مؤسسات خیریه، نهادهایی هستند که به کمک آن میتوان به توسعه اقتصادی دست یافت و از پتانسیل بالای آنها استفاده کرد. از طرفی دیگر، در شرایط کنونی جامعه، توسعه کمی و کیفی مؤسسات خیریه به امری ضروری مبدل شده است؛ چرا که نه تنها دولتها به تنهایی نمیتوانند پاسخگوی نیازهای فزاینده کشور باشد بلکه مؤسسات خیریه در این بین به مشابه بازویی توانا برای دولت و یار غمخوار برای اقشار آسیبپذیر به حساب میآیند. ولی با این وجود این مؤسسات در کنار کارهای خیری که انجام میدهند دچار یک سری آسیب و چالشها هستند.
در این مقاله به دنبال بررسی مفهوم خیریه و نیکوکاری و جایگاه آن در دین مبین اسلام و همچنین بررسی آسیبها و نقاط ضعف مؤسسات خیریه در ایران هستیم.
یافته پژوهش بدین شرح است که مهمترین آسیبها نهاد خیریه در ایران کلاهبرداری، خیانت در امانت، مرد محور بودن مؤسسات خیریه، چند پاره بودن اهداف این مؤسسات و همچنین رشوه هست. روش مورد بررسی از نوع توصیفی تحلیلی میباشد و ابزار گردآوری دادهها به شیوهی اسنادی کتابخانهای است.
اهمیت وجود خیریه در جامعه
امروزه مؤسسات خیریه به منزله شاخهای از بخش سوم، در کنار بخشهای دولتی و خصوصی سر برافراشتهاند و به سرعت در حال توسعه و گسترش میباشند.
بخش سوم اصطلاحی است برای بیان بخشی که متفاوت با بخشهای خصوصی و دولتی و دارای ماهیتی داوطلبانه است. بخش سوم فاصله میان دولت و مردم را با تشکلی مردمی پر میکند و اهدافی را که نه دولتی و نه انتفاعی است، دنبال مینماید.
خیریهها به عنوان سازمانهای غیردولتی، شاخهای از خانواده بخش سوم هستند که به صورت سازمانهای غیرانتفاعی، سازمانهای خیریه، سازمانهای بشردوستانه و سازمانهای داوطلبانه ایجاد شده و توسعه یافتهاند.
در بسیاری از کشورها به سازمانهای غیر دولتی به منزلهی رکنی از جامعه مدنی نگریسته میشود و سایر سیاست گذاران بر این باورند که با رشد این نوع سازمانها از بازارگرایی و دولتگرایی بیش از حد که از بحرانهای امروز دنیاست کاسته شده و نوعی تعادل بین بخشهای مختلف جامعه ایجاد میگردد.
نقش خیریه در توسعه کشور
مدیریت توسعه در رویکرد جدید خود در کشورهای در حال توسعه نیازمند همکاری و همیاری میان بخشهای خصوصی، دولتی و سازمانهای غیردولتی است. در توفیق برنامههای توسعه نقش مشارکت مردمی بسیار مؤثر و تعیین کننده است.
در واقع هر کشوری می باید راهکارهای توسعه خود را خود طراحی کند و بنا به مقتضیات و شرایط خاص و با بهرهگیری از توانمندسازی انسانی که معطوف به مشارکت نیروهای بومی و متخصص کشورهاست.
مدیریت توسعه را به حرکتی مردمی تبدیل کند. سازمانهای غیردولتی نیز در این شرایط جایگاه عمدهای در توسعه پیدا کردهاند، زیرا سازمانهای مذکور میتوانند با ایفای نقشها و کارکردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، بخش دولتی را در امور توسعه یاری دهند و به طور مؤثری در فرایند توسعه عمل کنند.
سازمانهای غیردولتی با ساختارهای انعطافپذیر و گستردگی و پراکندگی در نقاط دور دست کشور قادر به انجام بسیاری از فعالیتها هستند، که دولتها و بخش خصوصی توانایی انجام دادن آنها را ندارند.
امروزه خیریهها با فعالیتهای غیر دولتی و غیرانتفاعی و داوطلبانه در جهت رفاه و خدمات عمومی به انجام فعالیت میپردازند و هدفشان کاهش دردها و افزایش منافع فقرا و محیط زیست و تأمین خدمات اجتماعی میباشد. خیریهها در ایران به دلیل نوپایی خود دچار مسائل و مشکلاتی هستند، اگر چه در نگاه اول، همواره بحثهایی چون «کمبود اعتبار و مسائل و مشکلات مالی» به عنوان نقطه سنگینی موانع موجود در راه فعالیت این سازمانها خودنمایی کرده است، اما به نظر میرسد مهمترین مسائل پیش روی آنها مربوط به مشکلات درون خود سازمانها میباشد.
