در یک جامعه دینی، فرهنگ الهی خاصی حاکم است بدین معنا که این باور وجود دارد که معنویت، کمال مطلوب و نهایت زندگی انسان است. دین می‌تواند در فرهنگ دخالت کند؛ زیرا پیشینهٔ فرهنگ نشان داده است که فرهنگ همیشه با فطرت انسان‌ها، هماهنگ بوده است. 

فطرت خیرخواهی در فرهنگ دینی از جایگاه والایی برخوردار است. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اجتماعی که همواره بشر با آن مواجه است، فاصله طبقاتی است، در چنین اوضاعی بالا رفتن میزان اضطراب، نگرانی، بدبینی و خشم و خشونت، امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود؛ که رابطه مستقیمی با مفهوم سلامت روان دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران است.

ایدئولوژی روابط فردی و اجتماعی 

افراد دارای دودسته رفتار هستند. رفتارهایی که به‌منظور تداوم حیات و زندگی بهتر صورت می‌گیرد که به‌منظور بهتر کردن کمیت و کیفیت آن ده‌ها رشته علمی جدید پدید آمده است. دسته دوم رفتارهایی است که بیشتر در حوزه علوم انسانی موردبررسی قرار می‌گیرد.

این رفتارها برگرفته از ارزش‌ها و باورهایی است که از ایدئولوژی افراد سرچشمه می‌گیرد. این ایدئولوژی(جهان‌بینی) در تمام جنبه‌های زندگی و روابط فردی و اجتماعی انسان اثر می‌گذارد.

گسترش علم و تکنولوژی به آسایش افراد در بعد جسمانی کمک فراوانی کرد؛ اما سلامت روانی و کسب آرامش افراد امروزه به مسئله‌ای جدی تبدیل‌شده است. درنتیجه جهت کسب آرامش روانی توجه به معنویات و بازگشت به سنت‌های معنوی (که دین جامع‌ترین مصداق آن است) موردتوجه قرارگرفته است.
بررسی‌های جامعه‌شناختی در حوزه دین و رشد مطالعات درزمینه روان‌شناسی مذهب، نشان‌دهنده وجود رابطه بین مذهب و سلامت روانی است و برخی دانشمندان نیز عصر حاضر را دوره بازگشت و بازنگری به دین دانسته‌اند.

اسلام، مجموعه‌ای از باورهاى قلبى و تكاليف ديني است. باورهاي قلبي، برآمده از فطرت انساني و دلايل عقلي و نقلي است و تكاليف ديني، باهدف تأمین سعادت دنيوي و اخروي بشر بر پيامبر فرود آمده است و تمامى امورى را که به نحوى در سعادت دنیا و آخرت انسان نقش دارد را در برمی‌گیرد.

تعاريف دين و فرهنگ با رويكرد مصداق‌گرايي نشان می‌دهد كه نسبت ميان فرهنگ و دين، نسبت كل و جزء است؛ فرهنگ كل است و دين جزء. اما وقتی‌که صحبت از فرهنگ دینی به میان می‌آید، فطرت انسانی در سرلوحه کار قرار می‌گیرد. انسان مسلمان باید خود را در غم و شادی دیگران شریک بداند؛ یعنی آنچه را برای خود می‌خواهد، برای دیگران نیز خواهان باشد و آنچه را برای خود آرزو می‌کند، برای دیگران نیز آرزومند باشد.

برای مطالعه :

فرهنگ همکاری و مشارکت در ایران

در این حال، اگر موفقیت و کمالی نصیب دیگران شود، لذت می‌برد. رسول اکرم صلی‌الله علیهو آله می‌فرمایند: اَحْبَبَ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ. آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران نیز بخواه. اهمیت این نحوه از خیرخواهی به حدی است که در روایات تأکید شده دانشمندان و آگاهان اگر از خيرخواهى امتناع ورزند و دیگران را راهنمايى نكنند، خیانت‌ پیشه کرده‌اند.

