ارزش‌ها به مثابه ایستارها و اعتقادات اساسی افراد یک جامعه، بیانگر آن دسته از اهداف کلی‌اند که در حیات اجتماعی مطلوب‌اند و مشروعیت نهایی برای قواعد و ضوابط رفتار‌های اجتماعی را مهیا می‌کنند.

آنها از یک سو با شکل دادن و کنترل نگرش‌ها، گرایش‌ها و باور‌های افراد در ساخت‌دهی نظام هنجاری حاکم بر زندگی اجتماعی موثرند و از سوی دیگر نتیجه غایی اهداف و مقاصد کنش‌های اجتماعی هستند که تحت عنوان ارزش‌های اخلاقی مطرح می‌شوند.

از این روی ارزش‌های اخلاقی شیوه‌های مطلوبی هستند که برای افراد مشخص می‌کنند در موقعیت‌های مختلف زندگی چگونه تصمیم بگیرند تا مقبول جامعه واقع شده و از آن طریق امکان زیستن در کنار یکدیگر در سایه همکاری و مشارکت اجتماعی را بدست آورند.

رفتار اجتماعی و فرهنگی

به نظر می‌رسد که رفتار اجتماعی و فرهنگی را باید در ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی انسان‌ها ردیابی کرد.

انسان‌ها موجوداتی بی‌تفاوت نسبت به یکدیگر و جامعه خود نیستند بلکه دائماً در حال ارزیابی آنچه می‌بینند می‌باشند. اگر کسی نسبت به آدم‌های دیگر، اشیا, محیط و خلاصه دنیای پیرامون خود اظهار بی‌تفاوتی کند باعث تعجب خواهد شد.

به نظر می‌رسد روح جمعی حاکم بر اجتماع بشری موجب می‌گردد همه انسان‌ها به عنوان موجوداتی اجتماعی نسبت به یکدیگر تعهد و مسئولیت داشته باشند. دورکیم معتقد است انسان‌ها بدون سپاس از یکدیگر، فداکاری متقابل، خیر خواهی، تقویت پیوندهایشان با یکدیگر و داشتن پیوستگی‌های با دوام (مشارکت اجتماعی) نمی‌توانند زندگی کنند.

ظهور ارزش‌هایی چون همیاری، همکاری، اعتماد اجتماعی و خیرخواهی نسبت به یکدیگر در هر جامعه‌ای، زمینه و بستر زندگی مسالمت‌آمیز و مشارکت اجتماعی در آن جامعه را فراهم می‌سازد و نبود و یا کمرنگ شدن آنها ، مشارکت را از صفحه‌ی اجتماعی می‌زداید.

علاوه بر آمار و ارقام موجود که مبین ظهور یا عدم ظهور ارزش‌های اخلاقی در یک جامعه است, نگرش افراد به دیگر افراد جامعه در ابعاد متعدد ارزش‌های اخلاقی نیز می‌تواند منبعی جهت تعیین احساسات مردم نسبت به یکدیگر باشد، احساساتی که خود عامل رفتار‌های بعدی در جامعه می‌باشند.

برای مطالعه بیشتر:

احسان و نیکوکاری از نگاه سعدی

نگرش و رفتار مشارکتی

از این روی هدف اصلی نوشتار حاضر، بررسی بازتاب نگرش مردم نسبت به ارزش‌های اخلاقی موجود در جامعه بر مشارکت آنها در امور خیریه به عنوان  یک رفتار اجتماعی است و تلاش می‌کند تا از طریق جمع‌آوری داده‌های تجربی به این سوال پاسخ دهد که نگرش پاسخگویان نسبت به وجود ارزش‌های اخلاقی در جامعه (در ابعاد فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی) چگونه است؟ و مردم تا چه حد رد ابعاد رفتاری ، ارزش‌های اخلاقی را به کار می‌گیرند؟
همچنین در بخش بعدی به این سوال پاسخ می‌دهد که میزان مشارکت پاسخگویان تا چه حد تحت نگرش‌های آنان به رفتار‌های انسان‌های دیگر در جامعه است؟

1. نگرش

موضوع نگرش و اهمیت بسیار بالای آن در شکل دادن به رفتار و زندگی اجتماعی افراد، واقعیتی کتمان ناپذیر است. این امر هر روز بیش از گذشته مورد توجه متخصصان و عموم  مردم قرار گرفته است.

جامعه‌شناسان و روانشناسان  را می‌توان اولین گروهی تصور کرد که از سال 1930میلادی بحث نگرش و نگرش سنجی و اهمیت آن را در جامعه مطرح نموده‌اند. از نظر آنها نگرش معادل طرز تلقی، وجهه نظر، بازخورد، وضع روانی، ایستار، گرایش، روش، باور، احساسات، ارزش‌ها، ذهنیت، چشم انداز، اعتقاد، سبک و... بکار می‌رود و نوعی آمادگی ذهنی و عصبی شکل گرفته از خلال تجربه است که بر پاسخ‌های خود به همه موضوعات و موقعیت‌هایی که با فرد ارتباط دارد اثری هدایت کننده و پویا دارد.

