احتمالاً تاکنون از سروصدایی که اخیراً CahtGPT در حوزههای مختلف به ویژه در بخش آموزش به پا کرده است، باخبر شدهاید. از آنجا که این ابزار هوش مصنوعی میتواند ظاهراً به مجموعه سؤالات کاربران پاسخ داده و مقالات را به نحو غیرقابل تشخیص برای اساتید و نرمافزارهای تشخیص سرقت ادبی تولید کند، بیم و هراس زیادی را در بخش آموزش برانگیخته است.
با توجه به اینکه استفاده از CahtGPT و سایر ابزارهای هوش مصنوعی ممکن است سوای آموزش، جنبههای دیگر زندگی ما را نیز دگرگون کند، این سؤال مطرح میشود که فناوری فوق چه تأثیری بر عملیات تیمهای ارتباطی در بخش خیریه به ویژه در زمینه تولید محتوای وبسایت و رسانههای اجتماعی دارد؟
بررسی اثرات مثبت هوش مصنوعی وCahtGPT بر بخش خیریه
اگر تنها قضیه کپیرایتینگ (copywriting) مورد توجه قرار گیرد، میتوان به تأثیرات زیر اشاره کرد:
انسجام و یکپارچگی:
ChatGPT را میتوان به گونهای آموزش داد که سبک، زبان و لحن پیام یک خیریه را بشناسد و اطمینان دهد که همه ارتباطات مکتوب و نوشتاری آن از لحاظ سبک و نوع پیامرسانی منسجم و یکپارچه هستند.
سرعت:
ChatGPT میتواند یک نسخه متنی باکیفیت را با سرعتی بالاتر از نویسندگان انسانی تولید کند، به تیمهای خیریه اجازه دهد تا از عهده ضربالاجلهای زمانی فشرده برآیند و به سرعت به فرصتهای تازه واکنش نشان دهند.
شخصیسازی:
ChatGPT با برخورداری از قابلیتهای پیشرفته پردازش زبان میتواند نسخهای متناسب با مخاطبان خاص تولید کند و ضمن تقویت ارتباط، تأثیرگذاری پیام را افزایش دهد.
اطلاعات دادهمحور:
ChatGPT میتواند دادهها و روندها را در هر لحظه تجزیه و تحلیل کرده و اطلاعات ارزشمندی را برای بهبود کپیرایتینگ فراهم کند.
خودکارسازی امور تکراری:
ChatGPT با خودکارسازی (اتوماسیون) امور معمول نظیر تولید الگوهای ایمیل، گزارشها و پستهای اجتماعی میتواند وقت کپیرایترهای انسانی را برای تمرکز بر وظایف خلاقانه و سطح بالاتر آزاد کند.
هرچند انتقادات برخی مفسران از کاستیها و نقاط ضعف ChatGPT قابل درک است اما تصور میشود که این ابزار با کمک به ترویج و تقویت پیامرسانی، فواید جذابی برای خیریهها به همراه دارد. ChatGPT به هیچ عنوان ابزار کاملی نیست، اما مطمئناً میتواند به ارائه الگوهایی برای تولید محتوای هدفمند و منسجم کمک کند. الگوریتمهای این ابزار میتوانند پُستها و توییتهایی مختصر، مفید و قوی توأم با انتخاب مؤثرترین کلمات کلیدی و هشتگها را تولید کنند.
با این حال، سؤالات و ابهامات جدی در خصوص این فناوری وجود دارد که یکی از آنها به موضوع اصالت و اعتبار (authenticity) مربوط میشود:
احساس حامیان و خیران درباره دریافت خبرنامههایی که عمدتاً توسط هوش مصنوعی تولید شدهاند، چیست؟
استفاده یا عدم استفاده از محتوای تولیدشده با هوش مصنوعی را چطور به حامیان خود اطلاع میدهید، نظرتان درباره برچسب «ساختهشده توسط انسان» چیست؟
هوش مصنوعی چه تغییراتی در وظایف تیم ارتباطات ایجاد میکند، چه نوع وظایفی از بین میرود و چه مسوولیتهایی جایگزین آن میشود؟
هنوز پاسخی به این سؤالات نداریم، اما میدانیم که تأثیر آن در طول زمان عمیق و محسوس خواهد بود. با خودکارسازی برخی وظایف ممکن است فضای جدیدی برای هدفمندی بیشتر ارتباطات از طریق کانالهای دیگر ایجاد شود. اگر هوش مصنوعی، سنگینی و دشواری کار را از روی دوش وظایف ارتباطی پایه و اساسی بردارد، آنگاه کارشناسان ارتباطات میتوانند زمان و انرژی بیشتری را صرف نوآوری و روابط ظریفتر و خصوصیتر کنند؟
ChatGPT را نباید همه چیز تلقی کرد. هنوز دقیقاً نمیدانیم که این ابزار تا چه حد کارهای ما را تغییر میدهد، اما شایسته و بجاست که در اینجا قانون آمارا (Amara's Law) را یادآوری کنیم: «معمولاً در کوتاهمدت دربارۀ تأثیر فناوری اغراق میکنیم و در درازمدت آن را دستکم میگیریم». فعلاً همه تبلیغاتی که در این رابطه میشود را باور نکنید، اما عاقلانه است که خود را برای تغییرات آینده مهیا کنید.
منبع: وبسایت sereno.co
دیدگاه خود را بنویسید