارمندان در شرکتهای دولتی بزرگ به ندرت میتوانند با افراد برتر تعامل داشته باشند، چه برای نشان دادن نتایج فعالیتهای خود، یا حتی یادگیری از دیگر اساتید. در سازمانهای مردم نهاد اینطور نیست. ساختارها اغلب سلسله مراتب کمتری دارند و کارمندان سازمانهای مردم نهاد میتوانند از یک جامعه داخلی کوچکتر استفاده کنند.
4. فرصت تغییر در هر گوشهای وجود دارد؛
سازمانهای مردم نهاد بسیار پیچیدهتر شدهاند. آنها به طور فزاینده ای شبیه شرکتهایی به نظر میرسند که مشتاق و قادر به پاسخگویی سریع به فرصتهای ارائه شده توسط بازار هستند.
خواه این یک فاجعه طبیعی در نیمی از جهان باشد، یا یک اهداکننده در خیابان که میخواهد سازمان، درباره برنامههایش بزرگتر فکر کند.
بسیاری از سازمانهای مردم نهاد از تفکر جدید، پیشرفتهای تکنولوژیکی و رویکرد کارآفرینانهتر برای چابکتر شدن و ماهر شدن استفاده کردهاند.
5. NGO ها برای مهارتهای تجاری ارزش قائلند؛
بخش غیر دولتی و سازمانهای مردم نهاد مملو از افرادی است که یک روز، یک سال یا کل زندگی شغلی خود را در بخش دولتی گذراندهاند و تصمیم گرفتهاند که اکنون زمان تغییر است.
خطوط بین شرکتها و جامعه در حال کمرنگ شدن است و ارزش آنها از هر بخش به سرعت توسط بخش دیگر درک شده و بر روی آنها سرمایهگذاری میشود.
این مقاله از وبلاگ فرهنگ خیر نوشته «لورا گسنر اوتینگ» بنیانگذار گروه مشاوره حرفه ای سازمانهای مردم نهاد و نویسنده کتاب «تغییر شغلی: گذار به بخش غیر دولتی» است که توسط مجله "کاپلان" در تاریخ می ۲۰۰۷ منتشر شده است.
منبع: وبسایت casefoundation
دیدگاه خود را بنویسید