آلپورت، نگرش را عبارت از یک حالت آمادگی روانی ـ عصبی برای پاسخ دادن می‌داند که از خلال تجربه سازمان یافته بر پاسخ (رفتار) فرد نسبت به همه‌ی اشیاء و موقعیت‌هایی که با آنها در ارتباط می‌باشند تأثیری جهت دهنده یا پویا می‌گذارد.

2. مشارکت

در تعریف مشارکت نیز، فرهنگ آکسفورد آن را کنش یا واقعیت شرکت داشتن و سهم داشتن معنی نموده است.

با توجه به تعریف لغوی، مشارکت فراگردی است که به واسطه آن مردم پذیرای دگرگونی در خود و جامعه می‌شوند، مشارکت در چنین مفهومی بر رشد شخصیت انسانی تاکید نموده و به عنوان راهبردی به شمار می‌رود که فرصت‌های نیکویی می‌آفریند تا مردم برای از میان برداشتن دشواری‌ها و گشودن مرز‌های بسته به راه‌های تازه دست پیدا کنند.

از این روی به نظر می‌رسد مشارکت به معنی به کار گرفتن منابع شخصی به منظور سهیم شدن در یک اقدام جمعی است.

3. رابطه نگرش و رفتار‌های مشارکتی

در تبیین رابطه نگرش و رفتار و به ویژه رفتار‌های مشارکت جویانه ، اندیشمندان متعددی به ابراز نظر پرداخته‌اند که در ذیل به برخی از آنها پرداخته می‌شود.

1. فیش باین و آیزن معتقدند، حلقه عامل بروز رفتار، قصد و نیت انجام یک رفتار است و به وجودآمدن قصد و نیت به نوبه خود، تابع دو متغیر دیگر است.

  • گرایش به سوی یک رفتار که نشان از ارزیابی فرد از رفتار خود می باشد.
  • هنجار ذهنی نشان دهنده میزان نفوذ و تأثیر رفتار و قضاوت دیگران در مورد رفتار فرد می‌باشد که فرد بر اساس آن رفتار خود را بروز می‌دهد.

نکته‌ی مهم اینکه میزان تأثیر هریک از این دو عمل یکسان نیست و به شرایط شخصیتی و اجتماعی  فرد بستگی دارد لذا ممکن است گاهی اوقات تأثیر گرایش بیشتر از هنجار و قضاوت ذهنی فرد باشد که در این مورد گرایش تابع و تحت تأثیر دو عامل دیگر یعنی انتظار فایده که سود و  زیان مشارکت فرد براساس آن می‌باشد و دیگری ارزیابی فایده که بر اساس آن فرد ارزیابی می‌کند که آیا آن پدیده برایش سودمند بوده یا نه ، قرار می‌گیرد.

بنابرین در تئوری فیش باین ـ آیزن رفتار تابع قصد و نیت، به نوبه خود تابع دو متغیر دیگر یعنی گرایش و هنجار ذهنی می‌باشد.

بنابراین فرد در زمینه نگرش و همچنین گرایش به سمت فعالیت‌های خیرخواهانه از یک سو به ارزیابی انتظار فایده و همچنین ارزیابی فایده مبادرت می‌ورزد و از سوی دیگر تحت تأثیر قضاوت دیگران قرار می‌گیرد.

2. نظریه‌های تفهمی (پارادایم تعریف اجتماعی) برای تبیین مشارکت اجتماعی به زمینه‌های شناختی، نظام معانی، نگرش‌ها و تمایلات افراد توجه می‌کنند. در این دیدگاه کنشگر موجودی هدفمند است که در جهت اهداف معین تلاش می‌کند.

او برای رسیدن به اهداف خود اقدام به انتخاب وسایل و شیوه‌هایی می‌نماید که بتواند به هدفش دست یابد. او در تعیین اهداف خود به آرمان‌ها، شیوه‌های شناختی، عقاید قالبی و عواطفی(نگرش) نسبت به موضاعات و مقولات اطراف توجه دارد.

بنابراین در قالب این نظریه، مشارکت اجتماعی به عنوان نوعی کنش اجتماعی در مجموعه‌ای معین از توقعات، ارزش‌های مشخص، اعتقادات و نگرش‌های مشترک به وقوع می‌پیوندد. در این راستا کنش متقابل اجتماعی، موجب شکل‌گیری انتظارات متقابل (انتظار کمک ، همیاری ، اعتماد متقابل و... ) می‌شود.

که این انتظارات متقابل زمینه شکل‌گیری هنجار‌ها و تحقق تعهد متقابل (ایجاد نهادها و مؤسسات خیریه رسمی و غیر رسمی، اتحادیه‌ها و ..) بین کنشگران را فراهم می‌کند بنابراین اگر ارزش‌هایی مثل حس نوع دوستی، یاری، کمک متقابل و همکاری در جامعه کمرنگ شود، مستقیماً بر حس تعهد اجتماعی نسبت به یکدیگر و مشارکت برای کمک به یکدیگر تأثیر می‌گذارد.

