عصر حاضر عصر كارآفرینی است و روزی نیست كه از رسانه‌ها و افراد مختلف در مورد كارآفرینان سخنی به گوش ما نرسد. این افراد پیشروان و پیش‌قراولان تحول، رشد و توسعه اقتصادی هستند كه از ثمره تفكر، تدبر و اقدامات آن‌ها جوامع بشری بهره می‌گیرند. 

هرچند قلمرو كار آن‌ها در حوزه اقتصاد بوده، ولی جستجو، استناد و تقلیل قلمرو تأثیرگذاری آن‌ها به بخش صرفاً اقتصادی ساده‌انگاری است. بلكه نتیجه فعالیت‌های این افراد فراتر از حوزه‌ اقتصادی در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز تأثیرگذار بوده و در شکل‌گیری كیفیت این مباحث تأثیر عمیقی داشته است، این تأثیرگذاری از مرز كشور متبوعشان فراتر رفته و در عرصه بین‌المللی خود را نشان می‌دهد.

در این مقاله ما علاوه بر معرفی کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی رویکرد جدیدی را با عنوان کسب‌وکار اجتماعی معرفی می‌کنیم که این کسب‌وکارها به‌صورت خودگردان به دنبال رفع معضلات و نیازهای اجتماعی پیرامون می‌باشند. کسب‌وکار اجتماعی شیوه جدیدی است که منجر به تأمین نیازهای حیاتی بشر در دنیای سرمایه‌داری خواهد شد و همچنین به ارائه خدمات و نیازهای حیاتی مردم در حوزه‌های مختلفی از بهداشت و درمان تا فناوری ارتباطات و اطلاعات می‌پردازد.

کارآفرینی چیست؟

به لحاظ معناشناختی واژه کارآفرینی از لغت فرانسوی به معنای متعهد شدن به انجام کاری مشتق شده است. این عبارت سابقه طولانی در بخش بازرگانی دارد. مشهورترین تعریف این عبارت ایجاد ارزش از طریق نوآوری است به‌مانند شومپیتر و پیتر دراکر، کول و کوپر نیز کارآفرینی را از طریق نوآوری تعریف می‌کنند. 

میلر کارآفرینی را با عبارت‌های خطرپذیری و نوآوری‌های بنیادی در تولید تعریف می‌کنند. پیترسون و برگر معتقدند که فعالیت‌های کارآفرینی به شرکت‌ها کمک می‌کند تا تجارت جدیدی را برای افزایش سودآوری توسعه دهند و بورگلمه معتقد است که فعالیت‌های کارآفرینی با افزایش تولید و فرآیند نوآوری موفقیت شرکت‌ها را ارتقای می‌بخشد.

برای مطالعه :

بررسی مؤلفه‌های امور خیر در کتب درسی دوره ابتدایی

کارآفرینی اجتماعی چیست؟

عبارت كارآفرینی اجتماعی به سازمان‌های در حال رشدی اشاره دارد كه هدفشان تأمین نیازهای اساسی انسان‌ها است به‌طوری‌که تأمین این نیازها از طریق سازمان‌های تجاری و بخش خصوصی امکان‌پذیر نیست. ازاین‌رو هر تعریفی از کارآفرینی اجتماعی بایستی جایگزین رویكرد صرفاً اقتصادی و تجاری باشد كه کارآفرینان تجاری دنبال می‌کنند. 

دیوید پرنسکی کارآفرینی اجتماعی را فرایندی تلقی می‌کند که از طریق آن سازمان‌ها برنامه‌های جدیدی برای حل مسائل اجتماعی طراحی و ارائه می‌کنند. در تعریف باید به ترکیب مؤلفه‌های پاسخ‌گویی، نوآوری و تغییر توجه شود.

کسب‌وکار اجتماعی چیست؟

کسب‌وکار اجتماعی، یکی از مفاهیم نوپای دنیای مدیریت است. این مفهوم اولین بار توسط آقای محمد یونس برنده جایزه نوبل صلح در سال ۲۰۰۵ وارد ادبیات دانشگاهی حوزه مدیریت شد. تعاریف متفاوتی برای بحران بیان گردیده است. ساده‌ترین تعریف برای بحران: «عدم تعادل بین نیاز و مصرف با تولید است».

