مؤسسه خیریه هر نوع بنیاد یا گروه سازمان یافته‌ای است که به منظور بهبود رفاه اجتماعی از طریق تلاش‌های بشردوستانه ایجاد می‌شود. اکثر مؤسسات خیریه یک هدف اصلی دارند که با توجه به آن سرمایه‌گذاری، حمایت و خدمات را پیش می‌برند.
معمولاً افرادی به این سمت‌وسو علاقه دارند که یک هدف اجتماعی خاص را دنبال می‌کنند و یا حتی می‌خواهند به شیوه‌ای ملموس به جامعه خدمت کنند. سازمان‌های خیریه و مردم نهاد راهی برای رشد و به اشتراک گذاشتن علایق فردی فراهم می‌کنند، همچنین به عنوان منابع ارزشمندی برای جمعیت محلی و جهانی عمل می‌کنند.
این در حالی است که راه‌اندازی یک کسب‌وکار خیریه مستلزم تلاش زیاد و عزمی راسخ است، دیدن این روند از ابتدا تا انتها می‌تواند مزایای باورنکردنی داشته باشد.

 مهم نیست که چه دلیلی برای شما مهم است، نیاز واقعی به خیریه‌های معتبر در سراسر جهان وجود دارد. با وجود مؤسسات خیریه، نیکوکاری به مرور در بین افراد و جامعه شکل خواهد گرفت.
در واقع مؤسسات خیریه بر بهبود کیفیت زندگی از طریق بشردوستی تمرکز می‌کنند، در حالی‌که سازمان‌های مردم نهاد می‌توانند برای بسیاری از اهداف دیگر با تلاش‌های خدماتی تشکیل شوند.

خیریه‌های زرتشتی در توسعه فرهنگ نیکوکاری

نحوه شکل‌گیری حس نیکوکاری در فرد و جامعه 

تعلق‌خاطر به جامعه در میان مردمی که از منافع و سرنوشت مشترک برخوردارند، بسیار حیاتی است و وجود چنین جامعه‌ای علاقه، وابستگی و وفاداری افراد به آن و احساس پیوستگی به مفهوم کلی «ما» را تضمین می‌کند. به عبارت دیگر این احساس تعلق اجتماعی است که ریشه تفاوت یک فرد از یک جامعه با افراد جوامع دیگر است.
چراکه، بشر امروز برای رسیدن به تعادل روانی و موفقیت در روابط فردی و اجتماعی چاره‌ای جز روی‌آوری به ارزش‌ها و تربیت اخلاقی ندارد و تقویت روح هنری و تحكیم شخصیت اخلاقی، هدف و اساس تعلیم و تربیت تلقی می‌شود.
بدون تردید، ارزش‌های اخلاقی ركن اساسی زندگی آدمی را تشكیل می‌دهند که یکی از مصادیق ارزش اخلاقی در اسلام پرداختن به امور خیر و منش نیکوکارانه است. شکل‌گیری این ارزش اخلاقی از مدارس و بستر خانواده آغاز می‌شود.

۱. ضرورت آموزش فعالیت‌های خیرخواهانه از کودکی

مهم‌ترین دوره زندگی هر شخصی، دوران کودکی اوست. همانطور که می‌دانید آموزش و تربیت در دوران کودکی در زندگی آینده افراد بسیار تأثیرگذار است. «جان لاک» می‌گوید: ذهن کودک در ابتدای تولد چون لوح سفیدی است که هر آنچه را که می‌تواند احساس و تجربه کند به یاد می‌سپارد. (السون، هرگنهان. ترجمه سیف ۱۳۸۹). 

با این توصیف، کودکان در این سن که وارد مجموعه‌هاى آموزش وپرورشی می‌شوند در مرحله‌ای هستند که افکارشان به تدریج شکل می‌گیرد و آمادگی برای دریافت و نهادینه کردن هرگونه مفاهیمی را دارند.

نقش مدارس در آموزش نیکوکاری

در پژوهش دیگر بر روی نوع دوستی و همدردی کودکان با دیگر کودکان مطالعه شده است که نشان می‌دهد در بعضی از فرهنگ‌ها برای نوع دوستی و کمک به دیگران اهمیت و ارزش بیشتری قائل‌اند و کودکان نیز تحت تأثیر تجربه خانواده و مدرسه در بافت فرهنگی جامعه خود در رفتار جامعه پسند مشارکت دارند. از مجموع مطالبی که بیان شد، اهمیت و جایگاه آموزش نیکوکاری و نقش آن در تمام وجوه زندگی انسان روشن می‌شود.