از نظرگاه پارادایم  واقعیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی به عنوان واقعیتی در اشکال جمعی، انجمنی، نهادی و گروهی عینیت پیدا می‌کند و جنبه‌های فردی چندان در نظر گرفته نمی‌شود و در واقع به ساخت‌های اجتماعی در شکل‌گیری رفتار اجتماعی تأکید می‌شود.

مارکس، دورکیم و کارکردگرایان ساختاری مانند پارسونز در این دیدگاه قرار می‌گیرند، این اندیشمندان معتقدند، انسجام اجتماعی پایه‌ی نظم اجتماعی را تشکیل داده و گسترش زمینه‌های وفاق و همبستگی، موجبات فعالیت و مشارکت گسترده افراد جامعه را فراهم می‌آورد.

یعنی در واقع هر گاه در موقعیت‌های اجتماعی کنش های فرد معطوف به دیگران باشد به همکاری و انسجام با دیگران می انجامد. سطح بالای انسجام زمانی است که کنش های افراد، اخلاقی و معطوف به یک جمع باشد در این کنش ها، مسئولیت و وفاداری در قبال دیگران و جامعه به حد اعلای خود می رسد.

بیشتر بخوانید:

احسان و نیکوکاری؛ کاهنده فقر و آلام دردمندان

از سوی دیگر در پارادایم رفتار اجتماعی، مشارکت اجتماعی به عنوان نوعی رفتار مورد مطالعه قرار می‌گیرد که صورت کاملا عینی و خارجی داشته و تحت تأثیر محرک‌های بیرونی شکل می‌گیرد در واقع در این حوزه اندیشمندانی مانند هومنز، واقعیت‌های اجتماعی مثل مشارکت را به عنوان حاصل جمع کنش‌های سنجیده کنشگران اجتماعی تعریف می‌کنند که برای درک آنها شناسایی نیت‌ها و مقاصد فاعلان کنش و منطقی و عقلانی بودن کنش‌های صادر شده ضرورت پیدا می‌کند یعنی افراد همه کارهای خود ر ا بر اساس فایده و پاداش می‌سنجند.

در این دیدگاه، بروز رفتار‌های اجتماعی مطلوب در زندگی روزمره با نظریه‌های رفتار انسانی که بر اساس انگیزه‌های فرد پرستی، اعتقاد به اصالت خوشی و لذت و انتخاب عقلانی استوار است در تعارض شدید قرار می‌گیرد. این نظریه‌ها در توجیه اینکه چرا مردم برای حمایت از انسان‌های نیازمند چیزهایی را فدا می‌کنند، دچار اشکال می‌شوند.

4. نگرش مثبت یا منفی

اگرچه نگرش مثبت یا منفی نسبت به موضوعی همانند خیرخواهی ممکن است توجه ما را به یک سوی آن معطوف گرداند و باعث گرایش و رفتار ما به تفسیر‌های هماهنگ با نگرش شوند.

اما محققان استدلال کرده‌اند که ارزش‌ها در تعیین اهمیت نگرش‌ها برای افراد، نقش اساسی ایفا می‌کند. چراکه ارزش ها ترکیبی از ایده‌ها و نگرش‌هاست که بها و مطلوبیت چیزی را در مقایسه با چیز دیگری نشان می‌دهد.

سه عامل در تعیین اهمیت نگرش، نقش کلیدی دارد که عبارتند از : نفع شخصی، همانند سازی اجتماعی و وابسته به ارزش بودن، به این معنا که هر قدر یک نگرش، پیوند نزدیک‌تری با ارزش‌های فرد داشته باشد، اهمیت آن نگرش برای فرد بیشتر خواهد بود بنابراین ارزش‌های حاکم بر جامعه می‌تواند در نوع نگرش و رفتار اعضای جامعه نقش مهمی ایفا کند.

ارزش‌ها، تصاویر ذهنی هدایت‌گر کنش اجتماعی هستند که بعضی از این تصاویر ذهنی از نظر اجتماعی مطلوب یا به اصطلاح خوب وبعضی دیگر به عنوان بد مشخص می‌شود درنتیجه ارزش‌­ها در بردارنده عنصری از مطلوبیت و یک جزء اخلاقی است که اشکال متفاوت رفتار بشری را متمایز می‌سازد که انسان‌ها برای آن رفتار‌های بهتر یا بدتر و پذیرفتنی و نپذیرفتنی تلاش می‌کنند.

تی بی باتومور می‌نویسد رفتار اجتماعی انسان به وسیله ارزش‌ها ، نگرش‌ها و علایق ، جهت داده می‌شود و در واقع ارزش یک راهنما برای کنش ارائه می‌دهد.

