مقاله سوم همایش بررسی فاصله روانشناختی به عنوان یک متغیر مهم در جمعآوری کمکهای مالی خیریه:
اثر ازخودگذشتگی؛ چشمانداز زحمت و تلاش، میزان کمک به خیریه را افزایش میدهد!
نویسندگان:
1. کریستوفر اولیولا، دانشگاه پرینستون، آمریکا
2. الدار شفیر، دانشگاه پرینستون، آمریکا
کمکهای نیکوکارانه؛ انگیزش و انتخاب
کمکهای نیکوکارانه به دو دلیل شبیه یک پازل معماگونه برای تئوریهای استاندارد و هنجاری انگیزش و انتخاب است:
نخست؛ بخشش ثروت شخصی
عمل بخشش ثروت شخصی به کسانی که ممکن است آنها را نشناسیم یا هرگز نبینیم خلاف این فرض به نظر میرسد که ما اساساً به دنبال حداکثرسازی سود و انتفاع شخصی هستیم.
دوم؛ انتخاب افراد برای جمعآوری پول
دوم و حتی حیرتانگیزتر از دلیل نخست، راههایی است که مردم برای جمعآوری پول انتخاب میکنند. برخی از رایجترین و موفقترین روشهای جمعآوری کمک مالی توأم با تحمل مقدار زیادی زحمت و تلاش هستند.
مانند ماراتنهای خیریه و پیادهرویهای خیریه بر روی آتش (راه رافتن بر روی زغالهای سوزان)، اما استدلال قیاسی برای این موضوع وجود ندارد.
از دیدگاه عقلایی به سختی میتوان باور کرد که افراد از رنج کشیدن یا تماشای رنج دوستانشان برای جمعآوری پول استفاده کنند. همین امر در مورد سازمانهای خیریه و دریافتکنندگان خیریه صدق میکند.
با توجه به اینکه دهها مایل دویدن یا دوچرخهسواری کاری پرزحمت و پرمشقت است و به علاوه میتوان آن را بدون هزینه انجام داد. پس چرا مردم متحمل این درد و رنج میشوند؟
این پدیده معماگونه اینگونه تفسیر میشود که دورنمای زحمت و تلاش عملاً انگیزه مشارکت در یک فعالیت را افزایش میدهد، پدیدهای که آن را «اثر ازخود گذشتگی» (martyrdom effect) مینامیم. پدیده مذکور به این واقعیت اشاره دارد که افراد برای تحقق هدفی که به آن اهمیت میدهند، سختی کشیدن را برمیگزینند.
بسیاری از تئوریها و برداشتهای شهودی فرض میکنند که پرزحمت و پرمشقت کردن یک کار مقبولیت آن را کاهش میدهد و بنابراین نتیجهگیری میشود که برای به حداکثر رساندن مشارکت، روش جمعآوری کمکهای مالی باید برای نیکوکاران ساده و لذتبخش باشد، اما در مقابل شواهدی ارائه میدهیم که دورنمای زحمت و تلاش میتواند باعث ترویج کمکهای نیکوکارانه شود.
برای مطالعه:
رابطه اثر از خودگذشتگی و میزان کمکهای مالی افراد
در یک سری آزمایش شرکتکنندگان گزارش دادند که وقتی فرآیند مشارکت پرزحمت و پرمشقت بود، کمکهای آنها نسبت به زمانی که فرآیند خنثی یا حتی لذتبخش بود، افزایش یافت.
مطالعات بیشتر نشان داد که «اثر از خودگذشتگی» را نمیتوان با ذوق فعالیتهای اهدایی پرزحمت_پرمشقت، ناهماهنگی شناختی، هنجارهای اجتماعی یا یک مکاشفه جایگزین ویژگیهای شناختی تفسیر کرد.
آزمایش 1؛ دشوارسازی فرآیند اهدای کمک
آزمایش 1 این فرضیه را به آزمون میگذارد که دشوارسازی و پرزحمت کردن فرآیند اهدای کمک، مقدار کمکهایی که افراد حاضرند اهدا کنند (نسبت به یک وضعیت کنترلی خوشایند) را افزایش میدهد.
شرکتکنندگان یک سناریوی فرضی را در نظر گرفتند که طی آن باید تصمیم میگرفتند آیا مقداری از پول خود را برای شرکت در یک رویداد یا کمپین جمعآوری کمک خیریه اهدا کنند یا خیر.