در فرهنگ اسلامی اولاً فرد و اجتماع باهم هستند، دیگران ‌هم بخشی از وجود انسان هستند. مصداق این بیت شعر «بنی‌آدم اعوضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند» است. این همان تفکر دینی است که انسان‌ها را به‌هم‌پیوسته می‌داند و انسان‌ها در غم همدیگر شریک هستند و باید به همدیگر کمک کنند ناراحتی دیگران ناراحتی او هم است. این مسئله به جمع‌گرایی و ارزش‌هایی که در فرهنگ ما است برمی‌گردد. یکی از این ارزش‌ها کمک به دیگران است.

دین کلمه‌ای عربی به معنی اطاعت، آیین و شریعت است که در لاتین به‌صورت religion آمده است. این اصطلاح معنی واحدی که موردقبول دانشمندان رشته‌های علوم انسانی باشد ندارد و هر یک از دانشمندان از دیدگاه خود تعریف متفاوتی از دین ارائه کرده‌اند. 

امام علی (علیه‌السلام) نیز در معنی دین فرموده‌اند، آغاز دین تسلیم بودن در برابر پروردگار و پایان آن بندگی خالص او کردن است؛ دین را جز عقل سامان نبخشد و از هر کار زشت و ناپسند بازمی‌دارد. درنهایت از دیدگاه اسلام دین را می‌توان چنین تعریف کرد: دین مجموعه‌ای از معارف، عقاید، احکام و اخلاق و در یک‌کلام هست‌ها و نیست‌ها و بایدها و نبایدهاست که خداوند جهت هدایت بشر به‌وسیله منابع و ابزاری چون کتاب، سنت، عقل و فطرت نازل فرموده است. 

در سومین کنگره جهانی بهداشت روانی یک تعریف دوقسمتی ارائه کردند:

1. بهداشت روانی حالتی است ازنظر جسمی، روانی و عاطفی، در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد و برای فرد مطلوب‌ترین رشد را ممکن سازد؛

2. جامعه خوب جامعه‌ای است که برای اعضای خود چنین رشدی را فراهم سازد و درعین‌حال رشد خود را تضمین کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان دهد، پاولف در تعریف سلامت روان می‌گوید رفتار عادی رفتاری است متعادل که به‌خوبی می‌تواند در مقابل استرس‌ها مقاومت نماید.

رابطه بین فرهنگ دینی و سلامت روان

فرضيه اصلی پژوهش: بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیّرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران، رابطه وجود دارد.

اين فرضيه به 4 فرضيه فرعی زير تقسيم شد.

1.بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی خیّرین رابطه وجود دارد.

2.بين فرهنگ دینی و اضطراب در خیّرین رابطه وجود دارد.

3.بين فرهنگ دینی و افسردگی در خیّرین رابطه وجود دارد.

4.بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعي در خیّرین رابطه وجود دارد.

اين پژوهش در ارتباط با يك فرضيه اصلی و چهار فرضيه فرعی انجام شد، ابتدا هر فرضيه را بيان كرده و سپس با توجه به جدول مربوطه و نتايج آماری هر جدول فرضيه موردنظر را تأييد يا رد می‌کنیم.

فرضيه اصلی: بين فرهنگ دینی و سلامت روانی خیّرین رابطه وجود دارد.

اصلی

اصلی

با توجه به جدول شماره 2 نتايج همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بين فرهنگ دینی و سلامت روانی نشان داد و همچنين دو خرده مقياس عقايد و احكام (145/0-=r، 003/0p<) و اخلاق دينی (225/0-=r، 0001/0p<) به‌صورت معنی‌داری با سلامت روانی افراد رابطه دارد و درنتیجه فرضيه تحقيق پذيرفته می‌شود.

می‌توان بيان كرد كه بين سلامت روانی و ابعاد فرهنگ دینی رابطه چندگانه‌ای وجود دارد، به اين معنی كه توجه به عقايد و احكام با سلامت روانی رابطه معنی‌داری دارد، اما وقتی اخلاق دينی به معادله رگرسيون اضافه می‌شود، اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه توجه به اخلاق دينی بر سلامت روانی می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر عامل اول علت دورتر سلامت روانی و عامل دوم علت نزدیک‌تر سلامت روانی است.

