هدف از همایش حاضر، بررسی تأثیرات فاصله روانی (روان‌شناختی) بر کمک‌های خیریه و جمع‌آوری کمک‌های بشردوستانه است. کمک‌های نیکوکارانه به یک تجارت رقابتی تبدیل شده که در آن خیریه‌ها برای جلب حمایت مصرف‌کنندگان از اهداف خود رقابت می‌کنند.
مصرف‌کنندگان از بین همه اهداف اجتماعی که هر روز با آنها مواجه هستند، به کدامیک کمک کرده و از کدام هدف عبور می‌کنند؟ چه عواملی تعیین می‌کند که افراد در چه زمانی و به چه کسی کمک می‌کنند؟
این همایش با تمرکز بر یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر تصمیم‌گیری مصرف‌کنندگان پیرامون انتخاب خیریه و سطح کمک‌های نیکوکارانه - یعنی فاصله روانی بین فرد و هدف - قصد دارد به سؤالات فوق پاسخ دهد. 

فاصله روانی چه تأثیری بر رفتار نیکوکارانه دارد؟

فاصله روانی چه تأثیری بر رفتار نیکوکارانه دارد؟

چهار مقاله مطرح شده در همایش، هر کدام از زوایه‌ای متفاوت بررسی می‌کنند که فاصله روانی چه تأثیری بر رفتار نیکوکارانه دارد. به این ترتیب همایش حاضر کمک شایانی به شناخت روان‌شناسی نیکوکاری می‌کند، شخص و ارتباط آن با هدف را در کانون توجه قرار می‌دهد و عواملی که باید هنگام مطالعه رفتار کمک‌های اهدایی در نظر گرفته شود را بسط می‌دهد. 

به بیان دقیق‌تر این چهار مقاله نشان می‌دهند که انگیزه مشارکت در یک هدف خیرخواهانه شدیداً تحت تأثیر میزان احساس مشارکت مصرف‌کنندگان در آن هدف است و میزان احساس جدایی آنها از هزینه‌های مرتبط با مشارکت نیز به همان اندازه مهم است. به علاوه این مقالات، عوامل کاهنده یا تعدیل‌کننده تأثیر فاصله روانی بر کمک‌های خیریه را نیز تحت بررسی قرار می‌دهند.

مقاله اول (کندی و همکاران) 

این مقاله نشان می‌دهد که فاصله اجتماعی (خود در مقابل دیگران) و فاصله زمانی (حال در برابر آینده) تأثیرات موازی بر تمایل مصرف‌کنندگان برای کمک به یک هدف خیرخواهانه دارند و این تأثیرات به واسطه اهمیت نسبی منافع در برابر هزینه‌های مشارکت تعریف می‌شوند. وقتی هزینه اهمیت دارد، فاصله اجتماعی و زمانی بیشتر باعث رواج و تقویت نیکوکاری می‌شود، اما وقتی منفعت خیرخواهانه اهمیت پیدا می‌کند، فاصله روانی کمتر نیکوکاری را تقویت می‌کند. 

مقاله دوم (لیو و آکر) 

این مقاله نشان داد که سخاوتمندی افراد در مواجهه با مفهومی که باعث می‌شود احساس کنند شخصاً درگیر یک هدف هستند (مثل اهدای وقت؛ داوطلب شدن) بیشتر از زمانی است که افراد با مفهومی برانگیخته می‌شوند که آنها را از هدف دور می‌کند (مثل اهدای پول). 

مقاله سوم (اولیولا و شفیر) 

این مقاله از تمایل افراد برای اهدای کمک‌های بیشتر به یک هدف خیرخواهانه در مواقعی که لازم است برای کمک کردن متحمل زحمت و تلاش شوند تا زمانی که فرآیند مشارکت ساده و لذت‌بخش است، حکایت دارد. 

مقاله چهارم (مگ گرو و همکاران)

در نهایت مقاله چهارم، اثر فاصله زمانی را نشان می‌دهد: یعنی واکنش افراد نسبت به بحران‌های انسانی که اخیراً و به تازگی رخ داده‌اند، قوی‌تر از رویدادهای مشابهی است که در گذشته اتفاق افتاده‌اند.