بحران‌ها به دو دسته کلی تقسیم‌بندی می‌شود. بحران‌های انسان‌ساخت و بحران‌های‌طبیعی.

بحران‌های انسان‌ساخت بحران‌هایی هستند که ناشی از عملکرد و یا طرح و نقشه قبلی انسان‌ها و فراگیر باشند: مثل بحران‌های اجتماعی یا اقتصادی که ناشی از عملکرد نادرست و یا طرح و نقشه دشمنان است که گریبان گیر جامعه می‌شود. بحران مالی تنها یکی از چند بحرانِ تهدیدکننده‌ جوامع انسانی است. 

ما با بحران غذایی جهانی، بحران انرژی، بحران زیست‌محیطی، بحران بهداشت و بحران مستمر اقتصادی و اجتماعی فقر عظیم جهانی مواجه هستیم و آن را تحمل می‌کنیم. اگر چه این بحران‌ها چندان موردتوجه قرار نمی‌گیرند ولی به‌اندازه بحران مالی اهمیت دارند. در حقیقت این بحران‌ها از ریشه ضعف اساسی نظریه‌پردازی درزمینه سرمایه‌داری نشئت می‌گیرد.

اما واقعیت بسیار متفاوت از این تئوری است. مردم موجودات تک بعدی نیستند بلکه چندین بعد دارند که احساسات، باورها، اولویت‌ها و الگوهای رفتاری متفاوت ایجاد می‌کند و این نشان می‌دهد که اجباری وجود ندارد که همه به فکر حداکثر رساندن سودشان باشند.

اگر حداکثر سازی سود، به‌تنهایی تمامی رفتارهای انسانی را کنترل می‌کرد، فقط مؤسساتی برای ایجاد رفاه بیشتر و کسب سود طراحی می‌شدند و هیچ کلیسا، مسجد، کنیسه، مدرسه، موزه‌های هنری، مراکز اجتماعی، خیریه، بنیاد یا سازمانی غیرانتفاعی ایجاد نمی‌شد. در این صورت تصویر ما از کسب‌وکار تغییر می‌کند. وقتی ما به انسان، دوبعدی نگاه نماییم به این نتیجه می‌رسیم که ما به دو نوع کسب‌وکار نیاز داریم: یکی برای هدف فردی و حداکثر سازی منافع شخصی و دیگری برای کمک به دیگران.

نوع اول کسب‌وکار، باهدف افزایش سود برای صاحبان و مالکان آن و بدون توجه کافی و بررسی اثرات کسب‌وکار بر دیگران شکل می‌گیرد. در نوع دوم، کسب‌وکار باهدف سودرسانی به دیگران شکل می‌گیرد و صاحبان کسب‌وکار به‌غیراز لذت خدمت‌رسانی به دیگران، بهره دیگری از کسب‌وکار خود نمی‌برند. 

در واقع نوع دوم کسب‌وکار، مبتنی بر بعد دیگر خواهی انسان‌ها شکل می‌گیرد که تحت عنوان کسب‌وکار اجتماعی نامیده می‌شود؛ موضوعی که نظریه‌های اقتصادی فاقد آن است.

عدم انگیزه سودآوری در کسب‌وکار اجتماعی

در یک کسب‌وکار اجتماعی، سرمایه‌گذار بدون انگیزه کسب سود مالی برای خود، به دیگران کمک می‌کند. کسب‌وکار اجتماعی ازآنجایی‌که باید پایدار و خودگردان باشد، نوعی کسب‌وکار است که به دنبال کسب حداکثر سود مالی از فعالیت‌های خود نیست. 