توجه مشارکت در امور خیریه در دین اسلام

رفتار‌های اجتماعی مطلوب نظیر مشارکت در امور خیریه و عام‌المنفعه در کتب دینی به ویژه قرآن، نهج البلاغه و احادیث ائمه معصوم نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته است.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید: جز خدای را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان خود و یتیمان و فقیران نیکی کنید(بقره : 83). شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست می­دارید و بسیار محبوب است در راه خدا انفاق کرده (آل عمران : 92) و در کارهای نیک و تقوا با یکدیگر مشارکت و همکاری کنید (مائده : 2).

آیات بسیاری با چنین مضامینی در قرآن کریم بیان شده است که انسان‌ها به نیکی و همکاری با یکدیگر و گذشتن از آنچه خود دوست دارند برای نیکی و انفاق به دیگران سفارش شده‌اند زیرا از نظر دین اسلام، مهم‌ترین عاملی که به تدریج و پنهان از نگاه افراد سطحی نگر موجب انحطاط و انحراف انسان می‌شود، خود دوستی و خودخواهی است.

1. مشارکت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) و امام علی (ع)

به فرموده پیامبر اکرم(ص)، آنکه صبح کند و به کار مسلمانان اهتمام نورزد، مسلمان نیست و هیچ چیز نزد خدا محبوب‌تر از این نیست که کسی اندوهی از برادر مؤمنش برطرف کند.

امام علی (ع) طی نامه‌ای به فرزندش امام حسن مجتبی می‌فرمایند: فرزندم، با مردم فروتن، نرم خو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، در نگاهت و نیم نگاهت و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن تا بزرگان در دستکاری تو طمع نکنند و ناتوان­ها در عدالت تو مأیوس نگردند زیرا خداوند از شما بندگان دربره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد پرسید(نامه 363:27)

از سوی دیگر رسول خدا در این مورد می‌فرمایند: هرکس مؤمنی را شاد کند، مرا شاد کرده است و هرکس مرا خوشحال سازد، خدارا خوشحال کرده است بنابراین شاد کردن دل مؤمنان، گره گشایی از کار مردم و خیرخواهی نسبت به آنها، بارها و بارها در احادیث و روایات مورد تأکید قرار گرفته است و این موضوع نشان می‌دهد بی‌تفاوتی و نادیده گرفتن مشکلات دیگران در دین اسلام بسیار نکوهیده و ناپسند است.

2. مشارکت از دیدگاه سایر ائمه اطهار (ع)

در ارتباط با اهمیت سودمندی اجتماعی، امام صادق (ع) می‌فرمایند: خداوندا هر کجا باشیم، ما را سودمند برای دیگران قرار بده، چراکه همیشه مؤمنان، خدمتگزار یکدیگرند و به یکدیگر سود می‌رسانند.

ایشان همچنین به ذکر کرامت‌های اخلاقی مؤمنان می­پردازند که در جای خود بسیار قابل توجه و نقش آفرین است: پایمردی در نبرد، راست گفتاری، امانتداری، صله رحم، میهمان نوازی، اطعام فقیر، جبران نیکی ها، رعایت حقوق همسایه و دفع ضرر از رفیق از مهم‌ترین آنهاست.

امام کاظم(ع) نیز در حدیثی می‌فرمایند که ای مؤمن همواره خیر برسان و خیر بگو.به نظر می‌رسد با توجه به فرموده امام کاظم (ع) و سایر ائمه، مشخص می‌شود خیرخواهی انسان ها نسبت به یکدیگر هم بعد زبانی دارد و هم عملی، در واقع گاهی انسان با گفته خود و گاهی با عمل خود نیکی می‌کند که هر دو مورد در اسلام پسندید است.

3. مشارکت اجتماعی در ادعیه

علاوه بر نصایح و توصیه‌های پیامبر اکرم و ائمه اطهار در ارتباط با مشارکت در امور خیریه، مضامین برخی دعاهای ایشان نیز حاکی از توجه آنها به مشارکت در امور خیریه است.

به طور مثال امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه می‌فرماید:
خداوندا من به درگاه تو عذر میخواهم از اینکه مظلومی در حضور من به او ظلم رسیده باشد و من او را یاری نکرده باشم و از اینکه معروفی از کسی به من رسیده باشد و من شکر او را به جا نیاورده باشم و از اینکه کسی نزد من از کار بدی عذرخواه آمده باشد و من عذرش را نپذیرفته باشم
و اینکه فقیری مضطر از من درخواست چیزی کند و من بر او ایثار و اعطا نکرده باشم و از اینکه حقی از حقوق مؤمنی بر من لزوم یافته باشد و من اداء آن حق ، به حد کمال نکرده باشم و از هرگناه که بر من پیش آمد کرده و من از آن دوری نکرده باشم (دعای سی و هشتم : 197).

