بشریت از آغاز آفرینش تاکنون، همواره با انواع آسیبها و بلایا دستبهگریبان بوده و از این جهت آسیبهای جانی و مالی فراوانی به آن وارد شده است. هیچ مکانی از کره خاکی را نمیتوان نام برد که از بحرانها و حوادث مختلف در امان بوده باشد.
بلایای طبیعی و انسان ساخت در سالهای اخیر بهطور قابلملاحظهای افزایش یافته؛ که بر مردم و سازمانها تأثیرات زیادی گذاشته است. به همین دلیل جوامع مختلف پیوسته به دنبال کشف و ابداع راهحلهایی بوده و هستند تا بتوانند آسیبهای ناشی از حوادث غیرمترقبه را بهگونهای کنترل نموده یا به حداقل رسانند و درواقع حوادث و بحرانها را مدیریت نمایند.
بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله، آتشفشان، آتشسوزی، طوفان، گرد و غبار است و بلایای غیرطبیعی یا انسانی مانند جنگ، حوادث هستهای و حوادث رانندگی و غیره که هر روز در سراسر جهان رخ میدهد. زندگی میلیونها نفر در سراسر جهان تحت تأثیر بحرانهای طبیعی است که هزینههای هنگفت اقتصادی و اجتماعی به وجود میآورد و توسعۀ کشورها را دشوار میکند. علیرغم تلاشهای صورتگرفته در بسیاری از کشورها برای کاهش خطرپذیری و آثار منفی بحرانها، آسیبها و هزینههای بسیاری از بحرانها در حال افزایش است.
در بحران و حوادث طبیعی، گاه عمق فاجعه آنقدر وسیع و مخرب است که دولت به تنهایی نمیتواند به همه امور در کوتاهترین زمان ممکن و تنها با تصمیمگیری یک طرفه رسیدگی کند که در چنین شرایطی حضور نهادهای برخاسته از دل مردم به شدت احساس میشود همچنین مباحث اجتماعی امروز به یکی از مهمترین دغدغههای همه جوامع از جمله ایران تبدیل شده است و مورد تأکید مقامات عالی نظام نیز قرار دارد.
برای کاهش مخاطرات سوانح و مهار بحران لازم است توانمندسازی شهروندان و مشارکت خیرین در ابعاد اجتماعی مدنظر قرار گیرد. توجه به تقویت توانایی شهروندان در ابعاد مختلف درواقع زمینهساز مشارکت آنها در مراحل گوناگون بحران خواهد بود که خود عامل مهمی در جهت کاهش تأثیرات مخرب بحران و افزایش تابآوری جامعه خواهد بود. در ادامه نقش خیرین در مدیریت بحران و افزایش تابآوری جوامع انسانی بررسی مینماییم.
مرور ادبیات موضوع
تابآوری
تاب آور بودن یک جامعه به لحاظ ابعاد و مؤلفههای اجتماعی است که میتواند آن جامعه را به سوی تابآوری در سایر ابعاد رهنمون ساخته و مسیر تحقق آن را هموار نماید. در همین زمینه تابآوری اجتماعی به عنوان توانایی جوامع انسانی برای تحمل حوادث غیرمترقبه خارجی یا نابسامانیهای موجود در زیرساختهای آن نظیر تغییرات محیطی، یا دگرگونیهای شدید اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و همچنین توانایی این جوامع برای بازیابی و بازتوانی از چنین نابسامانیهایی تعریف میشود؛ بهعبارتدیگر تابآوری اجتماعی ظرفیت جامعه برای انطباق با تغییرات یا دگرگونیها و حفظ رفتار سازگارانه بوده و زیربنای تابآوری در ابعاد فرهنگی، مدیریتی، محیطی و کالبدی، سیاسی و اقتصادی است.
انواع حوادث
حوادث و سوانح از نظر رخداد به دو دسته تقسيم میشوند:
الف) حوادث طبيعي: (عوامل طبیعی) مانند زلزله – آتشفشان سـيــل طوفــان و...