مشکلاتی که با توجه به ساختار سازمانها طبیعی مینماید ولی میتوان با به کارگیری راهبردهای مناسب و اثرگذار برای غلبه بر آنان، موجبات کارایی هر چه بیشتر سازمانهای مردم نهاد را فراهم نمود و آسیبها را شناسایی و آنها را مرتفع کرد تا زمینههای رشد و شکوفایی این سازمانهای مردم نهاد را نظارهگر باشیم.
برای مطالعه :
تحقیقات انجام شده در زمینه خیریه و چالشهای آن
تحقیقات گستردهای در زمینه مفهوم خیریه و نیکوکاری و تاثیر آن بر جامعه انجام شده است. همچنین چالشهای موجود در این بخش از فعالیتهای مردمی هم بررسی شده است.
1. تحقیقات گنجی و عسکری در زمینه خیریه
گنجی و عسگری در پژوهشی با عنوان تأثیر میزان پایبندی مردم به ارزشها بر مشارکت آنها در امور خیریه به این نتیجه رسیدند که بین عمل به ارزشها و هنجارها به ویژه ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از سوی مردم با مشارکت پاسخ گویان در امور خیریه و عامالمنفعه رابطه مستقیم وجود دارد.
به عبارت دیگر، پاسخ گویانی که معتقدند مردم به ارزشهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه بیشتر پایبندند، مشارکت آنها در امور خیریه بیش از کسانی است که چنین اعتقادی ندارند.
2. مطالعات زاهدی و همکاران
زاهدی و همکاران در پژوهشی با عنوان "رابطه سرمایه اجتماعی با رفاه اجتماعی" به این نتیجه رسیدند که شاخصهایی از سرمایه اجتماعی که در بین شهروندان تهرانی، از وضعیت بهتری برخوردارند شاخصهایی هستند که به اصطلاح به آنها سرمایه اجتماعی سنتی میگویند و به وجوه سنتی جامعه مربوط میشوند (مشارکت غیر رسمی مذهبی و خیریهها) و شاخصهایی که با زندگی مدرن منطبقاند، سرمایه اجتماعی مدرن از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند (اعتماد نهادی، اعتماد تعمیم یافته، انسجام اجتماعی و مشارکت رسمی). به طور کل سرمایه اجتماعی، رابطه مثبتی با رفاه اجتماعی دارد.
همچنین کلیه شاخصهای مطرح در این تحقیق برای سرمایه اجتماعی و اعتماد هنجارهای اجتماعی و شبکههای اجتماعی نیز با رفاه اجتماعی رابطه مثبتی دارند و نتایج به دست آمده منطبق با آراء پانتام است.
3. تحقیقات وانگ و گرادی
در پژوهشی با عنوان "بررسی رابطه میان کنش داوطلبانه، سرمایه اجتماعی و کمکهای خیریه" انجام دادهاند. این پژوهش از دادههای ایالات متحده آمریکا و بررسی انجمن بنچ مارک در مورد سرمایهی اجتماعی ملی سال ۲۰۰۰، استفاده کرده است یافتههای پژوهش نشان میدهد که اعتماد اجتماعی حاصل پل زدن میان شبکههای اجتماعی و مشارکت مدنی در دو گروه مذهبی و غیرمذهبی است فعالیتهای داوطلبانه و سرمایهی اقتصادی تأثیر مهمی بر کمکهای این دو گروه مذهبی و غیرمذهبی دارد و در نهایت کسانی که مذهبی هستند بیشتر به طرف این کمکها میروند.
4. بررسیهای جکسون و همکاران
این دو پژوهشگر در پژوهشی با عنوان "کمکهای داوطلبانه و خیریه: آیا مذهب و روابط اجتماعی موجب ارتقای رفتارهای داوطلبانه میشود؟" به بررسی تأثیر مذهب در میزان رفتارهای داوطلبانه در بین مردم هند پرداختند.
در این مطالعه ۱۳۹۱ شهروند هندی شرکت داشتهاند. نتایج اینگونه به دست آمد که گروههای مذهبی و مخصوصاً گروههایی که با کلیسا مشارکت دارند، در امور داوطلبانه و بشردوستانه بیشتر از افراد غیرمذهبی شرکت میکند.
5. تحقیقات وانها و همکاران
این افراد هم در تحقیقی به بررسی "تأثیر سرمایه اجتماعی بر رفاه خانوادهها در یک روستای ویتنام" پرداختهاند. موضوعات اصلی مورد بررسی عبارت بود از اینکه سهم سرمایه اجتماعی در دستاوردهای اقتصادی بالاتر از گونههای دیگر سرمایه است یا نه؛ تقش سرمایه اجتماعی در میان خانوارهای مختلف متفاوت است یا نه؟ و همچنین، ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی به طور مساوی بر درآمد خانوار تأثیر میگذارد یا نه.
