مقاله دوم همایش بررسی فاصله روانشناختی به عنوان یک متغیر مهم در جمعآوری کمکهای مالی خیریه:
خشنودی از نیکوکاری
نویسندگان:
1. وندی لیو، دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس، آمریکا
2. جنیفر آکر، دانشگاه استنفورد، آمریکا
مطالعه حاضر پیشنهاد میدهد که فعالسازی ذهنیت فردی توسط درخواست خیریه یکی از منابع تأثیرگذار بر واکنش افراد به این درخواستهاست؛ افراد در شرایط ذهنیت عاطفی حاضرند کمکهای بیشتری را نسبت به ذهنیت بدهبستانی و معاملهای ارائه دهند.
به علاوه این تحقیق کشف کرد که دو سؤال رایج در مورد نیات فردی یعنی «چقدر علاقهمند به داوطلب شدن هستید» (درخواست وقت) در برابر «چقدر علاقهمند به اهدای پول هستید» (درخواست پول) باعث فعالسازی تفکرات متمایز به دلیل تداعی ذهنی متفاوت این مفاهیم میشود. در نتیجه احتمال موفقیت درخواست خیریه زمانی افزایش مییابد که ابتدا درخواست اهدای وقت از خیران صورت گیرد و نه درخواست اهدای پول.
به بیان دقیقتر از آنجا که اختصاص وقت اساساً یک اقدام شخصی است، اندیشیدن به وقت، افکار مربوط به احساسات و اهداف شخصی را فعال میکند. اما در نقطه مقابل چون پول یک واحد اصلی حسابداری است، فکر کردن به پول تداعیگر ارزش و مبادلات اقتصادی خواهد بود.
بخش دوم:
بنابراین پاسخ به سؤالی درباره وقت و زمان، ذهنیت عاطفی را فعال میکند که طی آن افراد رویدادها را براساس برداشت عاطفی خود تفسیر میکنند، در حالی که پاسخ به سؤالی در مورد پول، ذهنیت مبادلهای را فعال میکند که در آن افراد سودمندی رویدادها را ارزیابی میکنند.
در نتیجه به دلیل برداشت عاطفی فردی از خیریه، درخواست وقت باعث کاهش فاصله روانشناختی با خیریه و افزایش کمکهای واقعی متعاقب آن میشود. در نقطه مقابل، درخواست پول ماهیت مبادلهای یک کمک مالی را برجسته کرده و در نتیجه باعث دور شدن فرد نیکوکار از خیریه و کاهش کمکهای واقعی میشود (در قیاس با اینکه اصلاً سؤالی در مورد نیات فردی پرسیده نشود).
زمانو پول؛ دو سازه اجتماعی هستند که با مفاهیم متفاوت در ارتباطند.
با پیروی از تئوری فعالسازی و دسترسپذیری سازه و تحقیقات مربوط به «اثر پرسش – رفتار»؛ به این نتیجه میرسیم که درخواست از دیگران برای اختصاص وقت به جای اهدای پول، اهداف و باورهای متفاوت را فعال میکند.
استدلال ما این است که تفکر در مورد وقت و زمان، اهداف سلامت عاطفی را فعال میکند، در حالی که تفکر در مورد پول با فعال کردن اهداف سودمندی اقتصادی چنین اهدافی را سرکوب میکند. در نتیجه اهدای وقت (به جای پول) فرد را به سوی تمرکز بر پیامدهای عاطفی کمک به دیگران سوق میدهد و خیریه را به فرد نزدیکتر میکند.
در طرف مقابل، اهدای پول پیامدهای عاطفی را کاهش داده و باعث ایجاد فاصله میشود. بنابراین پرسش از افراد درباره نیات داوطلبانه آنها به جای آنکه ابتدا درباره نیات اهدای پولیشان پرسیده شود، منجر به مشارکت بیشتر در خیریه، هم از نظر زمانی و هم پولی، میشود.
اثر درخواست وقت در مشارکتهای نیکوکارانه
شواهد مربوط به «اثر درخواست وقت» در سه مطالعه کشف شده است.
مطالعه 1
آزمایش 1 دو حالت را مورد مقایسه قرار میدهد: درخواست مستقیم از دیگران برای اهدای پول (درخواست پول) به بنیاد سرطان ریه آمریکا (American Lung Cancer Foundation) در برابر درخواست ابتدایی از افراد برای داوطلب شدن (درخواست وقت). طبق این مطالعه، درخواست وقت باعث افزایش قابل توجه کمکهای پولی بعدی شد (M=$36.44 در برابر M=$24.46، p=.04).
مطالعه 2
آزمایش 2 یک مطالعه میدانی است که با کمک HopelLab.org انجام شده است. HopeLab به عنوان یک سازمان مردمنهاد معروف از فناوریهای نوآورانه برای کمک به بهبود کیفیت زندگی کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن، استفاده میکند.
در دوره زمانی 1، شرکتکنندگان اطلاعاتی درباره HopeLab را کسب کرده و از آنها پرسیده شد که «چقدر علاقهمند به اهدای وقت هستید؟» و «چقدر علاقهمند به اهدای پول هستید؟».
نکته اصلی دستکاری ترتیب این دو سؤال بود به گونهای که وقتی ابتدا درخواست وقت (درخواست پول) ظاهر میشد، افراد تحت یک ذهنیت عاطفی (مبادلهای) برای پرسشهای بعدی قرار میگرفتند.
گروه سومی (حالت کنترلی) نیز اطلاعات HopeLab را کسب کرد، اما هیچ سؤالی از آنها درباره نیاتشان پرسیده نشد. در دوره زمانی 2 فرصتی برای شرکتکنندگان جهت اهدای پول به HopeLab و/یا داوطلب شدن برای این سازمان فراهم شد. طبق نتایج، هنگامی که ابتدا درخواست وقت مطرح شد، کمکهای اهدایی بعدی به طور قابل توجهی بالاتر از گروه کنترل بود (M=$5.85 در برابر M=$4.42، p=.04) در حالی که وقتی ابتدا درخواست پول ظاهر شد، کمکهای اهدایی بعدی کمتر از گروه کنترل بود (M=$3.07، p=.05). همچنین حالت درخواست وقت ساعات داوطلبی بیشتری را به ارمغان آورد.
مطالعه 3
آزمایش 3 نشان داد که درک قویتر از پیوند بین خیریه و خشنودی فردی، تأثیر سنجش نیت اهدای وقت بر کمکهای مالی بعدی را کاهش میدهد.
این مطالعه نتایج مهمی برای تحقیقات پیرامون مصرفکنندگان در حوزههای امور نیکوکارانه، شرایط و پیامدهای تفکر «گرم» در برابر «سرد»، فاصله روانشناختی و خشنودی فردی دربردارد.
زمان در برابر پول...
تحقیقات آینده میتواند تأثیر تفکر درباره وقت در برابر پول را بیشتر مورد بررسی قرار دهد. برای مثال آیا یک دوره زمانی ساده (مثلاً فکر کردن به چارچوب زمانی آینده) میتواند تأثیر مشابهی بر فعال کردن ذهنیت عاطفی داشته باشد؟ و آیا فکر کردن به وقت در برابر پول میتواند منجر به خشنودی ذهنی بیشتر در کل زندگی شود؟
دانلود منبع مقاله: فایل پی دی اف
دیدگاه خود را بنویسید