ب) حوادث غیرطبیعی: (ساخته دست بشر) (سوانح خاص - بلایای پیچیده) مانند بمبارانها و بمبگذاریها جنگ، آتشسوزی (با عوامل غیرطبیعی)، تروريسم يا ايجاد وحشت و ارعاب در مردم و...
مقابله با بحران
براي مقابله با بحرانهای طبيعی و انسانی توجه به دو رويکرد عقلانی بسيار مهم است که عبارتاند از:
1 -درک اين مسئله که چگونه رفتار و فعالیتهای انسان میتواند به وقوع بحران (انسانی و طبيعی) کمک نمايد
2 -براي پيشگيری از وقوع بحرانها و تأمين امنيت در کلانشهرها به چه استراتژیها و راهبردهای جامع و کلی نياز است.
مدیریت بحران
مدیریت بحران عملیاتی است کاربردی کهبهوسیله مشاهده سیستماتیک بحرانهای پیشین و تجزیه تحلیل آنها در جستجوي یافتن ابزاری اس تکه به وسیله آنها از یک سو بتوان از وقوع فجایع پیشگیرس نمود و یا برای مقابله باآنها آماده شد و از سوي دیگر در صورت وقوع آنها نسبتب ه امدادرسانی و بهبود اوضاع اقدام نمود. مدیریت بحران تلاش نظامیافته توسط اعضای سازمان همراه با ذینفعان خارج از سازمان برای پیشگیری از بحرانها یا مدیریت اثربخش آن در زمـان وقـوع اســت.
مدیریت بحران عبارت است از ایجاد آمادگی و فراهم كـردن تمهیدات و تداركات لازم برای رویارویی با بحران یا به حداقل رساندن آثار تخریبی آن. «بِرنِت»اعتقاد دارد که بحران توصیف کننده شرایطی است که در آن ریشههای پدیده میتواند مسائل و مشکلاتی مانند ساختار وعملیات نامناسب مدیریتی و یا شکست در «تطابق با تغییر»باشد، درحالیکه منظور از حوادث غیرمترقبه این است که سازمان باتغییرات مصیبتبار، پیشبینینشده و یاناگهانی مواجه شده که کنترل کمی بر آنها دارد.
برای مطالعه :
بازتاب عمل خیر و نیکوکاری در داستانهای کهن فارسی
نقش خیرین در مدیریت بحران
در مدیریت بحرانها، سه نهاد اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی نقش بازی میکنند که بازیگران متعددی در آن دخیل هستند. نداشتن آمادگی و مقابله نکردنِ مناسب با بحرانهای طبیعی، خسارات سنگینی به ملتها و داراییهای آنها وارد میکند که بعضاً جبرانناپذیر است.
ازاینرو، مدیریت بحرانهای طبیعی میتواند این هزینهها را کاهش دهد و جوامع مختلف را در برابر این بحرانها ایمن و مصون کند. از دیدگاه جامعهشناسی، مشارکت به معنای احساس تعلق به گروه و شرکت فعالانه و داوطلبانه در آنکه به فعالیت اجتماعی منجر میگردد، حائز اهمیت است.
از این نظر، مشارکت، فرآیند سازمانیافتهای است که فرد در آن به فعالیتی ارادی و داوطلبانه دست میزند. موضوع مشارکت مردم در مدیریت بحران نیز از جمله موضوعات مطرح در علم مدیریت بحران است، این مشارکت با هدف بالا بردن توان و قدرت اجرایی دستگاههای موظف در مراحل مختلف مدیریت بحران است.
فعالیت خیریه بهعنوان اقدام شخصی و داوطلبانه در جهت خیر عمومی و نفع اجتماع یک شاخص مهم از ظرفیت یک جامعه برای شناسایی مشکلات عمومی و توسعه استراتژیها و بالفعل کردن پتانسیلهای بالقوه برای پرداختن به آنها در جهت رفع و یا تقلیل آنها است.