آنها با یک مدل اقتصادسنجی به بررسی این موضوعات پرداختند و سرمایه اجتماعی را به مثابه یک عامل تولیدی مانند عوامل مرسوم دیگری چون عوامل مادی، نیروی انسانی، و سرمایه انسانی، در نظر گرفتند. در این تحقیق، درآمد خانوار و هزینه متغیرهای وابسته به حساب میآمد.
نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی تأثیری قوی و مثبت بر درآمد خانوار دارد؛ اما بر خلاف مطالعات دیگر، تعداد عضویت در انجمنها بر درآمد خانوارها اثری نداشته است.
نهاد خیریه چیست؟ و چه اهدافی را دنبال میکند؟
نهاد را میتوان مجموعهای از الگوهای رفتاری، اعمال، سازمانهای رسمی دولتی، غیردولتی و خصوصی تلقی نمود که دارای هدف، کارکرده ضرورت، عمومیت و دوام بوده، خود را کم و بیش به جامعه تحمیل نموده و فرد پس از تولد آنها را ساختهوپرداخته در مقابل خود میبیند.
نهادهای خیریه معمولاً در اغلب کشورهای جهان و ایران به دو دستهی دولتی و غیردولتی تقسیم میگردند. در این میان سازمان خیریه دولتی و غیردولتی یک مجموعه از افراد هم هدف و داوطلب با گرایشات غیرسیاسی، نوعاً غیرانتفاعی و غیراقتصادی که برای تحقق یک هدف مشترک خیرخواهانه گردهم جمع شده و طبق ضوابط و قوانین خاصی به انجام فعالیتهای خیرخواهانه یعنی برطرف نمودن یک معضل اعتیاد، تخریب محیط زیست، آسیبهای اجتماعی، حقوق بشر، بهداشت، ارائهی خدمات اجتماعی و... میپردازند و این امر را از طریق بسیج نیروهای مردمی با هدف توسعه جامعه انسانی انجام میدهند.
هدف از شکلگیری این سازمانها چیست؟
سازمانهای مردمنهاد، سازمانهایی هستند که با مشارکت مردم به طور داوطلبانه و مستقل از دولتها شکل گرفته و به دنبال سودآوری نیستند، بلکه اهدافی عامالمنفعه را دنبال میکنند.
فعالیتهای حمایتی سازمانها در سراسر دنیا نشان از توسعهیافتگی احساس مسئولیت اجتماعی شهروندان این جوامع دارد. راهاندازی چنین سازمانهایی در دو قرن اخیر در دنیا رشد چشمگیری داشته، به طوری که تعداد انجیاوها در آمریکا حدود یک و نیم میلیون، در روسیه ۲۷۷ هزار و در هند حدود ۳/۳ میلیون در سال ۲۰۰۹ تخمین زده شده است.
آسیبشناسی خیریهها
هر جامعهای متناسب با شرایط خود، فرهنگ، رشد و انحطاط خود با انواعی از انحرافات و مشکلات روبروست که تأثیرات مخربی روی فرایند ترقی آن جامعه دارد.
شناخت چنین عواملی میتواند مسیر حرکت جامعه را بهسوی ترقی و تعامل هموار سازد، بهطوری که علاوه بر درک عمل آنها و جلوگیری از تداوم آن عمل با ارائه راهحلهایی به سلامت جامعه کمک نماید.
به عنوان مثال مسئله اعتیاد را در نظر بگیریم. این مسئله هم به عنوان یک مشکل فردی و هم یک معضل اجتماعی مطرح است. روشن است در سطح اجتماعی منجر به از بین رفتن نیروها و انرژی بارآور جامعه میشود.
شناسایی علل اساسی و کنترل آنها میتواند بسیاری از نیروهای از دست رفته جامعه را تجدید نموده، در مسیر کار سالم جامعه هدایت کند.
نیکوکاری و خیر از منظر اسلام
علاوه بر نظرات اندیشمندان حوزه علوم، در هر دین و آیینی مقدساتی وجود دارد که از سوی پیروان آن دین از اهمیت زیادی برخوردار است، بی توجهی در مطالعات علوم انسانی به آنها میتواند مسیر فرهنگپذیری نتایج عملی تحقیقات این رشتهها را مسدود سازد و افزون بر آن پیامدهای خسارت باری را حتی برای نهاد دانش و دانشیان به بار آورد.
در همین راستا به بیان اهمیت رفتارهای اجتماعی مطلوب نظیر کمک به دیگران و نیکوکاری از دیدگاه اسلام به عنوان مبنای فرهنگی اصل جامعهایران اشاره میشود کشور ایران دارای فرهنگی ایرانی و اسلامی است. روح و محتوای فرهنگ دین اسلام بر پایه ارتباط صمیمیت، تعاون، همدردی و عاطفه استوار است، خدمت به خلق، مقدمه ایمان، عبادت، عاقل شدن و مقدمه سایر ارزشهای انسانی است.