۲. نقش آموزش‌وپرورش در شکل‌گیری حس نیکوکاری در افراد جامعه

آموزش و پرورش نه‌تنها موظف به پرورش افراد برای زندگی شخصی است؛ بلکه موظف به فراهم کردنِ جایی برای تمرین زندگی و تجربۀ عرصه‌های مختلف نیز هست. به‌عبارت‌دیگر، مدرسه مکانی برای یادگیری حقوق و مسئولیت‌های مختلف است. 

بر این اساس، آموزش‌وپرورش بیش از هر چیز وظیفۀ آماده کردن نسل جدید را برای جامعۀ امروز بر عهده دارد و هدف آن نیز این است که افرادی را که می‌خواهند در جامعه زندگی کنند، با اصول، قواعد، ارزش‌ها و هنجار‌های اجتماع آشنا کند.

پس انتظار عموم از مدرسه در مرحلۀ اول، این است که دانش‌آموزان را به‌گونه‌ای تربیت کند که:

  • در جامعه درست زندگی کنند،
  • کار مناسب و ارتباط خوبی با مردم داشته باشند،
  • مناسبت‌های اجتماعی را درست سازمان‌دهی کنند،
  • هنجارشکنی نکنند،
  • ارزش‌هایی مانند ایثار و گذشت، احترام به حقیقت، تعاون، همكاری، عدالت و شأن انسانی را یاد بگیرند.

در همین راستا برای تربیت نسل جدید دانش‌آموزان به‌عنوان خیر و نیكوکار، آن‌ها باید درک عمیقی از نیاز به فعالیت و تصمیم‌گیری برای کمک به حل مشکلات یكدیگر را یاد بگیرند. آن‌ها باید بتوانند روش‌های همكاری را در خود تقویت کنند، بشردوستی و نوع‌دوستی را در زندگی شخصی، جامعه و در جهان توسعه دهند. مدارس باید به دانش‌آموزان در جهت فهم ارزش‌های نیكوكارانه کمک کنند.

از طرفی چون قانون احسان و نیكوكاری یكی از پایه‌های اساسی انسانیت است، دانش‌آموز باید درباره ارزش عرصه‌های چهارگانه خدا، انسان، خلق و حتی خلقت نیز بیشتر بداند تا دریابد احسان و نیكوكاری حدومرزی ندارد و از همان محیط كوچك خانواده تا محیط گسترده جامعه قابل‌اجرا است و همه حوزه‌های زندگی از عواطف، گفتار و رفتار را شامل می‌شود. همچنین باید متوجه شوند که در اشكال مختلف و متنوع نیکوکاری می‌تواند از كمك و انفاق مادی تا دستگیری و هدایت گمراهان قابل اجرا باشد.

متأسفانه امروزه در جامعه ایرانی به‌ویژه مدارس در ابعاد وسیعی شاهد فردگرایی منفی و غیرعقلانی هستیم. نقطه مقابل نیکوکاری، خودخواهی و منفعت‌طلبی فردی است که در کنش‌های فردی جلوه‌گر می‌شود. وضع کنونی جامعه به‌گونه‌ای است که افراد بر اساس نیاز‌ها و علایق فردی خودشان، در جامعه رفتار می‌کنند و در حقیقت می‌توان گفت نوعی فردگرایی منفی در جامعه گسترش یافته که شرایط اجتماعی زمینه‌ساز این مسأله بوده است. 

انسانی که احترام به دیگران را نه بر پایۀ منافع شخصی و دریافت خیر از سوی دیگری، بلکه ارائه خیر به دیگری تعریف می‌نماید که یکی از اولویت‌های امروز جامعه ایران است.
متخصصان بر این باورند که چنین انسان‌هایی که در جریان ارتباطات انسانی، توانایی و قابلیت شناخت و فهم ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی دیگران رادارند، صاحب «هوش فرهنگی» هستند. این افراد به تسریع روند شکل‌گیری نیکوکاری در فرد و جامعه کمک می‌کنند.              