در حقیقت سخاوت اجتماع در فراهم کردن و ارائه کمکهای خیریه و داوطلبانه و همچنین تشکیل نهادهای مردمنهاد و سازمانهای غیرانتفاعی و خیرخواهانه در جهت حل مشکلات عمومی از پیششرطهای توسعه جامعه مدنی به شمار میآید و بیشتر از آن، نوعدوستی و اقدام به کار خیر، یکی از ارکان اصلی ایجاد و تقویت ارتباطات و بسیط کردن شبکههای روابط جمعی در درون جوامع است که بهواسطه تولید اعتماد و تعهد و بازنشر ارزشها و هنجارها در میان اقشار مختلف به بازتولید سرمایه اجتماعی میانجامد.
سازمانهای مردمنهاد در سراسر جهان وجود دارند و در بخشهای مختلف اقتصاد نقشهای متفاوتی را ایفا میکنند. آنها معمولاً بهصورت سازمانهای غیردولتی و غیرانتفاعی هستند که ماهیت داوطلبانه و انسان دوستانه دارند. تمرکز سازمانهای مردمنهاد معمولاً برای کمک به افراد نیازمند جامعه است.
بااینوجود، تأثیرگذاری این گروهها ممکن است به سیاستهای یک کشور بستگی داشته باشد زیرا برخی از کشورهای جهان فعالیتهای سازمانهای غیردولتی را محدود میکنند. سازمانهای مردمنهاد به مثابه تشکلهای یاریرسان، بهواسطه برخورداری از مؤلفههایی چون تخصص، چابکی و سازمانیافتگی میتوانند در مواقع بحران، دوشادوش دولت در مسیر خدمترسانی به جامعه گام بردارند پس میتوان گفت با توجه به اهمیت مشارکت مردم در مدیریت بحران، سازمانهای مردمنهاد یکی از تأثیرگذارترین اقشار جامعه در کنار نیروهای عملیاتی و اجرایی دولتی به حوزه پیشگیری از قبل از بحران، آسیب دیدگان کمک کند. بیشتر سازمانهای مردمنهاد همکاری نزدیکی با مردمدارند و بنابراین پتانسیل سازگاری با تغییرات جدید در جامعه را دارا میباشند.
همواره در ایران به دلیل ماهیت دینی کشور، انتظار میرود که با توجه به حس نوعدوستی و توجه به دیگران، افرادی باشند که در امور خیر و خدا پسندانه شرکت کنند آموزههای متعلق به فرهنگ دینی و اخلاقی، این افراد را تشویق میکند که حس کنند که دیگرانی وجود دارند که دست نیاز به سوی آنها دراز میکنند، در آن صورت، داوطلبانه وارد میدان شوند عمل خیر از گذشته همواره عملی دینی محسوب میشده است و آوردن بسیاری از روایات دینی، حکایت از این مطالب را داشتهاند. همواره حضور روحانیون را به عنوان دستاندرکاران امر خیر چه به عنوان کنشگر و چه متولی، شاهد بودهایم. افراد خیر به مثابه میانجیهای خیر محسوب میشوند.
احسان و نیکوکاری یکی از مفاهیم اخلاقی و ارزشی در عالم انسانی است که هم ادیان آسمانی و هم فطرتهای پاک انسانی بر اهمیت و ضرورت آن صحه نهادهاند. مصادیق این سنت دینی و انسانی، فراتر از شوون مالی و مادی است و شمول آن، بر تمامی ساحات وجودی انسان، سایه میافکند.
مدیریت بحران یک امر بسیار فعال، پیچیده و چندوجهی است. این سازمان خواستار اقدام فوری هماهنگ و مشارکت طیف گستردهای از نقشآفرینان، از جمله کشورها، سازمانهای بینالمللی، سازمانهای غیردولتی (سازمانهای مردمنهاد)، سازمانهای بشردوستانه، خیریهها، خیرین بخش خصوصی، شرکتها و جوامع محلی تحت تأثیر آن است. شواهد متعددی از کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه در خصوص لزوم مشارکت مردم در امر مدیریت مخاطرات و بلایا که به عنوان یکی از اجزا توسعه پایدار مطرح است، وجود دارد.