در واقع بر مبنای فرهنگ اسلامی، اهتمام در کار مسلمانان و کمک به دیگران جهت بر طرف کردن نیازهایشان از بهترین ویژگیهای هر مؤمن و انسانی قلمداد میشود. محبت و خدمت کردن به مردم و درد مردم را داشتن.
از نظر اسلام، خود یک کمال، یک ارزش و یک نیکی است و جایگاه بسیار والایی دارد یکی از ارزشهای بسیار مهم انسان که اسلام تاکید فراوانی روی آن دارد و واقعاً ارزشی انسانی است، خدمتگزار خلق خدا بودن است، خداوند در آیات متعددی به اهمیت نیکوکاری و رعایت انجام آن در بین انسانها تاکید میکند.
در آیه ۱۷۷ سوره بقره درباره تعاون و کمک دادن و خدمت کردن به یکدیگر میفرماید:
«تنها اینکه رویهای خود را برای عبادت به سوی مشرقی و مغرب بگردانید نیکی نیست، لیکن نیکی آن است که در سایه آن انسان به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان آسمان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشاوندان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند و نیاز به پا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند.»
در سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار نیز خیرخواهی و نیکوکاری به عنوان امری حسنه همواره مورد توجه بوده است و ایشان همواره تلاش میکردند تا از طریق عمل به اصول اسلامی، دیگران را نیز ترغیب به آن اعمال خیر کنند در این راستا پیامبر اکرم (ص) میفرمایند:
«عابدترین مردم آن کسی است که نسبت به مردم خیرخواهتر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب و با صفا باشد».
همچنین ایشان تاکید میکنند: کسی که صبح کند و در پی قضای حوائج مسلمانان نباشد، مسلمان نیست، کسی که در پی برآوردن حاجات مسلمانی قدم بر دارد و سعی در برآوردن نیاز وی کند، ثواب حج برای او قرار میدهند.
پیامبر اسلام(ص) در بیانی دیگر میفرمایند: هر کار نیکی صدقه است و آن که به کار خبری رهنمود میدهد همچون فاعل آن است و خدا کمک به بیچاره را دوست میدارد.
برخی دیگر از توصیهها و سخنان ارزشمند پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (علیهمالسلام) در ذیل اشاره میشود: پیامبر اکرم(ع)؛ «نیکوکاری از مرگ بد جلوگیری میکند. هر مؤمنی که برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد. خداوند متعال برای هر قدمی یک ثواب مینویسد و یک گناه از او کم میکند و یک درجه از بهشت به او میافزاید». شیعیان ما را در سه چیز بیازمایید. در مواظبت بر اوقات نمازها، در نگهداری اسرارشان از دشمنان ما و در همدردی و کمک مالی به برادرانشان.
تاریخچه خیریه در ایران
خیریه به عنوان موضوعی اجتماعی، در تمامی جوامع بشری وجود داشته و از دیرباز تاکنون در اشکال مختلفی تجلی یافته است. در ایران نیز از روزگاران بسیار دور، خیریهها فعال بودهاند. سنتها، آداب و رسوم آفرینشهای هنری و رفتارهای فردی و اجتماعی متعددی تحتتأثیر موضوع خیریه و شیوههای گوناگون آن قرار داشته یا به وجود آمدهاند.
طی یک قرن اخیر شاهد پیدایش و فعالیت تعداد زیادی گروههای سازمان یافته و هدفمند در زمینه خرید حتماً هستیم. این گروهها در ابعاد مختلف اجتماعی به فعالیت پرداختند. علاوه بر آن، در طی این مدت دولت نیز خیریه و امور مربوط به آن را به صورتی کاملاً جدی پیگیری کرده و به انحاءو اشکال مختلف در موضوع خیریهها و این بخش از حیات اجتماعی جامعه ایران، حضوری کاملاً فعال داشته است.
به طور مشخص برای نخستین بار در دهه ۱۲۹۰، یکی از وظایف دولت مدرن رسیدگی به امور خیریه در جامعه و انجام برخی از امور خیریهای توسط دولت بود. در نتیجه میتوان آن را نقطه شروع بحث خیریههای مدرن در ایران قلمداد کرد.
وقوع انقلاب مشروطه، نقش و اهمیت بسزایی در تعمیق و گسترش خیریه به شکل مدرن آن داشت، اما دولت مدرن قدرت گرفته در عصر رضاشاه خیریههای مدرن را از شکل غالباً مردمی خود جدا یافت و به دولت متصل کرد. این روند با وقفهای حدود ده سال، در دهههای بعدی با قدرت و قوت هر چه تمامتر ادامه یافت.
به شکلی که در پایان دوره پهلوی، حضور خیریههای مدرن غیردولتی در جامعه به شدت کمرنگ شد و در مقابل خیریههایی با منشأ دولتی یا وابسته به دولت نقش اساسی و فراگیری در جامعه ایفا کردند. البته شایان ذکر است که در طول این مدت شکل دیگری از خیریه ملی مدرن به صورت تعاملی (دولتی و خصوصی) در ایران وجود داشته است.