پروردگارا مرا به چشم داشت مبتلا مکن و به من عزت بخش و به تکبر و خودپسندی مبتلا مگردان و به دستم کار‌های خیر برای مردم جاری ساز و آن کار خیرم را با گذاردن منت ضایع و نابود مساز و مرا عالی ترین اخلاق کرامت فرما و مرا تأیید کن که با هرکس با من غش و خیانت کند ، در عوض با او مهربانی و راستی کنم و هر کس از من دوری کند به نیکویی تلافی کنم و به هرکس مرا محروم کند ، بذل و عطا کنم(دعای بیستم : 105).

الزامات فرهنگی

 بنابراین آنچنان که توضیح داده شد،یکی از بخش‌های مهم و اصلی فرهنگ هرجامعه ارزش‌های آن است وجامعه شناسان ارزش­ها و ارزش گذاری‌های انسان را به عنوان یک واقعیت مهم مطالعه می‌کنند. ارزش‌ها به مثابه الزامات فرهنگی ، ایجاد کننده همبستگی و مشارکت اجتماعی هستند.

بنابراین اگر فردی نسبت به الزامات فرهنگی بی‌تفاوت باشد، یعنی به ارزش‌ها و عقاید و انتظارات مردم جامعه پایبند نباشد در آن صورت پیوند او با جامعه ضعیف شده و خود را آزاد می‌بیند و به راحتی مرتکب انحراف می‌شود. از این روست که جامعه همواره هنجار شکنان را مجازات می‌کند تا نسبت به روح جمعی حاکم بر جامعه بی‌تفاوت نباشند.

جامعه سالم

در یک جامعه سالم، اندازه‌ها و مقیاس‌هایی وجود دارد که میتوان آنها را ارزش‌ها و هنجارهای حاکم بر جامعه نامید. مثلا ارضای نیاز‌های اساسی، نبودن دزدی و قتل زیاد، عدم تجاوز به حقوق یکدیگر، عدم پیچیدگی و اختلال در روابط اجتماعی برای ارضای نیاز‌ها، کمک متقابل و انسجام بین مردم ، داشتن قواعد مشخص برای زندگی جمعی و انجام کارهای مشترک برای رسیدن به نظم و....

برای اینکه در جامعه این نظم و وحدت ارزشی حفظ شود، همه خرده نظام‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باید در کنار هم و به سوی یک هدف تلاش کنند و کارکرد‌های خود را به خوبی انجام دهند. ارزش‌ها مدل‌های کلی احکام جمعی ، عقاید و نگرش‌ها هستند که در جامعه از بین نرفته و نابود نمی‌شوند هرچند زمان بسیاری از عمر آنها گذشته باشد بلکه ارزش و اهمیت آنها در نزد مردم جابه جا می‌شود.

ارزش‌ها و نگرش‌ها در روابط اجتماعی بسیار تأثیر گذار است به عنوان نمونه اگر فردی کمک کردن را دوست داشته باشد و برای او یک ارزش تلقی شود، احتمال بیشتری وجود داردکه با دیدن یک نیازمند غمگین شود و به کمک او بشتابد. بنابراین بسته به اینکه در یک جامعه مردم نسبت به ارزش‌های حاکم بر آن جامعه چه نگرشی داشته باشند نسبت به محرک‌های اجتماعی پاسخ می‌دهند و رفتار می‌کنند به همین علت است که در طول تاریخ انسان‌های زیادی حاضر بوده‌اند جان خود را به خاطر حفظ ارزش‌ها و اعتقاداتشان فدا کنند.

از این روی میتوان گفت که نگرش افراد جامعه نسبت به وجود ارزش­های اخلاقی در جامعه (در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) بر رفتار آنها تأثیر می‌گذارد و مشارکت اجتماعی به عنوان جلوه‌ای از رفتار‌های مطلوب اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

یافته‌های تحقیق

پژوهش حاضر با هدف تاثیر عمل به ارزش­ها و هنجارها از سوی مردم بر مشارکت پاسخگویان در امور خیریه و عام المنفعه در شهر کاشان به انجام رسیده است.

روش نمونه ­گیری,360 نفر از آن طریق، به پرسشنامه ­ها پاسخ داده‌اند. براساس نتایج تحقیق، می­توان گفت که بین عمل به ارزش­ها و هنجارها، به ویژه ارزش­ها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از سوی مردم با مشارکت پاسخگویان در امور خیریه و عام المنفعه رابطه مستقیم وجود دارد.

از مجموع پاسخگویان مورد بررسی 156 نفر (6/43) مرد و 202 نفر (4/56) از آنها زن می‌باشند که از این تعداد، 189 نفر (9/52) مجرد و 168 نفر (1/47) متاهل هستند و میانگین سنی پاسخگویان 26 سال است. در جدول زیر به توصیف متغیرهای اصلی تحقیق پرداخته می‌شود.