این تجربیات حاکی از آناند که اقدامات دولتی و سازمانها به تنهایی کافی نبوده و در بسیاری از موارد با نادیده گرفتن نیازها و ارزشهای محلی همراه هستند و نهایتاً باعث افزایش هزینههای بالا نسبت به اقدامات پیشگیرانه میشود. لذا اقدامات کاهش خطرات و بلایا زمانی حداکثر تأثیرگذاری را دارا خواهد بود که با مشارکت مستقیم مردمی که در معرض مخاطرات هستند همراه باشد و رهبران محلی، اعم از مردان و زنان در بخشهای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نسبت به حفظ جامعه خود نیز احساس مسئولیت کنند.
هر چند که باید توجه داشت، موفقیت برنامههای محلی وابسته به محیط آماده در سطوح مختلف محلی بوده، سیستمهای برنامهریزی محلی باید در سیستمهای اجرایی کلانتر ادغام شوند؛ اما باید دانست وظیفه این سازمانها در قبال بحرانها و بلایای طبیعی نظیر سیل و زلزله، تنها به اقدامات پس از وقوع بحران ختم نمیشود، بلکه شاید بخش اعظم آن مربوط به پیش از وقوع و فعالیتهای پیشگیرانه است؛ موضوعی که شاید کمتر به آن توجه شده است.
نقش سازمانهای مردمنهاد در مدیریت بحران
سازمانهای مردمنهاد (سمن) یا سازمانهای غیردولتی (NGOs)، موسسههایی غیرانتفاعی هستند که گرچه بخشی از ساختار قدرت محسوب نمیشوند، اما به عنوان واسط بین فرد فرد مردم با حاکمیت و دولت یک کشور ایفای نقش میکنند. بودجه این سازمانها اغلب از راه کمکهای مردمی تأمین شده و در پی اهدافی بشردوستانه میباشند. ارتقای سطح رفاه اقشار محروم و آسیبپذیر، از دیگر اهداف این سمنها برشمرده میشود.
بهعلاوه سازمانهای بینالمللی که قانونی وابستگی به هیچ دولتی یا حکومتی ندارند - نظیر سازمان ملل متحد و سازمانهای زیرمجموعه آن- نیز، در این حوزهها و جنبههای بینالمللی آن دخالت و همیاری میکنند. نهتنها در مرحله واکنش اضطراری پس از وقوع بحران، بلکه با ایجاد آمادگی قبل از بروز بحران و بر اساس آموختههای قبلی، به بهبود، بازسازی و اقدامات آمادگی تقویت شده میرسد.
وقوع بحرانهای طبیعی و عدم برنامهریزی مناسب برای مقابله با خسارتها و پیامدهای ناشی از آن، میتواند منجر به از دست رفتن منابع و دستاوردهایی شود که تحقق آنها سالیان زیادی طول میکشد. اگرچه سیاستگذاری اثربخش، فراهم آوردن امکانات و منابع لازم، پیشبینیهای مناسب، تهیۀ سناریوهای مناسب و عملیاتی سازی اقدامات برنامهریزیشده در مراحل، پیش، حین و پس از وقوع بحران، در زمرۀ وظایف اصلی دولتها و حکومتها است، اما شیوۀ انجام این وظایف در کشورهای گوناگون متفاوت است.
در مدیریت بحران سه نهاد اصلی دولت، بخش خصوصی،جامعه مدنی نقش اساسی را دارند در بحرانهای اخیر جامعه مدنی (سازمانهای مردمنهاد) ثابت کردند که بدون هیچگونه نگاه سیاسی، تشریفات، خودنمایی میتوانند همچون بخشهای دیگر جامعه در سراسر کشور به مردم و سازندگی ایران عزیز تلاش کنند.
به دنبال وقوع بحران نیاز جدی به مشارکت گسترده خیرین، سازمانها و مؤسسات مردمنهاد و گروههای جهادی برای اطلاعرسانی، تأمین اقلام و تجهیزات پزشکی، جذب منابع مردمی، آموزش و توجیه عمومی، تقویت روحیه عمومی جامعه، حمایت از بخشهای آسیبپذیر و اقشار در معرض خطر نظیر کودکان کار، بیماران و طبقات محروم جامعه در چارچوب برنامه ملی سازماندهی مشارکتهای اجتماعی احساس میشود.