پس از انقلاب اسلامی، شکلگیری بنیادها (بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان، بنیاد پانزده خرداد، کمیته امداد و...) یکی از ریشهایترین ابتکارات حکومت محسوب میشود که در آن آمیزهای از آموزههای سنتی شیعی و صورتبندیهای نوین به لحاظ ساختاری، از طریق رجوع به گرایشات تودهای و مردمی و با جهتگیریهای آمرانه و مشخص گروههای اجتماعی و اقتصادی خاصی از شهروندان با هم ترکیب شدهاند و طی دهههای اخیر گفتمان نسبتاً یکنواختی را دنبال کردهاند.
بنیانهای فرهنگی و اجتماعی امور خیریه در ایران
فعالیتهای خیریه و نیکوکاری که در هر جامعهای رخ میدهد. همانند پدیدههای دیگر، متأثر از عقاید، ارزشها، فرهنگ و آداب و رسوم آن جامعه است؛ بنابراین کنشهای خیرخواهانه انسانها تا حدود زیادی ریشه در باورها و اعتقادات شهروندان دارد و باورهای فرهنگی و اجتماعی در گرایشهای نوعدوستی و رفتارهای داوطلبانه و نیکوکارانه شهروندان مؤثر است. برگر معتقد است شهروندان با اعتقادات مذهبی قوی در مقایسه با سایرین، مشارکت بیشتری در فعالیتهای خیریه و کمک به قشرهای آسیبپذیر و نیازمند داشتهاند.
علاوه بر این، سالمون در یک بررسی تطبیقی، معتقد است که مکتب اسلام نسبت به بسیاری از مکاتب دینی دیگر، اهمیت زیادی به فعالیتهای نوعدوستی و خیریه میدهد؛ لذا در فرهنگ ایرانی، به دلیل گستردگی آموزههای دینی و اخلاقی زمینه بسیار مساعدی برای فعالیتهای خیریه و تأسیس سازمانهای مدتی خیریه وجود دارد تا با بازتولید سرمایه اجتماعی صور متفاوت و متنوعی از خدمات عامالمنفعه را به جامعه ارائه دهند.
در فرهنگ ایرانی، به دلیل گستردگی آموزههای دینی و اخلاقی، زمینه بسیار مساعدی برای تأسیس مؤسسات خیریه وجود دارد تا با باز تولید سرمایه اجتماعی اشکال متفاوت و متنوعی از خدمات عامالمنفعه را به جامعه ارائه دهند. آموزههای مربوط به نوعدوستی، بخشی از این آموزههاست.
از سوی دیگر خصلت جبرانی موجود در سنت شیعی، عنصر بسیار مهم دیگری است که فرد را به سمت امور خیریه سوق میدهد. مؤمنان با انجام امور خیر میتوانند مشمول رحمت الهی قرار گیرند. مجموعه این آموزهها به همراه آموزههای اخلاقی و انسان دوستانه دیگری که در فرهنگ مکتوب و روایی ایران وجود دارد، شهروند ایرانی را به سمت بازتولید همبستگی و سرمایه
اجتماعی از طریق انجام امور خیریه سوق میدهد. اینها همه نکاتی هستند که مشارکت مردمی در امور خیریه را تضمین میکنند و در واقع به طور مستقیم بر این حوزه تأثیر دارند.
در این رابطه پژوهش جوشوا گالپر مبتنی بر فرضیههای پانتام و دیگران در مورد سرمایه اجتماعی طراحی شده و در صدد این آزمایشی است که آیا سرمایه اجتماعی در امور خیریه و داوطلبی تعیین کننده است یا نه گالپر مطالعه همبستگی میان کمکهای خیریه و سرمایه اجتماعی (همان گونه که پانتام عملیاتی کرده بود) را تأیید میکند.
در یکی از پژوهشهای پانتام که به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و دیگر خواهی در امریکا میپردازد، نتایج نشان میدهد که روند انجام امور خیر در طول دوره مورد بررسی (از ۱۹۲۹ تا ۱۹۹۸) از یک الگوی بامعنا در ارتباط با میزان سرمایه اجتماعی پیروی میکند و تصادفی نیست. پاتتام مینویسد: "نتایج نشان میدهد در امریکا و شاید در جاهای دیگر یک پیش بینی کننده بسیار قوی برای کارهای خیر، سرمایه اجتماعی است. نتایج کار وی نشان میدهد که مردمی که پول و وقت خود را صرف کارهای خیریه میکنند همان کسانی هستند که سرمایه اجتماعی بیشتری دارند».