1.توصیف کمرنگ شدن ارزش‌های اجتماعی

 

خلاصه گویه‌ها
میانگین
خلاصه گویه‌ها
میانگین
پارتی بازی
2/59
انجام وظایف و مسئولیت ها به نحو احسن
2/30
اعتقاد به روز جزا
2/55
وجدان کاری
2/25
برابری در همه ی فرصت های آموزشی،کار و....
2/51
پایبندی به قول و قرار
2/20
چاپلوسی و زبان بازی
2/45
خیر خواهی
2/17
وجود امکانات تفریحی و رفاهی برای دوران   ناتوانی و بیکاری
2/38
وجود شغل متناسب با شأن اجتماعی در جامعه
2/15
طلاق
2/37
توجه به دستورات دین در زندگی
1/94
کلاه سر یکدیگر گذاشتن
2/35
کمک کردن
1/88
توجه به بعد مادی کارها
2/35
توجه به خانواده
1/67

با توجه به جدول بالا و مقایسه گویه‌های مربوط به نگرش مردم نسبت به افول ارزش‌های اجتماعی می‌توان گفت که از مجموع 16 گویه‌ی فوق و در دامنه پاسخ1-3، گویه‌ی توجه به خانواده با میانگین (67/1) کمترین میانگین و در واقع کمترین افول را دارد اگر چه تغییر در ساخت و کارکرد خانواده ایرانی در دهه‌های اخیر بر کسی پوشیده نیست.

از سویی تحول در الگوی خانواده گسترده و هسته‌ای شدن خانواده، موجب غیبت برخی از کارکرد‌ها در خانواده و سست شدن برخی ارزش‌ها شده است اما همچنان برخی ارزش‌ها حفظ شده و اهمیت به سزایی دارد.

اما گویه‌ی پارتی بازی با میانگین (59/2) بیشترین میانگین و افول را در بین شهروندان دارد که نشان می‌دهد اکثریت پاسخگویان با رواج پارتی بازی بین مردم موافق هستند.

وجود پارتی بازی در شهر و کاهش اعتقاد به روز جزا و حساب­و کتاب آخرت، بر نگرش مردم نسبت به یکدیگر و مشارکت در کارهای خیر نقش بسزایی دارد.

می‌توان نتیجه گرفت که میانگین بعد افول ارزش‌های اجتماعی (22/2) می‌باشد که با توجه به دامنه‌ی طیف 1-3، میانگین بالاتر از متوسط است یعنی نگرش مردم به افول ارزش‌های اجتماعی بالاست.

2.توصیف کمرنگ شدن ارزش‌های سیاسی

خلاصه گویه‌ها
میانگین
آینده نامعلوم است و نمی توان هیچ چیزی را برای آینده تعیین کرد.
2/46
اجرای یکسان قانون برای همه ی مردم
2/39
در ایران صاحبان قدرت از امتیازات خاصی برخوردارند و معمولا زیردستان در معرض سرزنش   هستند
2/38
ترس از انتقاد کردن به حکومت و ارگان های دولتی
2/27
ارزش و احترام یکسان برای اقوام مختلف در جامعه
2/20
توجه به حزب سیاسی برای استخدام افراد
2/06
فعالیت آزادانه در احزاب و گروه های قانونی
2/01
تمایل داشتن به سرمایه گذاری اقتصادی در داخل کشور
1/79

براساس اطلاعات جدول صفحه قبل، گویه­ی (تمایل داشتن به سرمایه­‌گذاری اقتصادی در داخل کشور) دارای کمترین میانگین (79/1) و کمترین افول می‌باشد و گویه‌ی (آینده مبهم است و نمی‌توان چیزی را برای آینده تعیین کرد) دارای بالاترین میانگین (46/2) و بیشترین افول می‌باشد.

بنابراین مردم همچنان اعتقاد دارند که ثروت را باید در کشور خود، سرمایه‌گذاری کنند و این همچنان یک ارزش مانده است و افول کمتری داشته است.

در مقابل (ابهام در آینده) با بالاترین میانگین، نشان می‌دهد که مردم نسبت به آینده یک نوع نگرانی دارند و معتقدند نمی‌توان آینده را پیش‌بینی کرد که این موضوع بر مشارکت مردم برای تعیین سرنوشت خود و کشورشان تاثیر زیادی دارد.

میانگین نگرش پاسخگویان بر مبنای مفهوم افول ارزش‌های سیاسی (12/2) می‌باشد که به نظر می‌رسد بالاتر از میانگین طیف(2) است.