برای مشارکت مؤثر در مدیریت بحران، سازمانهای مردمنهاد با سازمانهای دولتی و دیگر ارگانها در تهیه و ویرایش سطوح مختلف همکاری میکنند تا ظرفیت و مهارت لازم برای رسیدگی و کاهش اثرات بلایای طبیعی را ایجاد کنند. بهعنوانمثال، بیش از 3000 سازمان غیردولتی در ارائه کمک به قربانیان زلزله هائیتی 2010 شرکت داشتند.
نقش سازمانهای بینالمللی غیردولتی در مدیریت بحران
پس از زلزله بم در سال 2003، کمیته بینالمللی صلیب سرخ و سایر سازمانهای غیردولتی محلی و ملی با ظرفیتها، تجربیات و نگرشهای مختلف به مردم آسیبدیده کمک کردند.
فعالان غیردولتی (NSA)، مانند سازمانهای مردمنهاد و شرکتهای خصوصی، میتوانند در شرایطی که ظرفیتهای پاسخگویی دولتها (بهطور موقت) تحتالشعاع قرار میگیرند و یا زمانی که دولتها قادر نیستند به عنوان اولین پاسخدهندگان واکنش نشان دهند کمک کنند.
سازمانهای بینالمللی غیردولتی (INGO) نقش خود را در حمایت از کشور گسترش دادهاند. عملیات اضطراری بهداشت عمومی INGO در کشورهای درحالتوسعه ضروری است.
بیشتر بخوانید :
بازخوانی وقفنامه خاندان سپهدار
در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، مانند کشورهایی در جنوب صحرای آفریقا و آسیای جنوب شرقی، INGO معمولاً در خط مقدم پاسخ بهداشت عمومی، ایجاد امکانات پزشکی، پشتیبانی سیستمهای بهداشت عمومی محلی، آموزش به افراد محلی و فراهم کردن پناهگاهها و وسایل موردنیاز قربانیان فعالیت میکنند از نظر تاریخی، موضوع هماهنگی کمکهای بشردوستانه از دهه 1960 آغاز شد. سازمانهای بزرگی مانند صلیب سرخ سازمان ملل و سازمانهای دولتی و غیردولتی تلاش میکنند سازوکارها و چارچوبی را برای هماهنگی بیشتر پیشنهاد دهند.
بدون تردید مشارکت شهروندان و خیرین به عنوان یک سرمایه اجتماعی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین موضوعات در زمینه ارتقای تابآوری در شرایط بحران است که غالباً در همه جای دنیا مشارکتهای مردمی در قالب سازمانهای مردمنهاد (NGO) متبلور است. از مشخصات مهم بسیارياز بحرانها این است که پیشبینی آنهااغلب مشکل است؛ ناگهانی به وجود میآیند؛ شرایط و روال عادی و آرام رابههمریخته و مدیریت را دچار مشکل میسازند.
هدف کلی مدیریت بحران چیست؟
درواقع بحران یعنی خروج از تعادل که اگر به آ ن توجهی نشود منجر به خروج از عدالت میشود. هدف کلی مدیریت بحران،بهینهسازی فعالیتهای مقابله با بحران و به حداقل رساندن خسارات ناشی از آن با اعمال مدیریت در سه مرحله قبل، حین و بعد از بحران است. درواقع، هدف اصلی مدیریت بحران، دستیابی به راهحلی معقول برای برطرف کردن شرایط غیرعادی است، بهگونهای که منافع سازمان حفظ گردد.
همچنین، مشارکت شرکتهای خصوصی در اداره بحران نیز بهطور فزاینده موردبحث، درک و تأکید قرار میگیرد. از اواخر قرن حاضر، حوادث مختلف بحرانهای عظیم مانند سونامی اقیانوس هند، طوفان کاترینا در ایالاتمتحده، بهطور مداوم تأثیرات عمیق و طولانی بحرانها را بر زندگی بشر نشان میداد.