ماهیت جمعآوری کمک مالی بین شرکتکنندگان دستکاری شد. شرکتکنندگانی که جمعآوری کمک را مشروط به انجام یک فعالیت پرزحمت یا پرمشقت (5 مایل دویدن) تلقی میکردند، گزارش دادند که بیشتر از شرکتکنندگان در یک رویداد جمعآوری کمک بیدردسر و لذتبخش (حضور در یک پیکنیک) کمک میکنند و این نشان میداد که آنها ارزش بیشتری برای رویدادهای پرزحمت و پرمشقت قائل هستند.
با این حال گروه سومی از شرکتکنندگان که مشترکاً هر دو رویداد جمعآوری مالی را مقایسه کردند (با اکثریت غالب) نشان دادند که شرکت در جمعآوری رویدادهای لذتبخش را به یک رویداد سخت و پرزحمت ترجیح میدهند.
بخش سوم:
تأثیر فاصله روانشناختی افراد بر جمعآوری کمکهای مالی خیریه (2)
آزمایش 2؛ رابطه مشارکت و کمک به دیگران
این یافتهها را با استفاده از بازده عملی و زحمت واقعی تعمیم داد. شرکتکنندگان در یک «بازی کالاهای عمومی» تصمیم گرفتند که چطور بودجهای را بین خود و سبد عمومی (جایی که پول دو برابر شده و به طور مساوی بین بازیکنان توزیع مجدد میشد) تخصیص دهند.
این آزمایش نشان داد که بازیکنان در شرایط تحمل زحمت (تست فشار آب سرد) بخش بیشتری از بودجه خود را نسبت به شرایط کنترلی بدون دردسر به سبد عمومی اختصاص میدهند. ما همچنین دریافتیم که این افزایش مشارکت به باورهای پیرامون تصمیمات تخصیص بودجه دیگران مربوط نمیشود.
آزمایش 3؛ محبوبیت روشهای جمعآوری کمک ساده و بیدردسر
در آزمایش 3 بررسی شد که آیا «اثر ازخودگذشتگی» را میتوان به باورهای پیرامون محبوبیت نسبی رویدادهای جمعآوری کمک پرزحمت در برابر لذتبخش نسبت داد یا خیر.
شرکتکنندگان، اطلاعاتی را درباره یک خیریه فرضی که در حال گذر از یک نوع روش جمعآوری کمک به روش دیگر (از روش پرزحمت و پرمشقت به روش بیدردسر یا برعکس) بود کسب کردند و از آنها خواسته شد پیشبینی کنند که این تحول چه تأثیری بر مشارکت و کمکهای مالی خواهد داشت.
طبق نتایج حاصله، شرکتکنندگان بر این باور بودند که روشهای جمعآوری کمک ساده و بیدردسر محبوبیت بیشتری خواهد داشت و این احتمال که «اثر ازخودگذشتگی» محصول باورهای هنجاری اجتماعی است، رد شد.
بیشتر بخوانیم:
آزمایش 4؛ رابطه تلاش در کمپین با میزان کمکها
در آزمایش 4 تحقیق شد که آیا «اثر ازخودگذشتگی» به این دلیل اتفاق میافتد که افراد با تکیه بر یک مکاشفه جایگزین ویژگیهای شناختی، از میزان تلاش و زحمت به عنوان شاخص تصمیمگیری برای مقدار کمکهای اهدایی استفاده میکنند یا خیر.
نتایج نشان داد که اگرچه شرکتکنندگان به میزان تلاش و زحمت صرفشده در دویدن مسافتهای مختلف حساس هستند، اما از این شاخص برای تعیین میزان کمک مالی به رویدادهای جمعآوری کمک خیریه استفاده نمیکنند.
نتیجه آزمایشات
در کلیه آزمایشات، شرکتکنندگان «قبل» از تجربه هر نوع زحمت یا تلاش تصمیم میگرفتند که چقدر کمک کنند، بنابراین نظریه ناهماهنگی استاندارد به عنوان یک تفسیر احتمالی برای نتایج ما رد شد.
استدلال ما این است که چشمانداز تحمل رنج و زحمت برای یک هدف ممکن است باعث شود که افراد ارزش بیشتری برای مشارکتهای آینده خود قائل شوند و بنابراین آنها را ترغیب به کمک بیشتر و افزایش رضایتمندیشان کند.
دانلود منبع مقاله: فایل پی دی اف
دیدگاه خود را بنویسید