مقاله چهارم همایش بررسی فاصله روان‌شناختی به عنوان یک متغیر مهم در جمع‌آوری کمک‌های مالی خیریه:
به چه کسی کمک کنیم؟ - سوگیری نزدیکی در تخصیص کمک‌های بشردوستانه

نویسندگان:
1. ای. پیتر مک گراو، دانشگاه کلرادو در بولدر، آمریکا
2. لیف ون بوون، دانشگاه کلرادو در بولدر، آمریکا
3. مایکلا هوبر، دانشگاه کلرادو در بولدر، آمریکا
4. لورا جانسون گراهام، دانشگاه کلرادو در بولدر، آمریکا

اثر سوگیری نزدیکی بر کمک‌های بشردوستانه

تصمیم‌گیری در مورد نحوه تخصیص منابع خیریه با هدف به حداقل رساندن درد و آلام انسانی از مهم‌ترین و دشوارترین تصمیماتی است که مصرف‌کنندگان با آن مواجه هستند. این نوع تصمیمات غالباً دشوار هستند چرا که افراد در طول زمان در معرض اطلاعات مختلف پیرامون منابع درد و رنج انسانی قرار می‌گیرند، حال آنکه تفاوت‌‎های واقعی در شدت آلام بشری شاید بیش از آن چیزی باشد که در تخیلات رسانه‌های پرطرفداری چون CNN و نمادهای پاپ همچون بونو و آنجلینا منعکس می‌شود. 

سؤال اینجاست که مصرف‌کنندگان چه درکی از منابع مختلف درد و آلام بشری - که در طول زمان ارائه می‌شود - دارند و چطور این ادراکات بر تصمیمات آنها در مورد تخصیص کمک‌های بشردوستانه تأثیر می‌گذارد.

بررسی سوگیری افراد با کمکهای بشردوستانه

چرا سوگیری نزدیکی (immediacy bias) رخ می‌دهد؟

تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که افراد سوگیری نزدیکی (immediacy bias) را در درک احساسات بروز می‌دهند، به گونه‌ای که احساسات نزدیک و فوری شدیدتر از احساسات گذشته به نظر می‌رسند. این سوگیری نزدیکی حداقل به دو دلیل رخ می‌دهد. 

1. جلب توجه بیشتر احساسات فوری و دم‌دست

احساسات فوری و دم‌دست توجهات را به خود جلب کرده و در حافظه باقی می‌مانند. 

2. احساسات نزدیک، شدیدتر از احساسات قبلی

اطلاعات مربوط به احساسات نزدیک بیش از اطلاعات پیرامون احساسات قبلی در حافظه موجود هستند. بنابراین احساسات نزدیک شدیدتر از احساسات دور به نظر می‌رسند تا جایی که افراد از توجه و دسترس‌پذیری برای قضاوت در مورد شدت عاطفی استفاده می‌کنند.

تحقیقات پیرامون قضاوت و تصمیم‌گیری نشان می‌دهد که:

 احساس و عاطفه، تأثیر قوی بر ترجیحات اقتصادی از جمله اولویت دادن و تخصیص کمک‌های بشردوستانه دارند.

آیا سوگیری نزدیکی در طول زمان با فروکش کردن احساسات کاهش می‌یابد؟

صرفنظر از اطلاعات مربوط به حجم مرگ و میر بحران‌های انسانی، پول بیشتر به قربانیانی اهدا می‌شود که عواطف شدیدتری را برانگیخته می‌کنند تا قربانیانی که کمتر حس عاطفی را برمی‌انگیزنند.
برای مثال گاهی اوقات افراد پول بیشتری را به قربانیان مجرد اهدا می‌کنند، چرا که آنها واکنش‌های عاطفی را برمی‌انگیزند.