این رویدادها در ترکیب با پیشبرد دانش در مورد خطرات و آسیبپذیریهای ایجاد شده و تشدید فجایع، به قانونگذاران و سیاستگذاران الهام دادهاند تا در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی (فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ و هلالاحمر) چارچوبهای نظارتی بهتر را در نظر بگیرند.
علاوه بر مرحله آمادگی، سازمانهای مردمنهاد و خیرین در فرایندهای ارزیابی نیز شرکت میکنند. در این مرحله، آنها آسیبپذیری و میزان قرار گرفتن در معرض خطر را در مناطق عملیاتی خود ارزیابی میکنند. علاوه بر این، این فرایند به دنبال این است که مردم از نظر منابع و ظرفیتهای موجود، چگونه میتوانند در مقابل فاجعه پاسخگو باشند.
مشارکت خیرین و دولت در این سطح برای تأمین بودجه و پشتیبانیهای دیگر مهم است. همراه با ظرفیتسازی در همه سطوح، سازمانهای مردمنهاد و خیرین همچنان نقش اساسی در مدیریت حوادث در سراسر جهان دارند. سازمانهای مردمنهاد (سمنها) جایگزین مناسبی برای ارائهی خدمات دولتی هستند. یکی از این سوانح، زلزله بم است که با بزرگی 6/6 ریشتر تلفات زیادی را بر جای گذاشت.
به دلیل وسعت خسارات و تلفات این حادثه دولت ایران در مدیریت سانحه دچار مشکلات زیادی شد و خیرین و گروههای داوطلب مردمی در قالب گروههای مردمی به کمک دولت و حادثه دیدگان آمدند. مشاركت جامعه يكي از مباحث مطرح در مديريت بحران است. مشاركت جامعه درواقع سهيم شدن مردم در تمامي فرايندهاي مربوط به چرخه مديريت بحـران است.
روندی كه در طي آن مردم در معرض خطـر يـا متأثر از بلايا بهطور خودجـوش يـا هـدايت شـده در فرايندهای مربوط به تصمیمگیری، برنامهریزی و اجـرا شركت میکنند و به تنهايي يا با كمـك سازمانهای دولتي و غيردولتی محلی، منطقهای، ملی و بینالمللی سعی در پيشگيری از بحران يـا در صـورت وقـوع آن بازگرداندن جامعه به شرايط قبل از رخداد بحران دارند. امروزه بسیاری از صاحبنظران بر نقش سازمانهای مردمنهاد در مدیریت بحران شهری تأکید زیادی کرده و توسعه محلی و شهری را وابسته به وجود ظرفیتهای نهادی در درون یک شهر میدانند.
توانایی و ظرفیت نهادی، هر قلمروی را قادر میسازد تا خود را با شرایط در حال تغییر سازگار سازد. نقش مثبتی که طیف سازمانهای مردمنهاد میتواند در مدیریت سوانح برای حمایت از افراد داشته باشد، غیرقابلانکار است. کمکهای خیرین و سازمانهای غیردولتی میتواند بهطور مشخص زندگی را از طریق تهیه فوری غذا، کمک و سرپناه نجات دهد و یا با ارائه کمکهای کشاورزی و بازسازی خدمات جامعه، از بهبودی آن پشتیبانی کند. آنها همچنین میتوانند آگاهی عمومی را افزایش دهند، ارتباطاتی بین جوامع محلی و دولتها برقرار کنند و با ایجاد تعامل معنادار با جوامع محلی به "ایجاد ظرفیت محلی برای پاسخ به سوانح" کمک کنند.
هم تعداد سازمانهای غیردولتی درگیر در اداره بحران و هم موقعیت آنها در رابطه با دولت بسیار متغیر است. کشورها به دلیل کمبود منابع خود، ساختارهای ضعیف دولت یا به دلیل نزدیکتر بودن سازمانهای مردمنهاد به جوامع آسیبدیده و ارائه کمک بیشتر و بهتر این سازمانها، بهطور مداوم به سازمانهای مردمنهاد تکیه میکنند. در مدیریت بحران سه نهاد اصلی دولت، بخش خصوصی، جامعه مدنی نقش اساسی را دارند در بحرانهای اخیر جامعه مدنی (سازمانهای مردمنهاد) ثابت کردند که بدون هیچگونه نگاه سیاسی، تشریفات، خودنمایی میتوانند همچون بخشهای دیگر جامعه در سراسر کشور به مردم و سازندگی ایران عزیز تلاش کنند. در چنین شرایطی، به دلیل محدودیت نیروهای امداد و نجات، استفاده از سازمانهای مردمنهاد و سازمانهای داوطلب خصوصی PVO در عملیات امدادرسانی ضروری است.