3.توصیف کمرنگ شدن ارزش‌های فرهنگی

خلاصه گویه‌ها
میانگین
خلاصه گویه‌ها
میانگین
عدم آشنایی با زبان اقوام دیگر
2/45
در معاملات با اقوام بیگانه (افغانها) سر آنها کلاه گذاشتن
2/03
اعتماد مردم به یکدیگر
2/33
تقدیر هر چه را رقم بزند همان می شود
2/00
رسوم اقوام  بیگانه را مسخره کردن
2/29
عملکرد موثر مدرسه شهروندی در آموزش فرهنگ شهروندی
1/98
تمایل به ازدواج با اقوام دیگر
2/26
بچه‌هارا آزاد گذاشتن
1/97
اعتماد اجتماعی نسبت به دیگران
2/22
رضایت از فعالیت های شهرداری
1/88
وقت شناسی
2/22
تعصب داشتن بر هویت ایرانی خود
1/84
اعتماد نسبت به مسئولین نظام
2/18
رضایت از عملکرد رسانه ها در زمینه پخش برنامه های فرهنگی
1/82
احترام شهروندان به نیروی انتظامی
2/13
افتخار به ایرانی بودن
1/48
اتباع بیگانه ، مجرم و بزهکار هستند.
2/05
شناخت دوستان فرزندان
1/39

از مجموع 18 گویه جدول صفحه قبل، گویه (آشنا نبودن شهروندان با زبان اقوام و اقلیت‌های دیگر) با میانگین (45/2) دارای بالاترین میانگین (بیشترین افول) و گویه (توجه مردم در شناخت دوست برای فرزندان خود) با میانگین (39/1) دارای کمترین میانگین (کمترین افول) در بین سایر گویه‌ها می‌باشد،
این موضوع نشان می‌دهد که شهروندان چندان شناختی از اقلیت‌ها ندارند و با این موضوع موافق هستند اما همچنان نسبت به شناخت دوست فرزندان خود ، دقت زیادی دارند و با افول این ارزش مخالف هستند.

براساس نتایج فوق (جمع گویه­‌های افول ارزش­‌های فرهنگی) می­توان نتیجه گرفت میانگین این مفهوم (97/1) در دامنه 1-3 است.

4.توصیف کمرنگ شدن ارزش‌های اقتصادی

خلاصه گویه‌ها
میانگین
خلاصه گویه‌ها
میانگین
نارضایتی از کمبود امکانات رفاهی خانواده ها
2/57
هزینه کردن درآمد برای چکاپ
2/50
لیاقت زندگی بهتر از نظر مالی
2/56
نارضایتی از شغل خود
2/38
پول یعنی نهایت خوشبختی
2/50
رشوه دادن
2/28
داشتن عروس و داماد ثروتمند یعنی خوشبختی
2/50


از مجموع 7 گویه مورد بررسی،  گویه‌­ی (رشوه دادن) با میانگین (28/2) کمترین میانگین (کمترین افول) را دارد که نشان می­دهد این گویه نسبت به سایر گویه‌ها مخالفان بیشتری داشته است و در واقع افراد بیشتری با این گویه مخالفت کرده‌اند و همچنان برای آنها به عنوان یک ارزش مطرح است.

در حالی که گویه­‌ی (اکثراً از کمبود امکانات رفاهی خانواده‌ها ناراضی هستند) با میانگین (57/2) بالاترین میانگین (بیشترین افول) را در بین سایر گویه‌ها به خود اختصاص داده است که نشان می­دهد پاسخگویان با این گویه موافقت بیشتری دارند، همچنین شهروندان معتقدند لیاقت این که از نظر مالی بهتر زندگی کنند را دارند.

میانگین افول ارزش‌های اقتصادی (43/2) دردامنه 1-3 است که به نظر می‌رسد بیشتر از حد متوسط طیف(2) می­باشد.

5.مقایسه ارزش‌های مورد مطالعه

ابعاد
اقتصادی
اجتماعی
سیاسی
فرهنگی
میانگین
2/43
2/22
2/12
1/97

همانطور که در جدول بالا مشخص است، نگرش پاسخگویان نسبت به افول ارزش‌های اقتصادی بیشترین میانگین را داشته و بعد از آن افول ارزش‌های اجتماعی دارای بالاترین میانگین است.

6.میزان مشارکت در امور خیریه و عام المنفعه

خلاصه گویه‌ها
طیف
میانگین
مخالف
تا حدی
موافق
من حاضر می‌شوم به خاطر منفعت دیگران، از منفعت خودم بگذرم.
30/2
48/3
21/5
1/91
گاهی درآمد یا فرصتم را برای کمک به دیگران اختصاص می‌دهم.
29/8
56/7
13/5
1/83
من حاضر هستم جان خود را برای دیگران به خطر اندازم.
53/1
22/6
24/3
1/71
برای من کار از لحاظ ارزش های انسانی آن ، مهم است نه جنبه مادی کار.
46/2
36/1
17/8
1/71
درست نیست که عیب های اجناس را بپوشانم تا سریع به فروش برسد.
57/6
20/3
22/1
1/64
چون به آخرت ایمان دارم، رضای خدا را در همه ی کارها در نظر می گیرم.
57/6
22/1
3/20
1/62
در معاملاتم، دستورات دینی را در نظر می گیرم.
57/1
26/6
16/7
1/59
ترجیح می‌دهم ثروتم را در کشور‌های خارجی سرمایه گذاری کنم تا ایران.
61/3
22/0
16/7
55/1
برای دور زدن قانون  و نپرداختن مالیات، کلاه   شرعی درست نمی کنم.
76/6
14/3
9/1
1/32
حاضر نیستم هر کاری انجام دهم مثل زیر پا گذاشتن قانون تا پولدار شوم.
79/4
14/9
5/7
1/26