با ادغام تحقیقات مربوط به سوگیری نزدیکی و بر مبنای عاطفی اولویت‌های اقتصادی، فرض می‌کنیم که مصرف‌کنندگان درد و آلام انسانی که باعث برانگیختگی عاطفی فوری‌شان شده را شدیدتر از آلام بشری که سبب برانگیختگی عاطفی آنها در گذشته شده است، تلقی می‌کنند.
همچنین این فرضیه آزمون می‌شود که آیا سوگیری نزدیکی با نادیده گرفتن اطلاعات مربوط به میزان مرگباری بحران‌ها همبستگی دارد یا خیر؛ و اینکه آیا سوگیری نزدیکی در طول زمان با فروکش کردن احساسات کاهش می‌یابد یا خیر.

مطالعه 1؛ 

شرکت‌کنندگان دو فیلم کوتاه تهیه‌شده توسط پزشکان بدون مرز (DWB) در رابطه با بحران‌های انسانی در سودان و نیجر را تماشا کردند. شرکت‌کنندگان این دو فیلم را به ترتیب تصادفی و با فاصله 20 دقیقه از هم مشاهده کردند. 

بلافاصله پس از کسب اطلاع درباره بحران دوم از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا پول خیریه را به فعالیت‌های DBW در این دو مکان اختصاص دهند. مطابق با قاعده سوگیری نزدیکی، اکثر شرکت‌کنندگان (67 درصد) بیشتر بودجه خیریه را به بحرانی که در مرتبه دوم از آن اطلاع داده بودند اختصاص دادند. یعنی فیلم اخیری که شرکت‌کنندگان تماشا کرده بودند (فیلم دوم) بیشتر از فیلم اول احساسات آنها را برانگیخته بود.

بخش چهارم:

تأثیر فاصله روان‌شناختی بر جمع‌آوری کمک‌های خیریه (3)

مطالعه 2؛

به دنبال تکرار مفهوم سوگیری نزدیکی در مطالعه 1 با دو داده اضافی روبرو بودیم. 

نخست؛ ادامه دار بودن بروز سوگیری نزدیکی

آنکه اطلاعات (خیالی) در مورد میزان مرگباری دو بحران به شرکت‌کنندگان ارائه شد؛ این به ما امکان داد تا بررسی کنیم که آیا افراد به رغم وجود اطلاعات در مورد مرگبار بودن بحران‌ها، سوگیری نزدیکی را همچنان بروز خواهند داد یا خیر. 

دوم؛ سوگیری و گذشت زمان

ادراک شرکت‌کنندگان از درد و آلام انسانی و اقدامات خیریه را بلافاصله پس از کسب اطلاع درباره بحران‌ها و همچنین پس از یک روز تأخیر اندازه‌گیری کردیم تا بررسی کنیم که آیا سوگیری نزدیکی با گذشت زمان و فروکش کردن احتمالی احساسات کاهش می‌یابد یا خیر.

شرکت‌کنندگان دو ویدیوی کوتاه DWB درباره سوء تغذیه در آنگولا و نیجر را به ترتیب تصادفی و با فاصله 20 دقیقه از هم تماشا کردند. آنها همچنین خلاصه‌ای از شرایط دو بحران را مطالعه کردند که طبق این شرایط در بحرانی که به صورت تصادفی انتخاب شده بود، 60 هزار نفر بیشتر از بحران دیگر کشته شده بودند. 

مطابق با قاعده سوگیری نزدیکی، شرکت‌کنندگان گزارش کردند که هنگام تماشای ویدیوی دوم خیلی بیشتر از ویدیوی اول متأثر شده‌اند و بحرانی که در مرتبه دوم از آن اطلاع یافته بودند استحقاق بیشتری برای کمک‌های بشردوستانه نسبت به بحران اول داشته است.
وقتی از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا نامه‌ای به سناتور خود نوشته و توجه او را به سمت آلام انسانی در یکی از بحران‌ها جلب کنند، 65 درصد ترجیح دادند درباره کشوری بنویسند که در مرتبه دوم از آن اطلاع کسب کرده بودند. 