فاصله روانی چه تأثیری بر رفتار نیکوکارانه دارد؟

نتایج مهم مقالات مطرح در همایش

این پروژه‌ها چند جنبه مهم از فاصله روانی در رابطه با رفتار نیکوکاری را مورد تأکید قرار می‌دهند. نخست آنکه فاصله از خود یک سازه مهم و مبنای نیکوکاری است و می‌تواند به طور چندگانه تعیین شود: 

1. دوگانگی خود - دیگری (کندی و همکاران)
2. شکاف زمانی، چه در نگاه به آینده (کندی و همکاران)
3. گذشته‌نگری (مک گرو همکاران)
4. میزان درگیر شدن سیستم عاطفی فرد - با توجه به اینکه وقت گذاشتن برای یک هدف افکار عاطفی در مورد نیکوکاری را فعال می‌کند (لیو و آکار)
5. متحمل شدن مقداری رنج و زحمت در فرآیند نیکوکاری، فرد را بیش از زمانی که یک فعالیت بی‌دردسر و عاری از هرگونه زحمت است، درگیر می‌کند (اولیولا و شفیر)

احساس‌گرایی، زمینه‌ساز تأثیر فاصله روانی بر رفتار نیکوکاری

به عنوان شواهد پشتیبان به نظر می‌رسد احساس‌گرایی زمینه‌ساز تأثیر فاصله روانی بر رفتار نیکوکاری باشد. برای مثال در تحقیق لیو و آکر، تمرکز بیشتر بر خشنودی و منفعت عاطفی زمانی رخ می‌دهد که اختصاص وقت به جای اهدای پول برانگیخته شده و به کمک‌های مالی منتهی می‌شود.
در تحقیق مک گرو و همکاران نیز بینندگان جدیدترین کلیپ ویدیویی که در مورد یک بحران تماشا کرده‌اند را ناراحت‌کننده‌تر از کلیپ‌های قبلی ارزیابی کردند که به اهدای کمک‌های بیشتر به فراخوان‌های جدیدتر منجر شد.

ارتباط فاصله روانی با جنبه منفعت (تمرکز تحقیقات گذشته) و هزینه

در نهایت مجموعه مقالات فعلی به دیدگاهی توجه می‌کند که در ادبیات خیریه گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به بیان دقیق‌تر فاصله نه تنها به جنبه منفعت (تمرکز تحقیقات گذشته) بلکه به جنبه هزینه نیز مربوط می‌شود.
برای مثال در تحقیق کندی و همکاران، زمانی که هزینه کمک کردن اهمیت دارد، فاصله روانی بزرگ برای کمک‌های اهدایی سودمند است. همچنین طبق تحقیق لیو و آکار، پرسش از افراد در مورد نیات کمک‌های پولی‌شان منجر به اهدای کمک‌ کمتر از مواقعی می‌شود که نیات آنها در ابتدا سنجیده نمی‌شود که علت آن، تأثیر فاصله‌گذاری پول است.

به طور خلاصه ...

این همایش با بررسی رابطه بین فاصله روانی و نیکوکاری، دیدگاه جدیدی از مطالعه رفتار خیریه را ارائه می‌دهد. در این فرآیند یافته‌های جدید و جالبی در مورد رفتار خیریه آشکار می‌شود و این نتایج قابل بحث است. به علاوه سؤالات و پرسش‌های مهمی برای تحقیقات آینده مطرح می‌شود. برای مثال کدامیک از احساسات و عواطف خاص (درد، گناه، ناراحتی و خوشحالی) باعث ایجاد نزدیکی روانی بیشتر می‌شوند؟ آیا همه احساسات یکسان ایجاد می‌شوند یا خیر؛ و عاطفه منفی اثر نزدیکی ایجاد می‌کند یا (اثر) دوری؟ به علاوه هنگام احساس نزدیکی به یک هدف، عمل کمک به آن هدف چه تأثیری بر خودتفسیری و هویت شخص دارد؟

این همایش برای طیف گسترده‌ای از مخاطبان پژوهشی جذاب خواهد بود. به طور ویژه، تحقیق درباره روانشناسی کمک‌های خیریه به افزایش علاقه‌مندی نسبت به تحقیقات تحول‌آفرین مصرف‌کنندگان کمک می‌کند. به علاوه چند مبحث مبهم شامل عاطفه، انگیزه، انتخاب مصرف و سلامت در این مقالات در نظر گرفته شده است.

ادامه دارد...
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم

دانلود منبع مقاله: فایل پی دی اف