با توجه به جدول فوق می‌توان گفت که گویه (من حاضر می‌شوم به خاطر منفعت دیگران، از منفعت خودم بگذرم) با میانگین 91/1، بالاترین میانگین و گویه‌­ی (حاضر نیستم هر کاری انجام دهم مثل زیر گذاشتن قانون تا پولدار شوم.) با میانگین 26/1 کمترین میانگین رادر بین سایر گویه­‌ها به خود اختصاص داده‌اند. نگاهی به گویه‌های مطرح شده در جدول فوق، نشان از افول مشارکت در جامعه آماری است.

میانگین میزان مشارکت 61/1در دامنه 1/3 است که به نظر می‌رسد کمتر از میانگین طیف است.

راهنما برای کنش

 رفتار اجتماعی انسان به وسیله ارزش‌ها، نگرش‌ها و علایق جهت داده می‌شود. در واقع ارزش‌ها یک راهنما برای کنش ارائه می‌دهند و در تعیین رفتار انسانی نقش کلیدی دارد. برخی از ارزش‌های موجود در جامعه که ماکس وبر آنها را اصول اخلاقی مطلق می‌داند برای همه­‌ی جوامع  و در همه‌ی زمان‌ها ارزشمند تلقی می‌شود و آن زمانی است که رفتار فرد با منفعت شخصی همراه نباشد.

مشارکت در امور خیر و عام المنفعه نیز از جمله رفتار‌های مطلوب اجتماعی است که معمولاً بدون منافع شخصی و با نگرش مثبت نسبت به سایرین انجام می‌شود.

طبق نتایج به دست آمده در این پژوهش، پایبندی به ارزش­‌ها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در شهر کاشان کمتر شده و ارزش­‌ها به ویژه در بعد اقتصادی و اجتماعی تنزل چشمگیری داشته است.

همچنین یافته‌ها حاکی از این است که مردم معتقدند ارزش‌های اجتماعی مثل پارتی بازی، کاهش اعتقاد به روز جزا و حساب و کتاب آخرت، چاپلوسی، ارزش‌های اقتصادی مثل نارضایتی از شغل و امکانات رفاهی و تفریحی، ارزش‌های فرهنگی مانند کاهش اعتماد متقابل به یکدیگر، نابرابری در همه زمینه‌های آموزشی و اشتغال و ارزش‌های سیاسی مانند عدم اجرای یکسان قانون و ابهام در آینده افزایش یافته است.

بنابراین نمی‌توان به آینده امیدوار بود، این عوامل موجب شده مردم نگرش منفی و نوعی بی‌اعتمادی نسبت به یکدیگر داشته باشند و در نهایت حاضر نیستند بخاطر منفعت دیگران از منفعت خود بگذرند یا تمایلی ندارند فرصت یا درآمد خود را برای کمک به دیگران اختصاص دهند.

میزان تاثیر کل

با توجه به اینکه ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی نقش بیشتری در مشارکت در امور خیریه دارند افول ارزش‌های فرهنگی و به ویژه اجتماعی در شهر موجب شده است مشارکت مردم در کار خیر کاهش یابد.

از سوی دیگر نتایج تحلیل مسیر نشان می‌دهد که میزان تاثیر کل کمرنگ شدن ارزش‌های اجتماعی بر مشارکت در امور خیریه بیشتر از سایر متغیرهاست. هرچند که آن متغیر نیز طبق مدلبه نوعی متأثر شدن از کمرنگ شدن ارزش‌های فرهنگی، اقتصادی و به ویژه سیاسی در جامعه است.

از سوی دیگر مدل نشان می‌دهد که کمرنگ شدن ارزش‌های فرهنگی عامل موثری در کاهش پایبندی به ارزش‌های اجتماعی، سیاسی و به ویژه اقتصادی است و از طرق غیر مستقیم بر کاهش مشارکت موثر است.

نکته حائز اهمیت دیگر اینکه، اگرچه کاهش پایبندی به ارزش‌های سیاسی و اقتصادی به طور مستقیم بر کاهش مشارکت در امور خیریه تاثیر ندارند، اما از طرق غیر مستقیم ( کمرنگ کردن ارزش‌های اجتماعی ) اثر خود بر متغیر وابسته را ایجاد می‌کنند.

نکته آخر اینکه افول ارزش‌های اقتصادی، بیشتر متاثر از افول ارزش‌های فرهنگی است و افول ارزش‌های اجتماعی بیشتر متاثر از افول ارزش‌های سیاسی است.

این مطلب برداشت و خلاصه‌­ای از مقاله "تأثیر پایبندی مردم به ارزش ها بر مشارکت در امور خیریه" نوشته "علی محمودزاده مرقی" است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.