نکته مهم‌تر اینکه افراد این سوگیری نزدیکی را حتی زمانی که مشخص شد تعداد بیشتری جان خود را در بحران اول از دست داده‌اند نیز بروز دادند. در نهایت پس از یک روز تأخیر و با فروکش کردن احساسات شرکت‌کنندگان هیچ نشانه‌ای از سوگیری نزدیکی در آنها مشاهده نشد.

برای مطالعه:

بررسی ارتباط روانشناسی و نیکوکاری

مطالعه نهایی؛ تکرار سوگیری نزدیکی 

در مطالعه نهایی ما به دنبال تکرار سوگیری نزدیکی، با دنباله‌ای گسترده از چهار ویدیوی DBW (به جای دو ویدیو) درباره بحران‌های انسانی با فاصله زمانی حداقل 2 دقیقه (به جای 20 دقیقه) بودیم. انجام این مطالعه باعث می‌شد نگرانی‌ها پیرامون اینکه سوگیری نزدیکی اساساً به خاطر زوال حافظه است به حداقل برسد.
ما همچنین به دنبال رفع مغایرت آشکار بین نتایج مطالعه خود و تحقیقات گذشته بودیم که نشان می‌دادند افراد بودجه بیشتر را به اهداف خیریه که زودتر از دیگران در یک توالی زمانی اتفاق افتاده‌اند، اختصاص می‌دهند. 

فرض می‌کنیم که هر دو الگو سوگیری نزدیکی را بروز می‌دهند، به جای آنکه تفاوت‌های دیگری بین تحقیقات ما وجود داشته باشد (برای مثال تمرکز ما بر روی درد و آلام انسانی است و تمرکز تحقیقات گذشته بر روی برنامه‌های زیست‌محیطی). صرفنظر از نوع الگو (نزدیکی یا تقدم)، افراد به احساسات نزدیک و فوری خود واکنش نشان می‌دهند و این احساسات به دو شکل بروز می‌یابد:
وقتی تخصیص بودجه پس از تماشای همه ویدیوها صورت می‌گیرد بودجه بیشتر به مورد آخر اختصاص پیدا می‌کند، اما وقتی تخصیص بودجه به صورت متوالی و پس از تماشای هر ویدیو اتفاق می‌افتد بودجه بیشتر به اولین مورد اختصاص داده می‌شود (یعنی به صورت توالی).

شرکت‌کنندگان چهار ویدیو درباره بحران‌های انسانی آفریقا را به ترتیب تصادفی تماشا کردند. وقتی از شرکت‌کنندگان خواسته شد پس از مشاهده هر چهار ویدیو بودجه را تخصیص دهند، همچون مطالعات قبلی‌مان بودجه بسیار بیشتری را به بحران انتهایی اختصاص دادند.
در نقطه مقابل وقتی شرکت‌کنندگان بودجه را به صورت متوالی تخصیص دادند، همانند تحقیقات گذشته در مورد اثرات توالی زمانی، تمایل داشتند که پول بیشتری را به اولین (به جای آخرین) بحران اختصاص دهند.

این مطالعات نشان‌دهنده سوگیری در قضاوت‌ها و تصمیمات افراد پیرامون تخصیص منابع خیریه به منظور کاهش درد و آلام انسانی است.
مطالعات حاضر با یکپارچه‌سازی تحقیقات در خصوص ادراک احساس و بر مبنای عاطفی اولویت‌های اقتصادی نشان می‌دهد که افراد در قضاوت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها پیرامون آلام انسانی، سوگیری نزدیکی را از خود بروز می‌دهند. 

یکی از تأثیرگذارترین روش‌های برانگیختن عواطف افراد برای کمک به خیریه‌ها، تغییر ذهنیت آنها نسبت به نیازمندان است؛ اما چگونه می‌توان دیگران را وادار به کمک کرد؟

دانلود منبع مقاله: فایل پی دی اف