الف_ رابطه بین فرهنگ و سلامت جسمی

بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی خیّرین رابطه وجود دارد.با توجه به جدول شماره 2 نتايج تحليل همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بين فرهنگ دینی و سلامت جسمانی نشان داد كه بیان‌کننده تأييد فرضيه بوده و همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 4) می‌توان بيان كرد كه بين سلامت جسمانی و بين فرهنگ دینی رابطه چندگانه وجود دارد. به اين معنی كه توجه به عقايد و احكام با سلامت جسمانی رابطه معنی‌داری دارد، اما هنگامی‌که اخلاق دينی را به معادله رگرسيون اضافه كنيم اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه اخلاق دينی بر سلامت جسمانی می‌گذارد. به‌عبارت‌دیگر عامل عقايد و احکام علت دورتر سلامت جسمانی و عامل اخلاق دينی علت نزدیک‌تر سلامت جسمانی است.

اصل

ب_ رابطه بین فرهنگ و اضطراب روانی

بين دین‌داری و اضطراب خیّرین رابطه وجود دارد.با توجه به جدول 2، نتايج تحليل وابستگی، رابطه معكوس معنی‌داری را بین فرهنگ دینی و اضطراب نشان داد و اين بیان‌کننده آن است كه فرضيه تأييد می‌شود، به‌علاوه با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول 5) بيان می‌کنیم كه بين اضطراب و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه‌ای وجود دارد.

به‌عبارت‌دیگر توجه به عقايدواحكام با اضطراب رابطه معنی‌داری دارد، اما با ورود اخلاق دينی به معادله رگرسيون اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عقايد و احكام تأثیر خود را به‌واسطه اخلاق دينی بر كاهش اضطراب می‌گذارد و می‌توانيم بيان كنيم كه عامل اول، علت دورتر كاهش اضطراب است و بين فرهنگ دینی به‌عنوان متغير ميانجی بين عقايد و احكام و اضطراب قرار می‌گیرد.

اصلی

ج_ رابطه بین فرهنگ و افسردگی جامعه

بین فرهنگ دینی و خیّرین رابطه وجود دارد. با توجه به جدول2، نتايج تحليل همبستگی رابطه منفی معنی‌داری را بین فرهنگ دینی و افسردگی نشان داد و اين بیان‌کننده تأييد فرضيه بود و همچنين با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول6) می‌توانيم بيان كنيم كه بين افسردگی و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه‌ای وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر توجه به عقايد و احكام با میزان افسردگی رابطه معنی‌داری دارد اما هنگامی‌که بين فرهنگ دینی را به معادله رگرسيون اضافه كنيم اين رابطه ديگر معنی‌دار نيست و عامل بين فرهنگ دینی، متغيری ميانجی بين عقايد و احكام و ميزان افسردگی است و تأثیر عقايد و احكام به‌واسطه اخلاق دينی بر ميزان افسردگی صورت می‌گیرد.

اصلی

د_ رابطه بین فرهنگ دینی و عملکرد اجتماعی

بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعی خیّرین رابطه وجود دارد.با توجه به جدول 2 نتايج تحليل همبستگی، رابطه معكوس معنی‌داری بين فرهنگ دینی و عملكرد اجتماعی بيان می‌شود و اين ضريب نشان‌دهنده تأييد فرضيه است. به‌علاوه با توجه به نتايج تحليل رگرسيون (جدول7) می‌توان بيان كرد كه بين عملكرد اجتماعی و ابعاد دین‌داری رابطه چندگانه وجود دارد به اين معنی كه متغير اول كه به‌تنهایی با عملكرد اجتماعی مطلوب رابطه معنی‌داری دارد با اضافه شدن متغير دوم اين رابطه دیگر معنی‌دار نيست.

به‌عبارت‌دیگر عقاید و احكام به‌واسطه عامل اخلاق دينی بر عملكرد اجتماعی مطلوب اثر می‌گذارد.