ابعاد مختلف آموزش و شکل‌گیری نیکوکاری

هر گاه بخواهیم بُعد جدیدی را در ذهن و روح‌مان پرورش دهیم باید یاد بگیریم جز به جز آن را در خودمان پرورش دهیم. نیکوکاری و فعالیت‌های خیرخواهانه هم از این قاعده مستثنی نیستند. در ادامه ابعاد مختلف شکل‌گیری نیکوکاری را بررسی می‌کنیم:

۱. بعد فردی

کمک‌رسانی و نیکوکاری باعث آرامش روحی و روانی هر فرد می‌شود و رشد خصلت‌های والای انسانی را نیز به دنبال دارد. به طوریکه در آیات قرآن نیز به اینَّ امر اشاره شده اسَت، خَداوند می‌فرماید:

«الذینَ یُنفِقونَ اَموالهُم بِاللّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ»

آن‌ها که اموال خود را شب و روز، پنهان و آشکار انفاق می‌کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می‌شوند.
(بقره /۲۷۴)

همچنین در جای دیگری خداوند می‌فرماید:

«مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُ نثی وَ هوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجزِیَنَّهُم اَجرَهُم بِاَحسَنِ ما کانوا یَعمَلونَ»
حیات پاکیزه و زندگی همراه با آرامش روحی را از آنِ کسی می‌داند که نیکوکار و اهل‌ایمان باشد.
(نحل/۹۷)

۲. بعد اجتماعی

بیان اثرگذاری و نتایج مثبت نیکوکاری در جامعه به افزایش و ترویج این عمل در جامعه می انجامد. درواقع مهم‌ترین عرصه نمود و تحقّق نیکوکاری انسان‌ها، اجتماع است. از آثار اجتماعی نیکوکاری ایجاد دوستی میان انسان‌ها، همگرایی اجتماعی و ایجاد همبستگی است. خداوند با اشاره به این پیامد اجتماعی نیکوکاری در آیه ۳۴ سوره فصلت می‌فرماید که:

«نیکوکاری تا چه اندازه می‌تواند در برطرف کردن کینه‌ها و دوری از واگرایی اجتماعی مفید باشد. »

۳. بعد معنوی

انسان به حکم وجدان و فطرت پاکی که خداوند در نهادش قرار داده است گرایش به دست‌گیری از دیگران دارد. انجام اعمال خیر به رشد و تعالی رضایت الهی و درنهایت قرب الهی منجر می‌شود.

۴. بعد فرهنگی

آموزش نیکوکاری می‌تواند با ایجاد بستری مناسب جهت ایجاد فرهنگ مشارکتی و کمک‌رسانی و آداب و رسوم کمک به دیگران شود و به نسل‌های بعدی انتقال یابد.

۵. بعد اقتصادی

نیکوکاری می‌تواند به عنوان یکی از عواملی قلمداد شود که باعث تعدیل ثروت در جامعه شده و فاصله طبقاتی بین اقشار مختلف جامعه و نابرابری اقتصادی و اجتماعی را از بین می‌برد.

سخن پایانی

با توجه به هدف مقاله در جهت شکل‌گیری نیکوکاری در فرد و جامعه باید به سه عنصر مهم توجه شود:

«خانواده، مدرسه و اجتماع»

آموزش اخلاق وظیفۀ این سه عنصر است و چون مدارس از جامعه جداشدنی نیستند باید روشی را به‌کار گیرند که آموزش‌های اخلاقی در برنامه‌های مدارس به طور خاص گنجانده شود. از طرف دیگر مدارس ابتدایی به عنوان پایه و اساس نظام تعلیم و تربیت، اثرگذارترین وظیفه را بر عهده دارد.

غالباً تعبیر ما از نیکوکاری این است که افراد بی‌نیاز به افراد نیازمند کمک مادی کند، درصورتیکه در بسیاری از کشور‌های دیگر نگرش متفاوتی نسبت به فعالیت‌های نیکوکاری وجود دارد، به طوری‌که شامل گستره‌ای از فعالیت‌های داوطلبانه به نفع نوع بشر، محیط زیست، حیوانات و… نیز می‌شود. بنابراین باید آموزش‌هایی که در این راستا به دانش‌آموز داده می‌شود شامل تمامی این فعالیت‌ها باشد. 

حال با توجه به آنچه گفته شد، در یک جمع‌بندی می‌توان اذعان نمود که نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی در دوره ابتدایی در موضوع تربیت نیکوکارانه دارای خصلت گریز از برنامه‌ریزی است. باوجود ارزش رسمی بسیار زیاد آموزش نیکوکاری، مشاهده می‌شود که در عمل، این مسأله به طورجدی وارد این عرصه نشده است.
تربیت دینی نیز عموماً در کشور‌های اسلامی به ویژه ایران به‌عنوان یک ماده درسی مستقل ارائه می‌شود و بیشتر به طرح مباحث اعتقادی و احکام شرعی پرداخته است، این در حالی است که احیای ارزش‌های مشترك انسانی و نیز ارزش‌های اصیل اسلامی و بازگشت به اصول فراموش شده انسانیت، شرط لازم برای حاکمیت بخشیدن به اسلام در جامعه ما است.