این کسب‌وکار، درآمد کافی برای پوشش دادن هزینه‌هایش را تأمین می‌کند و بخشی از مازاد درآمدش را در توسعه کسب‌وکار سرمایه‌گذاری و بخشی را برای پوشش دادن عدم قطعیت‌ها پس‌انداز می‌کند؛ بنابراین کسب‌وکار اجتماعی یک «شرکت بی‌ضرر و با تقسیم سود» است که کاملاً برای دستیابی به اهداف اجتماعی ایجاد شده است.

بیشتر بخوانید :

کنشگری خیرخواهانه زنان در جوامع محلی

هدف کسب‌وکارهای اجتماعی

هدف کسب‌وکار اجتماعی حل مسائل اجتماعی است. در این نوع از کسب‌وکار، شرکت سودآور است؛ اما کسی سود دریافت نمی‌کند، چون شرکت کاملاً به حل مسائل اجتماعی اختصاص یافته و ایجاد سود فردی برای سهامداران یا مالکان شرکت از آن حذف شده است.
البته مالک کسب‌وکار می‌تواند در یک دوره زمانی، تنها مبلغ سرمایه‌گذاری شده اولیه را از سود شرکت بردارد و به عبارتی مبلغ به سرمایه‌گذاران اولیه بازگردانده شود.

شیوه تأمین مالی کسب‌وکارهای اجتماعی

شیوه تأمین مالی کسب‌وکارهای اجتماعی، در فرهنگ ایرانی - اسلامی، مفهوم بسیار نزدیکی به نام «قرض‌الحسنه» دارد و این خود ظرفیتی برای رشد این مدل‌های کسب‌وکار در ایران می‌تواند باشد.

کسب‌وکارهای اجتماعی، مزایایی نیز نسبت به مؤسسات خیریه رایج دارند و آن اینکه از نظر اقتصادی کاملاً خودگردان هستند. برای تأمین منابع مالی کسب‌وکارهای اجتماعی، بنیادها می‌توانند درصدی از سرمایه‌هایشان را برای حمایت از کسب‌وکارهای اجتماعی کنار بگذارند و کسب‌وکارها می‌توانند از بودجه مسئولیت اجتماعی، برای سرمایه‌گذاری در جهت ایجاد کسب‌وکارهای اجتماعی استفاده کنند. خیرین نیز می‌توانند سرمایه‌های کسب‌وکار اجتماعی را تأمین کنند.

انواع کسب‌وکارهای اجتماعی

کسب‌وکار اجتماعی نوع اول

نوع اول، شرکت‌های خودگردان و بدون تقسیم سودی هستند که برای حل یک مسئله اجتماعی ایجاد شده‌اند و مالکیت آن‌ها در اختیار سهامدارانی است که به دنبال کسب سود شخصی از سهامشان نیستند و سود ناشی از سرمایه‌گذاری خود را تنها در جهت توسعه همان کسب‌وکار اجتماعی صرف می‌نمایند که تحت عنوان کسب‌وکار اجتماعی نوع اول نامیده می‌شوند.

کسب‌وکار اجتماعی نوع دوم

نوع دوم، مثل کسب‌وکارهای رایج هستند که به سهامداران خود سود تخصیص می‌دهند ولی مالکیت این کسب‌وکارها در اختیار فقراست و یا به‌عبارت‌دیگر سهامداران آن فقرا هستند.
این نوع از کسب‌وکارها ازآنجایی‌که سود خود را به فقرا می‌دهند و درنتیجه به کاهش فقر و حل یک مسئله اجتماعی کمک می‌کنند کسب‌وکار اجتماعی نامیده می‌شوند ولی ازآنجایی‌که برخلاف کسب‌وکارهای اجتماعی نوع اول، به سهامداران خود سود تخصیص می‌دهند، کسب‌وکار اجتماعی نوع دوم نامیده می‌شوند. در جدول 1 به‌صورت خلاصه دو نوع کسب‌وکار اجتماعی اول و دوم را می‌توان دید.

کسب‌وکار اجتماعی و سازمان غیرانتفاعی

یک کسب‌وکار اجتماعی، برخلاف سازمان‌های غیرانتفاعی، چند سرمایه‌گذار و مالک دارد.