برای مطالعه :
آسیبهای مؤسسات خیریه
آسیبهای موجود در مؤسسات خیریه در نظر گرفت که به شرح زیر میباشند:
1. تنوع و چند بارگی اهداف
اگر در کشورهای خارجی یک مؤسسه خیریه برای یک هدف و فعالیت مشخص راه اندازی میشود اما در مؤسسات خیریه ایران معمولاً چند هدف متفاوت تعریف میشود که این اهداف در عین حال هیچ سنخیتی با یکدیگر ندارند، تنوع اهداف به غیرتخصصی شدن امور و فعالیتها منجر میشود و به مرور فعالیت آن را به تحلیل میبرد.
2. گستردگی و نامشخص بودن مرز فعالیتها
گستردگی دامنه فعالیت زمانی به یک مانع و عامل بازدارنده در یک نهاد خیریه تبدیل میشود که هیچ حد و مرزی را نمیتوان برای آن مشخص کرد چرا که "خیر" در برابر شر" قرار میگیرد همچنان که " حق" در برابر " باطل " و یا " روشنایی" در برابر تاریکی "و "سرما " در برابر گرما "قرار میگیرد.
حتی به باور برخی از اندیشمندان و فیلسوفان تعامل بین این دو نیرو است که تاریخ را شکل داده و به آن جهت بخشیده است؛ لذا، تعیین نکردن مرزهای فعالیت ممکن است مؤسسه را وارد یک تونل بی انتها سازد که نه راه پیش داشته باشد و نه راه پس، از این رو، به نظر میرسد.
تعیین نشدن اهداف و مرزهای فعالیت میتواند به یکی از آفات اصلی کانون تبدیل شود و آن را زمینگیر سازد. چنانکه بررسیهای موجود نیز نشان میدهد که یکی از عوامل موفقیت سازمانهای مردم نهاد در خارج مشخص بودن دقیق اهداف آنهاست و عمده فعالیتهای آنها حول یک محور میچرخد و همین امر موجب تخصصی شدن فعالیت آنها شده است.
همچنین یک بررسی از علل شکست امپراتوریها در جنگهای گذشته، گستردگی بیش از حد جبههها و یا نبود توازن بین امکانات و تعهدات و مسئولیتها بوده است و اگر یک نهاد و مؤسسهای بیش از حد توانش مسئولیت و تعهد قبول کند در واقع زمینههای شکست خود را فراهم میکند.
شکست فرانسه زمان ناپلئون و آلمان زمان هیتلر از روسیه گستردگی بیش از حد جبههها و یا علل فروپاشی شوروی پذیرش بیش از حد تعهد و مسئولیت و نبود توازن بین امکانات و تعهدات آن بوده است که در نهایت به زمینگیر شدن آن انجامید.
این مثالها گرچه به حوزه روابط و تاریخ روابط بینالملل اختصاص دارد؛ اما به درک موضوع کمک میکند؛ چرا که از لحاظ منطقی تعمیم کل بر جزء ایرادی ندارد.
3. فقدان سازوکاری پویا برای تأمین بودجه و شخص محوری بودن آنها
بودجه اغلب نهادهای خیریه یا بهواسطه چند فرد خیر تأمین میشود و در واقع این مؤسسهها تا زمانی قادر به ادامه حیات میشوند که افراد مزبور در قید حیات باشند و دوم قادر به تأمین بودجه باشند. بخش دیگری از بودجه از صندوقهای خیرات تأمین میشود که این هم علاوه بر هزینهبردار بودن بعضاً از لحاظ شرعی نیز مشکلساز میشود زیرا بخشی از صدقات صرف امور جاری میشود.
4. مرد محور بودن مؤسسات خیریه
بررسیهای موجود حاکی از این است که اغلب مؤسسات خیریه توسط مردان تشکیل شده و بدین ترتیب نقش زنان در این امور نادیده گرفته شده است.
5. مدیریت سنتی مؤسسات خیریه
نقش مدیریت در توسعه به اندازهای است که گفته میشود یکی از عوامل مهم پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، تفکیک مدیریت از مالکیت بوده است. اما مؤسسات خیریه در ایران با توجه به وابستگی تأمین مالی آنها به یک یا چند نفر به صورت مالک گونه اداره شدهاند و مدیریت نشدهاند.
6. کلاهبرداری و خیانت در امانت از طریق مؤسسههای خیریه
یکی دیگر از آسیبهای به شدت اثرگذار در مؤسسات خیریه خیانت در امانت است. گزارشهای دولتی و غیررسمی بیانگر روند روزافزون این جرم در بسیاری از مؤسسههای خیریه ملی و بینالمللی دارد.
تعریف خیانت در امانت
در این بخش ضمن اشارهای کوتاه به مفهوم جرم خیانت در امانت، جلوههایی از این جرم در مؤسسههای خیریه خارجی و داخلی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. خیانت در امانت یکی از جرایم با پیشینه طولانی تاریخی است و بهندرت میتوان نظام حقوقی را یافت که این رفتار را جرم انگاری نکرده باشد.
رکن اساسی و اصلی این جرم سوء استفاده از اعتماد و اطمینان دیگری است. جرم خیانت در امانت مؤسسههای خیریه نیازمند جلب اعتماد و اطمینان افراد و سازمانها اعم از دولتی و غیردولتی است. در واقع، مؤسسههای خیریه بر اعتماد و اعتبار عمومی متکی هستند و هر چه موهای شهرت و اعتبار بیشتری داشته باشد، کمکهای مالی و مدیر مالی بیشتری را از دولت و مردم جذب خواهند کرد.
تعریف حقوقی این جرم عبارت است از استعمال، تصاحب، تلق یا مفقود نمودن توأم با سوءنیت مالی که از طرف مالک یا متصرف قانونی به کسی نسپرده شده و بنا بر استرداد یا به مصرف معین رساندن آن بوده است.
مصادیق خیانت در امانت در موسسههای خیریه
پژوهشهای انجام شده نشان میدهد بسیاری از مؤسسههای خیریه به شکلهای مختلف درگیر این نوع فعالیتهای غیرقانونی میشوند. با وجود این، بخش عمدهای از این فعالیتها با سوءنیت انجام نمیشود و اغلب مؤسسههای خیریه به طور ناآگاهانه قسمتی از منابع و امکانات مؤسسه را به شکل نادرست و در غیر از موارد تعیین شده مصرف میکنند.
برخی دیگر از مؤسسهها نیز انگیزه لازم برای استفاده صحیح و قانونی از منابع و کمکهای مردمی را به دلایل مختلف ندارند و آگاهانه و عامدانه این منابع مالی را مورد سوء استفاده قرار میدهند.
یکی از پوششهای مهم در مصادیق خیانت در امانت، هزینههای جانبی و فرعی خیریه است و اینکه آیا هزینههای جانبی و فرعی گزاف، مشمول عنوان خیانت در امانت میشود یا خیر؟
حقوقدانان پاسخهای گوناگونی به این پرسش دادهاند. برخی بر این باورند که هزینههای جانبی مؤسسههای خیریه مشمول هیچ عنوان کیفری نمیشود و در این موارد آنچه اتفاق افتاده عدم مدیریت صحیح منابع و امکانات مؤسسه است نه ارتکاب رفتار مجرمانه. اما به نظر میرسد، در مواردی میتوان هزینهها و مخارج گزاف و خارج از عرف مؤسسههای خیریه را در قالب جرم خیانت در امانت تحت تعقیب قرار داد.
یکی از نمونههای بارز این جرم موردی است که مدیران و کارمندان مؤسسههای خیریه آگاهانه و عامدانه منابع و امکانات مؤسسه را در غیر از موارد تصریح شده در اساسنامه و اهداف تعیین شده صرف کنند. چنانچه اقدامهای انجام شده نوعی استعمال، تصاحب، تلف یا مفقود نمودن اموال به جامانده محسوب شود، تردیدی در جرم دانستند عمل وجود نخواهد داشت؛ مانند اینکه مؤسسهای به طور مستمر و غیر ضروری اجناس و وسایل دفتری را تعویض یا بلااستفاده نماید.
در پرونده مؤسسه خیریه محراب کوثر تهران این اقدام، مجرمانه تلقی و مدیر مؤسسه به اتهام انجام خریدهای غیرضروری مانند واکمن، لپتاپ، خودرو و بازماندن از انجام فعالیت اصلی و تعریف شده مؤسسه مجرم شناخته شده و به مجازات جرم خیانت در امانت محکوم شد.
بیشتر بخوانید :
نظارت بر خیریهها
مسائل به وجود آمده در جامعه و واقعیتهایی که هر روزه با آن در تعامل هستیم نشان از آن دارد که خیریهها اگرچه با نیت خیرخواهانه و برای انجام امور خیر و پسندیده و در بسیاری از موارد با نامهای ائمه اطهار ایجاد میشوند، لکن از نظارت و کنترل مستثنی نیستند. چراکه هم امکان ایجاد فساد در آنها هست و هم اینکه نظارتی کارآمد به کارایی و اثربخشی بیشتر آنها کمک میکند.
خیریههایی در جامعه ما وجود دارند که از هدف اصلی خود منحرف شدهاند و بیشتر به دنبال سوداگری و تجارت هستند. ایجاد پدیدههایی نظیر خیریههای سر راهی که در مسیرها و درب منازل از مردم به بهانههای امور خیر پول دریافت میکنند و سازمانهای ذیربط نظیر کمیته امداد و سازمان بهزیستی از دادن مجوز به آنها امتناع میورزند.
کلاهبرداریها و فعالیتهای غیر قانونی با پوشش خیریه نظیر جعل کارت خیریههای معتبر و اغفال مردم برای جلب اطمینان آنها و تصریح مسئولین نظام و مدیران مؤسسات خیریه بر نبود نظارت بر این گونه مؤسسات، نشان از این دارد که امور خیریه - و به عبارت دیگر بخش سوم - مورد غفلت بوده است.
نواقص و ابهامات قانونی و تعداد مراجع صدور مجوز و مشخص نبودن متولی و فرایند نظارت بر عملکرد هزاران مؤسسه خیریه رسمی و غیررسمی منجر به سوء استفاده برخی - هرچند اندک از این مؤسسهها و بدنامی برای خریدهای قانونی و معتبر شده است.
پولشویی و انجام فعالیتهای سیاسی و نفوذ فرهنگی در قالب فعالیتهای انسان دوستانه و ظاهراً خیریه، نشان از این دارد که افراد فرصتطلب و سودجو میتوانند از این نهاد سوء استفاده نموده و پوششی برای انحراف و فساد خود بسازند که اگر نظارت مناسب و کار آمدی بر آنها صورت نگیرد، علاوه بر مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که برای جامعه به وجود میآورند، صدمات جبرانناپذیری به اعتماد عمومی وارد میسازند.
تمامی این مشکلات و کلاهبرداریها و سوء استفادهها از نیت خیر مردم، در نبود نظارت صورت میگیرد، البته نظارت راهحل تمامی مشکلات و آسیبها نیست؛ اما جلوی بسیاری از آنها را خواهد گرفت. چنین به نظر میرسد که نظارتی مؤثر و قوی بر اینگونه خیریهها وجود ندارد که موجب ایجاد چنین مشکلاتی میشود.
نقاط ضعف مؤسسات خیریه
به طور کلی نقاط ضعف مؤسسات خیریه مورد بررسی به شرح ذیل میباشد:
- عدم آگاهی خیریهها از چگونگی ایفای نقش
- سو استفاده برخی مؤسسات خیریه از کمکهای مردم و بهزیستی
- نبود نگاه کارشناسی در مؤسسین خیریهها
- هدفمند نبودن فعالیتها
- عدم اطلاعرسانی درباره حیطه وظایف مقدسات
- عدم ورود مؤسسات خیریه به بحث اشتغال
- عدم فعالیت در حیطههای تخصصی و عدم فعالیت در حیطههای تخصصی میباشند.
نتیجهگیری
سازمانهای خیریه کمکهای مردمی را برای مصرف در هدفهای انسان دوستانه مانند کمک به افراد بی سرپرست یا درمان بیماری دریافت میکنند. آسیبها زمانی اتفاق میافتد که این منابع مالی با توسل به روشهای فریبکارانه به دست آمده و یا برای مقاصد اعلام شده و مورد نظر اعانه دهنده، مصرف نشود و یا اتلاف شود.
با وجود اینکه مؤسسههای خیریه معمولاً با اهداف خیرخواهانه تأسیس شده و بیشتر فعالیتهای آنها مشروع و قانونی است؛ اما برخی از مؤسسهها در طول زمان بهتدریج از اهداف اصلی و تعریف شده خود فاصله گرفته و درگیر فعالیتهای غیرقانونی و گاهی مجرمانه میشوند.
فقدان قوانین و مقررات نظارتی شفاف و جامع، ضعف سازوکارهای اداری و اجرایی، ساختار پیچیده و غیرشفاف برخی از مؤسسهها و اعتماد بیش از اندازه مردم به سازمانهای خیریه را میتوان از جمله دلایل افزایش فرصتهای ارتکاب جرم و تخلف از طریق مؤسسههای خیریه دانست
امروزه خیریهها با فعالیتهای غیر دولتی و غیرانتفاعی و داوطلبانه در جهت رفاه و خدمات عمومی به انجام فعالیت میپردازند و هدفشان کاهش دردها و افزایش منافع فقرا و محیط زیست و تأمین خدمات اجتماعی میباشد.
خیریهها در ایران به دلیل نوپایی خود دچار مسائل و مشکلاتی هستند. اگر چه در نگاه اول، همواره بحثهایی چون «کمبود اعتبار و مسائل و مشکلات مالی» به عنوان نقطه سنگینی موانع موجود در راه فعالیت این سازمانها خودنمایی کرده است؛ اما به نظر میرسد، مهمترین مسائل پیش روی آنها مربوط به مشکلات درون خود سازمانها میباشد.
مشکلاتی که با توجه به ساختار سازمانها طبیعی مینماید؛ ولی میتوان با به کارگیری راهبردهای مناسب و اثرگذار برای غلبه بر آنان، موجبات کارایی هر چه بیشتر سازمانهای مردم نهاد را فراهم نمود و آسیبها را شناسایی و آنها را مرتفع کرد تا زمینههای رشد و شکوفایی این سازمانهای مردم نهاد را نظارهگر باشیم.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله نیکوکاری و خیریه، آسیبها و چالشها نوشته سامان حیدری است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید