آقای حبیب حاجیلویی معلم راهنمای مدرسۀ دانش قلهک است. او 22 سال است که در حوزۀ آموزش و مسائل تربیت نیکوکارانه و فرهنگی دانشآموزان فعالیت می کند.دربارۀ نقش مدارس در آموزش نیکوکاری به دانشآموزان با ایشان به گفتوگو نشستهایم.
نقش مدارس در آموزش نیکوکاری
سوالاتی که در طی گفتگو مطرح شد، به قرار زیر است:
1. فعالیتهای نیکوکاری در مدرسه دانش به چه صورت است؟
ما در دبیرستانِ دانش کانونی داریم به نام کانون احسان و خیریه دانش که در دو مقطع از رمضان سال قبل شروع به فعالیت کرده است، این کانون قبل از عید نوروز و گاهی اوقات هم در اوایل مهر ما، با کمک خود دانشآموزان اقلامی را در بین محرومان توزیع میکند.
برای مطالعه :
معمولاً از چند روز قبل با دانشآموز صحبت میکنیم و بچههایی که علاقهمند هستند، پول و در بعضی موارد کالا میآورند تا در این امر مشارکت کنند.
با منابع جمع شده؛ بستههای لوازمالتحرير، مواد غذایی و پوشاک تهیه میکنیم و همراه با دانشآموزان در مناطقی مانند کورههای آجرپزی یا مناطق محروم دیگر توزیع میکنیم.
2. آیا معلمان نقشی در آموزش فعالیتهای خیریه دارند؟
تا به حال فعالیتی با حضور آموزگاران نداشتهایم، اما در حال تشکیل کانون فارغالتحصیلان هستیم تا از دانشآموزانی که باسواد هستند و دانشگاههای سراسری قبول شدهاند، کمک بگیریم طرحهای مختلف و گستردهتری را برنامهریزی کنیم.
3. تأثیر تربیتی این فعالیتها را بر دانشآموزان چگونه است؟
حقیقتاً در حدی که مد نظر ما بوده است، تأثیر ندیدهایم؛ ولی جزء اهداف و برنامههای ماست که به این سمت برویم، برای همین از مبنای ادبیات علمی و هوش اخلاقی استفاده کردهایم.
به عبارت دیگر در موضوعاتی مانند همدلی، احترام، احترام به هم نوع، نوع دوستی و مباحثی ازاین دست، کارگاه هایی را جزء پروتکل و چشمانداز مدرسۀ دانش قرار دادهای.
با این وجود، در حال حاضر هیچ ملاکی برای ارزیابی این که چقدر این فعالیت تأثیرگذار بوده است و چقدر روحیه بچهها تغییر کرده است، نداریم.
البته در کنار داوطلبانه بودن و غیر اجباری بودن فعالیت برای بچهها، سعی میکنیم بچههایی را که از نظر درسی و یا مالی توانمند هستند، در این گونه برنامهها شرکت دهیم تا درد آشنا شوند.
4. آیا از الگوسازی برای ترویج نیکوکاری استفاده کردهاید؟
تاکنون سعی کردهایم با مدارس دیگر ارتباط برقرار کنیم، حتی عکسهایمان را برای مدرسه دیگری هم فرستادهایم و از آنها ایده طلب کردهایم، اما تاکنون به صورت فعالیت گروهی بین مدارس نبوده است.
ازنظر "الگوسازی" با یک مستندساز صحبت کردهایم و قرار شده است بچهها را به صورت اردویی چند روزه به مناطق محروم مرزی ببریم تا همه آنها با محرومیت از نزدیک آشنا شوند و هم از طریق تولید مستندِ آموزش نیکوکاری، ترویج و الگوسازی شود.
5. آیا در مدرسه، برنامهای بلندمدت برای آموزش کار خیر داريد؟
حقیقتاً من اگر در مدرسه تصمیم گیرنده باشم، ایدههای زیادی در این زمینه دارم. معتقدم برای این منظور باید الگویی طراحی شود و شروع این الگو باید به گونهای باشد که در ابتدا فقط ایجاد دغدغه برای خود فرد را دنبال کند. به عبارت دیگر وقتی شما با فردی برخورد میکنید که به علتهای مختلف دلش به حال خودش نمیسوزد، علتهایی مثل:
- محیط فرهنگی،
- رفاه بیش از حد،
- برخورد نداشتن با مشکلات محرومی،
- و...
قطعاً نمیتوان کاری کرد که دلش برای دیگران بسوزد. باید از این نقطه شروع کنیم و با روشهای مختلف، فرد را تربیت کنیم تا جایی که دلش برای هم نوع خودش بسوزد.
به عقیده من باید از تئوریهای اجتماعی شروع کنیم. باید به بچهها بفهمانیم که "محرومیت یکی از عوامل افسارگسیختگی در جامعه است".
البته باید مراقب باشیم که مستقیم با محرومیت شروع نکنیم؛ بلکه میشود با موضوعاتی مثل حمایت از محیط زیست و یا احترام که شامل بخشهای مختلفی مانند احترام به خود، به جامعه، احترام در منزل و حتی احترام به میز مدرسه شروع کرد؛ یعنی فرد حواسش باشد میزی که در مدرسه پشت آن مینشیند، با صندلی و میز لابی یک هتل ماهيتاً تفاوت دارد.
در این حد باید به ریزهکاریها دقت کرد. برای مثال بیاییم بر اساس "تئوری پنجره شکسته" کار را شروع کنیم. به بچهها بگوییم که بر اساس این نظریه، اگر ایرادی یا نابسامانی در محیط شما وجود داشته باشد و شما برایِ اصلاحِ آن ایراد، هیچ عکسالعملی نشان ندهید، این ایراد گسترش مییابد.
این نقطهای باشد برای شروع؛ سپس به آرامی و بر اساس برنامهریزی تربیتِ دانشآموز به سویِ نوع دوستی جهتدهی شود تا در نهایت با پرسشهایی از این قبیل درگیر شود که:
"چرا بچهای به خاطر بیماری تالاسمی و نداشتن پول باید از تحصیل باز بماند، افرادی که در همین استان تهران خودمان هستند و حتی لازم نیست به استانهای محرومِ مرزی رجوع کنید".
مسلماً فردی که دلش به حالِ پدر و مادرش، فضایی که در آن تحصیل و یا کار میکند، بسوزد و فقط به فکر خودش نباشد، میتواند به فردی تبدیل شود که به کسی که به فکر همه افراد جامعه است. این مصاحبه شاید در نهایت تبدیل به یک حرکت شود که بتوان تأثیر آن را در جامعه دید؛ اما در این کار نباید یک مسئله را فراموش کنیم: "مسئله این است که تمام این فعالیتها خود امری خير است".
بیشتر بخوانید :
این امر خیر را از این جنبه نگاه کنیم که خدای متعال از کانالهایی اجازه جاری شدن خبر را میدهد، از مسیرهایی این کار را میکند. این راهها همیشه واسطههای بین خدا و خلق بودهاند. این راهها همیشه حججالهی بودهاند، چه زمانی که پیامبران (علیهم السلام) بودهاند و چه بعد از آن که 14 معصوم (علیهم السلام) بوده و هستند.
تمام این امور خیر در هر دورهای به دست حجت خدا جاری میشود. از این رو بدانیم که خیرخواهی را باید از کجا طلب کنیم. در همین مسئله آموزش امر خیر، مربیگری یکی از شئون معصومین است، هر آنچه معلم به من میآموزد، از ناحیه حجت الهی به من میرسد و معلم وسیله انتقال آن است. از این رو فراموش نکنیم که برای خیر باید به در خانه حجت خدا برویم.
6. نظر مسئولین
نظر مسئولین مدارس و به طور کل آموزش و پرورش برای فعالیتهایی از این دست، بسیار مساعد است و استقبال میکنند، اما این فعالیتهای پراکنده باید تبدیل به جریان در تمام مدارس کشور شود.
آموزشوپرورش به عنوان متولی مدارس در این زمینه با همکاری بنیادهای خیریه، پروژههای بزرگتر و تأثیرگذارتر کشوری را طراحی کند. همچنین توجه به آموزش نیکوکاری به تألیف کتابهای مدارس امری ضروری است.
دیدگاه خود را بنویسید