اصلی

نقش دینداری و تاثیر آن بر سلامت روان جامعه

همان‌طوری که می‌دانیم اگر انسان‌هاى شايسته با آداب و شرايط لازم به خيرخواهى مردم بپردازند، خير و سلامت جامعه را فرامى‌گيرد و شرّ و پليدى از آن رخت برمى‌بندد؛ كاستى‌ها به تكامل، فقر به غنا، وحشت به امنيت، كينه‌توزى به محبت و ضعف به قدرت تبديل مى‌شود. نارسايى‌ها جبران مى‌گردد و استعدادهاى خفته شكوفا مى‌شود.

بررسی و تحليل فرضیه‌ها نشان داد که بين فرهنگ دینی خیّرین و سلامت روانی آنان رابطه معنی‌داری وجود دارد و می‌توان از طريق بررسی دین‌داری آنان ميزان سلامت روان آنان را پیش‌بینی كرد. به‌عبارت‌دیگر با افزايش ميزان فرهنگ دینی خیّرین، سلامت روان آنان نيز افزايش می‌یابد و درنتیجه علاوه بر آن‌كه فرد در آرامش روانی و روحی به سر می‌برد اين توانايی را نيز می‌یابد كه نقش‌های متفاوت اجتماعی خود را به کامل‌ترین شكل ايفا نمايد. از طرف ديگر امروزه پژوهش‌های متفاوتی كه صورت گرفته ثابت کرده‌اند كه علت اغلب بیماری‌های جسمی منشأ روانی دارند يعنی عوامل روانی علت عمده بیماری‌های جسمی هستند. عكس اين قضيه نيز صادق است، افرادی نيز كه ازنظر سلامت روانی در حد مطلوب قرار دارند، تا حد بالايی توانايی تأثیر بر بيماری جسمی خود را نيز دارند و با توجه به تأييد فرضيه اول می‌توانيم بيان كنيم كه سلامت جسمانی كه يكی از فاكتورهای سلامت روانی است از طريق تقويت دین‌داری افراد تأمین می‌شود.
با توجه به تأييد فرضيه دوم نيز، می‌توان بيان كرد كه وقتی افراد خود را به منبعی والا وابسته بدانند و ايمان داشته باشند كه از حمايتی روحانی برخوردارند؛ احساس امنيت و آرامش كرده و از اضطراب و بیماری‌های روانی ناشی از آن كاملاً مصون خواهند بود.

به‌علاوه احساس تنهايی فرد يكی از فاكتورهای مهم ايجاد افسردگی است و وقتی انسان باور كند در ارتباط هميشگی با خداوند است و او را بهترين دوست و حامی خود بداند از نااميدی كه از ديگر علائم محوری افسردگی است مصون مانده و فضل خداوندی را در همه حال شامل حال خود می‌داند و در نتیجه اين عامل مؤثر در تضعيف سلامت روح و روان را برای هميشه از خود دور می‌کند.

حفظ اين ارتباط با خداوند باعث آرامشی در فرد می‌شود كه از بر هم خوردن تعادل انسان جلوگيری می‌کند، همچنين جهان‌بینی به ساختار ارزش‌های اخلاقی نيز شكل می‌دهد، درنتیجه برخورداری از تعادل در زندگی و توجه به ارزش‌های اخلاقی كه به‌صورت صفات پسنديده در رفتار افراد بروز می‌کند به زندگی افراد معنی داده و به‌سلامت روانی آن‌ها می‌انجامد.
درنهایت از ديدگاه اسلام معنی‌بخش بودن زندگی ميسر نمی‌شود مگر در پرتو ايمان به خداوند و رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در معنی‌دار كردن زندگی دارند.

این مطلب برداشت و خلاصه‌ای از مقاله "بررسی رابطه بین فرهنگ دینی و سلامت روان خیرین مراکز معلولین ذهنی شهر تهران" نوشته "حسین سراوانی، شروین وفا، رضا پوربهرام و زهرا ولی‌پور است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده‌ و در سیویلیکا منتشر شده است.

لینک مقاله در سیویلیکا