تجربه ایجاد تشکلهای مردمی و آموزش روستاییان در سطح جهانی نشان میدهد که مدیریتهای محلی همراه با مشارکتجویی محلی، میتوانند در پیشگیری و مقابله با سوانح از جمله سیل، آتشسوزی، ریزش، رانش و مانند آن بهخوبی و در اسرع وقت به کار آیند. سرمایه اجتماعی و رفتار خیرخواهانه بهعنوان دو مؤلفه در یک رابطه دوسویه و متقابل قرار دارند که از یکسو سرمایه اجتماعی که از دل روابط درون گروهی-سازمانی پدید میآید، منجر به عمل داوطلبانه خیرخواهانه میشود و از دیگر سو، اقدام به کنشهای مبتنی بر امر خیر بهنوبه خود افزایش سرمایه اجتماعی را سبب میشود.
در این مقاله، تأثیرگذاری خیرین و سازمانهای مردمنهاد بر مدیریت بحران و افزایش تابآوری جوامع انسانی و به دنبال آن کاهش عوارض بحرانها بررسیشده است علاوه بر این، این تحلیلها نشان میدهد که ایجاد تعهدات خاص برای سازمانهای غیردولتی میتواند در مدیریت سوانح به معنای ایجاد حفاظت بهتر برای جوامع، مطرح شود بااینحال، دولت موظف است از طریق تنظیم مقررات، در جهت تحقق اهداف و بسیج حداكثری منابع از مشارکتهای موجود بهره ببرد.
نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاکی از آن است که نقش خیرین در حوزه مدیریت بحران دارای ظرفیتهای متعددی در ابعاد مختلف میباشند. در بعد اجتماعی و فرهنگی، مهمترین ظرفیت آنها در ارتباط با سازماندهی مشارکت مردمی است. این سازمانهای و تشکلهای غیرانتفاعی در راستای مدیریت بحران وظایف مختلفی را میتوانند بر عهده بگیرند. این نقش هم پیش از بحران و هم پسازآن باید ایفا شود.
همچنین مشارکت خیرین در امر مدیریت بحران سبب افزایش همبستگی اجتماعی، مردمی شدن حمایتهای اجتماعی افراد، حضور مردم در عرصه کمک به نیازمندان و آسیب دیدگان ناشی از حوادث، بهسازی و تمهید افکار عمومی و تقویت هر یک از این متغیرها میتواند سبب افزایش سرمایه اجتماعی در جامعه شود. همچنین سازمانهای مردمنهاد و خیرین پیش از وقوع بحران میتوانند در آگاهسازی و اطلاعرسانی به جامعه و ارائه آموزشهای لازم به مردم به ایفای نقش بپردازند.
چنانچه نقش خیرین و نهادهای مردمی در مدیریت بحران لحاظ نگردد و زیرساختهای موردنظر جهت بهرهبرداری ایجاد نگردد، تابآوری جامع کاهشیافته و مدیریت بحران با انبوه مشکلات روبرو خواهد شد و پویایی لازم جهت خدماترسانی سریع و موفق را نخواهد داشت. درصورتیکه نقشآفرینی خیرین و نهادهای مردمی با رویه علمی و اصولی در مدیریت بحران اجرا شود، مدیریت بحران از موفقیت بیشتری برخوردار خواهد بود و تابآوری در جامعه افزایش خواهد یافت.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "بررسی نقش خیرین در مدیریت بحران و افزایش تابآوری جوامع انسانی" نوشته ابوالفضل فقیهی،دکتر علی ملاحسینی و دکتر مهدی کاظمی است که در همایش خیر ماندگارشرکت کرده است و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید